آقای باقری: در نخستین سال تشرّفم دیدم که در مسعی تازه طبقه بالا و سقف زدهاند و کوه صفا و مروه کمی بزرگتر از صفا و مروه امروزی بود.
: در مسجد الحرام، زائران (هنگام طواف، یا نماز پشت مقام ابراهیم، یا لمس حجرالأسود) با مشکلی مواجه بودند؟
آقای باقری: البته مشکلاتی وجود داشت، بهخصوص هنگام خواندن نماز پشت مقامابراهیم که ممانعت میکردند. به علّت وجود فضای کم، مردم همدیگر را فشار میدادند و بارها نماز شکسته میشد و دوباره از مکانی دیگر شروع میکردیم و یا تعدادی مراقب میگذاشتیم تا نماز را بخوانیم. در نزدیک شدن به حجرالأسود و لمس و بوسیدن آن هم، واقعاً نظم را رعایت نمیکردند.
نخستین لحظه حضور و ورود زائران به خانه خدا و ضجّه و شیون و گریههای با ناله و افغان آنان، برایم زیباترین خاطره است.
: از حالات حاجیان در هنگام طواف ونماز، اگر چیزی بهیاددارید، برای ما بگویید.
آقای باقری: در آن ایام، زائران، در انجامِ صحیحِ اعمال و مناسک حج بسیار جدّی بودند و خلوص آنها واقعاً کمنظیر بود؛ بهخصوص افرادی که قبلًا به اسم جاهل محله نامیده میشدند، وقتی به سفر حج میآمدند واقعاً به خاک میافتادند و با تمام وجود طلب مغفرت از گناهان و گذشته خود میکردند و در بازگشت از حج، تحوّل عمدهای در رفتار و کردارشان ایجاد میشد.
آقای باقری: به جرأت میتوانم بگویم که کمتر کسی در نمازهای جماعت اهل تسنن شرکت میکرد و اگر هم حضور مییافت، نمازش را اعاده میکرد. از پیروزی انقلاب اسلامی به بعد بود که به فرمان حضرت امام قدس سره حاجیان همگی در نمازهای جماعت شرکت میکنند.
ص: 178
: از حضور بزرگان و مراجع تقلید در حج، خاطرهای به یاد داری؟
آقای باقری: تنها سفر آیت اللَّه سبزواری و آیتاللَّه حکیم را به یاد دارم که به حج مشرف شدند و ما در محضر آنان حضور مییافتیم و در این مورد هیچ مشکلی نداشتیم.
: برخورد مسؤولان عربستان با علما و بزرگان شیعه چگونه بود؟
آقای باقری: به ظاهر احترام میگذاشتند ولی خصومت درونی و کینهتوزانه با شیعه و رهبران آنان را در دل داشتند.
ج- مشاعر مقدس
: بعد از احرام در مکّه، چگونه و با چه وسیلهای به عرفات میرفتید؟
آقای باقری: اوایل با لُری یا کامیون و بعدها با اتوبوسهای جمس قدیمی به عرفات منتقل میشدیم. گاهی رانندهها فرار میکردند و از انجام وظایف سر باز میزدند و زائران و کاروانها را دچار مشکل میکردند.
: در سرزمین عرفات آب لوله کشی و محل غسل و طهارت به حدّ کافی وجود داشت؟
آقای باقری: خیر، آب را به سختی تهیه میکردیم. از سقاها آب سطلی میخریدیم.
گاهی تا صبح جهت تهیه آب در تلاش بودیم و حوض برزنتی جهت نگهداری آب نصب میکردیم.
وضع بهداشت بسیار بد و ناکافی بود. بسیاری از حجاج کمتر غذا میخوردند تا کمتر به دستشویی بروند.
: حالات و رفتار مردم در روز عرفه چگونه بود؟ آیا دعا و مناجات دستهجمعی داشتند؟
آقای باقری: بسیار خوب و عارفانه بود. دعای عرفه به صورت دسته جمعی در کاروانها خوانده میشد.
ص: 179
: از مشکلات و خاطرات زمانی که مشعر بیابان بود و امکاناتی نداشت، چیزی به یاد دارید؟
آقای باقری: در مشعرالحرام یا مزدلفه چراغ وجود نداشت و کاروانها بیشتر چراغ دستی و گازی همراه خود برمیداشتند. برای وقوف اختیاری در مشعر میماندیم و سنگ جمع میکردیم. از عدم نظافت و بهداشت و کمی آب و وجود جانوران در مشعر هم هرچه بگویم کم گفتهام!
: از حالات روحی و معنوی مردم در مشعر بگویید.
آقای باقری: شور عجیبی داشتند. شبهای به یاد ماندنی مناجات حجاج، استغاثه و ناله، دعا و نشستن روی خاک و انتظار طلوع فجر، از حالات شیرین و معنوی آن ایام بود.
خانمها نیمه شب پس از وقوف اضطراری به منا برده میشدند و آقایان پس از وقوف اختیاری و روشن شدن هوا به منا میرفتند و تا صبح مشغول مناجات میشدند.
: افراد گمشده در مشعر چه میکردند و به کجا میرفتند؟
آقای باقری: زائران را قبلًا توجیه میکردیم که در صورت گم شدن، با دیگر کاروانهای ایرانی به منا بیایند. ولی با این حال مشکلاتی وجود داشت؛ البته حجاج خارجی بیشترین گمشده را داشتند.
: حرکت از مشعر به منا، چگونه و با چه وسایلی بود؟
آقای باقری: از مشعر به منا را گاهی پیاده و گاهی با ماشینهایی که پیشتر پارک کرده بودیم، میرفتیم.
: آیا وادی محسِّر علامتی داشت و حاجیان این منطقه را میشناختند؟
آقای باقری: منطقه میان مشعر و منا را وادی محسّر میگفتند، و مانند امروز علامتی در آن وجود نداشت. ما سعی میکردیم همیشه همراه زائران باشیم تا به اعمال و وقوفهای آنها لطمهای وارد نشود.
ص: 180
: اعمال منا (رمی جمرات) چگونه انجام میگرفت، آیا در رمی جمرات مشکل خاصی بروز میکرد (مثلًا کسی کشته شد؟)
آقای باقری: زائران بعد از حضور در منا وسایل همراه را در چادرها میگذاشتند و پیاده به جمرات میرفتند. فشار جمعیت زیاد بود، گاهی افرادی از دیگر کشورها زیر دست و پا میماندند و به خاطر کهولت سن و ناتوانی تلف میشدند. ما همیشه سعی میکردیم زائران را در گوشهای جمع کنیم و در گروههای کوچکتر به رمی بپردازیم.
چون راهها و خیابانهای منتهی به جمرات مانند امروز زیاد نبود، ازدحام بسیار ایجاد میشد و گاهی حرکت ماشینها و گرمیِ هوا مشکلات فراوانی به وجود میآورد.
: مطالبی هم از چگونگی ذبح و حلق رأس بگویید و اینکه قربانیها را چگونه تهیه میکردید؟
آقای باقری: قربانی را با کمک آشپز و چند تن از زائران که مهارت در ذبح داشتند، انجام میدادیم؛ به این طریق که گوسفند را به صورت گلّه میخریدیم و ذبح میکردیم و برای سر تراشیدن یا حلق، میکوشیدیم با آموزش به زائران مقداری بیشتر بهداشت را رعایت کنیم ولی مگر با کمیِ آب و توجه نداشتن بعضی از زائران به بهداشت امکان داشت!
: لاشه قربانیها چه میشد؟ آیا باعث تعفّن و بیماری نمیگردید؟
آقای باقری: لاشه قربانیها بیشتر زیر دست و پا میماند و بو میگرفت و واقعاً باعث بروز بیماری میشد. تعدادی از آفریقاییها و فقرا لاشههایی را برای خود میبردند، خون گوسفندان از لباسهای آنان جاری بود و تعداد زیادی از افرادی که به قربانگاه رفته بودند، حتماً بااحرام رویلاشه گوسفند میافتادند و با وضع بسیار بدی به چادرها میآمدند.
: آداب و رسوم زائران ایرانی در شبهای منا چگونه بود و آن شبها را به چه شکل میگذراندند؟
آقای باقری: امکانات را خودمان تهیه میکردیم، در منا غذا میپختیم. با وجود امکانات بسیار کم، سعی میشد زائران در رفاه نسبی باشند، ولی دعا و نیایش در شبها و به دیدار
ص: 181
هم رفتن زائران از صحنههای بسیار جالب توجه بود.
: عربها در مِنا چه مراسمی برگزار میکردند؟
آقای باقری: آنها سعی میکردند برای وقوف، در منا باشند و تعدادی از ایشان به مکه میرفتند. برخی در منا دست فروشی میکردند و در عین حال، حج نیز به جا میآوردند.
: خاطرهای از آتش سوزی چادرهای حجاج در منا و یا سایر مشکلات دارید؟
آقای باقری: بله، کاروانهای خارجی به علت رعایت نکردن مسائل ایمنی، باعث آتش سوزی و تلفات جانی و مالی در منا شدند. ساعت حدود 2 بعد ازظهر آتش سوزی آغاز شد و ما زائران را به سرعت به طرف کوههای اطراف هدایت کردیم و به آنان اجازه ندادیم وسیلهای را با خود حمل کنند؛ چون خطر هر لحظه در کمین بود و شعلههای آتش با ترکیدن کپسولهای گاز به آسمان میرفت و روی چادرها میریخت واقعاً وحشتناک و غمانگیز بود؛ بگونهای که هیچگاه فراموشم نمیشود. از گروهها کسی صدمهای ندید ولی متأسفانه تعدادی ایرانی و بیشتر از زائران دیگر کشورهای اسلامی جان خود را از دست دادند. مشاهده صحنههای سوخته شده، بعد از خاموش شدن آتش، واقعاً دردناک و محزون کننده بود.
: کاروانها و زائران، بیشتر چه وسایلی را با خود به عرفات و منا میبردند؟
آقای باقری: زائران وسایل شخصی خود را حمل میکردند و کاروانها سماور نفتی، اجاقگاز، دیگ و ظرف مواد غذایی همراه داشتند که کار بسیار خطرناکی بود و هر لحظه ممکن بود فاجعهای رخ دهد.
: چه خاطرهای از اعمال و آداب شبهای منا به یاد دارید؟
آقای باقری: روز عید قربان، همه زائران روبوسی میکردند. به همدیگر تبریک میگفتند و بعضی به یکدیگر هدیه یا عیدی میدادند و شبها به مناجات میپرداختند و روضهخوانی میکردند.
ص: 182
: آیا از مساجد قدیمی موجود در منا خاطرهای به یاد دارید؟ (مسجد کبش، مسجد البیعه و ...)
آقای باقری: چون بیشتر مشغول کار در کاروان و برنامهریزی بودیم، به ندرت به مساجد منا میرفتیم. تنها به مسجد خیف میرفتیم و در آنجا دو رکعت نماز میخواندیم.
: از روزهای پایانی حج، چه خاطرهای دارید؟
آقای باقری: در روزهای پایانی، همه آماده حرکت به ایران بودند. سوغاتها را جمع وجور میکردند و پیوسته میپرسیدند: کی میرویم؟
آگاهی زائران در آن روزگار تنها در حدّ شنیدهها از منبریها و جلسات بود و کتب کافی و مورد نیاز مانند امروز در دسترس نداشتند.
: هنگام وداع از مسجد الحرام و مکه، برنامه و آداب خاصی داشتید؟
آقای باقری: بله، به همراه روحانی زیارت وداع و طواف وداع را انجام میدادیم تا زائران، آخرین نیازها و حوائج و خواستههای خود را از خدای خود طلب کنند.
: نحوه خرید سوغات چگونه بود و معمولًا چه چیزهایی به عنوان سوغات خریده میشد؟
آقای باقری: سوغات و خرید آن، جزو خواستهها و از برنامههای زائران بود و بیشتر زائران تمایل به خرید انواع پارچه، جانماز و وسایل برقی و اسباب بازی برای خانوادههای خود بودند.
: آیا میان شیعیان و اهل سنت اختلافات و درگیری بروز میکرد؟
آقای باقری: برخورد بسیار کمی میان زائران وجود داشت. بیشتر روحیه دوستی و مساعدت به همدیگر حاکم بود. زائران بیشتر به دنبال دوستان و همشهریهای خود میگشتند تا خاطرهای را برای تعریف داشته باشند.
ص: 183
: هنگام برگشتن از حج و رسیدن به ایران، چه آداب و رسومی از سوی استقبال کنندگان انجام میشد؟
آقای باقری: قربانی ذبح میکردند، اسپند در آتش میریختند و ولیمه میدادند. بیشتر اهالی محل و فامیل به دیدن حاجی میرفتند.
سوغاتی دادن، هدیه بردن، به استقبال آمدن و پهن کردن زیرانداز و ساعتها به انتظار نشستن از برنامههای رایج در آن زمان بود، چون بیشتر پروازها با تأخیر همراه بود.
د- اسرار و معارف حج
: آیا مردم در آن زمان توجّهی به اسرار و معارف حج داشتند؟
آقای باقری: بله، ولی نه به اندازه امروز. آگاهی زائران در آن روزگار تنها در حدّ شنیدهها از منبریها و جلسات بود و کتب کافی و مورد نیاز مانند امروز در دسترس نداشتند.
: معمولًا به حاجیان چه تذکراتی میدادید و به چه نکاتی تأکید داشتید؟
آقای باقری: توجه به برنامههای تنظیم شده از طرف کاروان، آشنایی کامل با مناسک حج، اعمال و زیارتها به صورت گروهی، رعایت بهداشت عمومی، رعایت اخلاق، انضباط در سفر و ... همچنین یادآوری میکردیم در رابطه با عمره و حج تمتّع هر چیزی را که نمیدانند از روحانی بپرسند.
: استقبال زائران از اسرار و معارف و تأثیر آن مطالب در روح حاجیان تا چه حد بود و امروزه چگونه میتوان اسرار و معارف حج را تبیین کرد؟
آقای باقری: زائران تشنه شنیدن اسرار و معارف بودند؛ چون بیشتر آنها سواد نداشتند، فقط از طریق سخنرانی مطالبی را میآموختند و تحوّلی در درونشان ایجاد میشد و این حالت تا پایان سفر در رفتار آنان نمایان بود.
چونامروزه بیشترحجاج باسوادند، آمادهکردن کتبمختلف، فیلم، تشکیل جلسات متعدد و تهیه برنامههای تلویزیونی، همانگونه که واحد آموزش و پژوهش بعثه در حج و عمره انجام میدهد، در آشنا کردن زائران با اسرار و معارف حج بسیار مؤثر است.
ص: 184
: چه خاطره و لذّتهای معنوی از حج واجب (حج اول) دارید؟
آقای باقری: حجّ اول بسیار شیرین پرخاطره و توأم با احتیاط است و طبیعتاً من هم مانند هر حاجی، در سال اول زیاد مراقب اعمال و رفتار خود بودم و با اینکه زائر بودم و با هزینه شخصی به سفر آمده بودم، با خداوند عهد بستم به زائران خدمت کنم و از او خواستم که تا پایان عمر این توفیق را به من بدهد که خدمتگزار زائران باشم. سپاس خدای را که حاجت خود را تاکنون گرفتهام.
با خداوند عهد بستم به زائران خدمت کنم و از او خواستم که تا پایان عمر این توفیق را به من بدهد که خدمتگزار زائران باشم.
: حجاج باید چه درسهایی از حج بگیرند؟ و در رفتارشان باید چه تغییراتی داشته باشند؟
آقای باقری: حج به انسان میآموزد که مانند ابراهیم و اسماعیل و هاجر باشند در تقوا، ایمان، شجاعت و شهامت، مقاومت، برنامه ریزی صحیح و منظم، اخلاق، سیاست، انسان بودن و بنده بودن و ... مطمئناً افرادی که به حج مشرف میشوند تغییرات اساسی در زندگی بیرون و درون خود احساس خواهند کرد و آن را به راحتی میتوانند به دیگران منتقل نمایند.
: در پایان اگر مطلبی ناگفته دارید، بفرمایید.
آقای باقری: بسیار سپاسگزارم از مسؤولان محترم بعثه مقام معظم رهبری، به خاطر اینکه یادی از ریش سفیدان و پیشکسوتان حج کردهاند تا بتوانیم خاطرات و نظریات خود را بیان کنیم، و ضمن تقدیر از مسؤولان سازمان حج، به خاطر برنامهریزی منظم و تحوّلی که در سالهای گذشته در برنامه حج و عمره ایجاد نمودند. برای همه خدمتگزاران آرزوی موفقیت میکنم.