در روزگار ما برخی از این سفرنامهها به زبانهای فرنگی هم منتشر میشود. شماری از آنها شامل گزارشهای روزنامهنگارانه است که در مطبوعات چاپ میشود برخی هم به صورت کتاب در دسترس اهل مطالعه قرار میگیرد. آنچه جالب است، چاپ سفرنامههای روزگاران پیش است که به صورت خطی در کتابخانهها مانده و اکنون با تصحیح و تنقیح به چاپ میرسد. حسن این آثار در آن است که بخشی از تاریخ دورانهای گذشته را نیز برای ما روشن میکند و ما را در آن فضاها به گردش در میآورد. یکی از آخرین این نمونه سفرنامههای عربی، که به تازگی انتشار یافته و مربوط به قرن هیجدهم میلادی و حوزه مغرب اسلامی است، سفرنامه مکناسی است. وی که سفیر مغرب در آستانه؛ یعنی استانبول بود، از راه مصر به شام آمد و از آنجا به حج رفت. نامش محمد بن عبدالوهاب المکناسی (م 1785 م/ 1200 هجری) است و کتابش به تازگی به وسیله محمد بوکبوط در دارالسویدی ابوظبی و المؤسسة العربیه در بیروت، ضمن 420 صفحه به سال 2003 منتشر شده است. ادبیات حج حوزه مغرب اسلامی نسبتاً غنی است. آنان راهی طولانی را برای انجام حج طی میکردند و تمام عرض آفریقا را برای رسیدن به دریای سرخ با کشتی میپیمودند. بسا از طریق مصر به سمت شام رفته و از آنجا عازم مدینه منوره و سپس مکه مکرمه میشدند. سفیر مغرب که حامل پیامی از سلطان مغرب هم بوده، به سمت استانبول رفته و در آنجا مورد استقبال رسمی قرار گرفته است. طبیعی است که وی به عنوان یک حاجی، با موقعیت سیاسی، دسترسی به اطلاعات دست اول و درستی در زمینههای مختلف داشته است. وی در دمشق نیز به زیارت اماکن مهم تاریخی؛ از جمله جامع اموی و قبور منسوب به صحابه، مانند قبر بلال حبشی رفته و از آنجا همراه کاروان دولتی عثمانی، راهی مدینه شده است. مشکلات طول راه که مهمترین آنها اعراب بدوی بودند، سبب شده است تا وی شرحی از آنها به دست دهد. زیارت قبر حبیب صلی الله علیه و آله در مدینه و نیز قبور صحابه و اهلبیت در بقیع و سپس عزیمت به مکه در دنباله آن آمده است. وصف مسجدالحرام و ارائه قصیدهای از خودش در باره مناسک حج (268 279) مطالبی است که در این بخش عرضه شده است.
بخشی از این اشعار در باره پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و توسل به ایشان و اهل بیت آن حضرت است:
«بجاه جبرئیل و ما به نزل علیه نحن عاکفون لم نزل و الآل و الأولاد و الأزواج فاطمة ذات السناء الوهّاج و بابن عمّک أبی الغصنین سیّدنا الحسن و الحسین»
ص: 166
وی پس از حج، همراه با کاروان شام به دمشق بازگشته، در حالی که در غیاب آنان، مرض وبا در این شهر فراگیر شده بود. در این هنگام عازم زیارت قدس شریف میشود.
زیارت قدس برای زائران ترک، مغربی و مصری بسیار اهمیت داشته، برخلاف زائران عراقی و ایرانی که علاقهای به زیارت قدس نداشتند؛ چرا که در مسیرشان هم قرار نداشت. وی در بازگشت، شرحی از جزیره قبرس به دست داده و سپس در باره مسیر بازگشت، که از تونس و الجزایر بوده، اطلاعات دیگری را ارائه کرده است.
اکنون که این کتاب را شناساندیم، بهتر است چندین اثر تازه چاپِ دیگر را در همین زمینه معرفی کنیم:
رحلة الی مکه، مراد هوفمان، چاپ شده در المدینة المنوره، مکتبة العبیکان 1421
نویسنده وقتی مسلمان شد و کتاب الاسلام کبدیل را نوشت و در آلمان به چاپ رسانید، گزارش سفر و زندگی خود را در آن آورد. در این نوشته از محمد اسد که او نیز یک یهودی مسلمان شده بود و کتاب «الطریق الی مکه» را نوشت، یاد کرده و مطالبی از آن آورده است.
رحلة فی الجزیرة العربیة الوسطی، الحماد، الشمر، القصیم، الحجاز، 1882- 1878 شارل هوبیر، ترجمه به عربی: الیسار سعاده، بیروت، 2003
این کتاب یک سفرنامه فرنگی است که در سال 1885 میلادی در پاریس چاپ شده و این نخستین ترجمه عربی آن است که به بازار عرضه میشود. نویسنده از حجاز گذشته اما از مکه و مدینه دیداری نداشته است. او در باره بسیاری از راهها، شهرها و کوهها و بیابانها آگاهیهایی را به دست داده و علاوه بر آن، شرحی هم در باره برخی از تحوّلات سیاسی آن روزگار در عربستان ارائه کرده است.
الرحلة الیابانیه إلی الجزیرة العربیة، ایجیرو ناکانو، ترجمه به عربی از ساره تاکاهاشی، دارة الملک عبدالعزیز، 1419
این اثر گزارش سفر نویسنده به بخشهایی از جزیرةالعرب در سال 1939 است. به زبان ژاپنی چاپ شده و چاپ عربیِ آن، در ضمن سلسله منشوراتی که به مناسبت یکصدمین سالگرد دولت سعودی، شامل یک صد جلد کتاب مهم تاریخی انتشار یافته، به مطالعه کنندگان عرضه شده است.
ص: 167
یومیات رحله فی الحجاز (1384/ 1930) غلام رسول مهر، ترجمه سمیر عبدالحمید ابراهیم، ریاض، دارة الملک عبدالعزیز، 1417
این اثر، سفرنامه حج است که به اردو نگارش یافته و به عربی ترجمه شده است.
نویسنده، روزنامهنگاری پاکستانی بوده و گزارش روزانه سفر خویش به اماکن مقدس را نوشته است. اصل آن گزارشهایی بوده که وی برای چاپ در نشریه صحیفه انقلاب به کشورش میفرستاده است.
الارتسامات اللطاف فی خاطر الحاج إلی اقدس مطاف، (1929) شکیب ارسلان، تقدیم: ایمن حجازی، ابوظبی، دار السویدی، بیروت، المؤسسة العربیه للدراسات و النشر، 2004 اشاره کنم که این دو ناشر، طی سالهای اخیر دهها از این دست سفرنامهها را، که مربوط به کشورهای مختلف میشود، چاپ کردهاند. در باره شکیب ارسلان هم نیاز به گفتن نیست که از نویسندگان و ادیبان مشهور دوره اخیر بوده و برخی از آثارش به فارسی هم درآمده است.
این سفر در سال 1348/ 1929 ق. انجام شده و مسیر آن از محل اقامت آن زمانِ وی، یعنی لوزان سویس آغاز شده، از آنجا به ایتالیا، سپس از دریا به سمت پورت سعید و از آنجا به دریای سرخ و سپس مکه انجام شده است. وی در ایام حج بیمار شده و برای بهبودی به طائف رفته است. به همین دلیل بخش عمدهای از کتابش به شرح وضعیت طائف مربوط میشود.
حجم کتاب 376 صفحه و گزارش آن، از شهر مکه، طائف و طوایف میان راه و دیگر مسائل جاری، که مربوط به آغاز دولت سعودی بوده خواندنی است.
وی به برخی از اماکنی که به تازگی به دست وهابیها تخریب شد، اشاراتی دارد که از آنجمله بنای روی قبر عبد اللَّه بن عباس و عکاشةبن محصن در طائف است. این اثر در شناساندن تاریخ و بهخصوص جغرافیا و قبایل و مسائل حاشیهای دیگر، حاوی اطلاعات بسیار عالی و تازه است. مؤلف در جای جای کتاب از اطلاعات حدیثی و تاریخی و جغرافیایی سایر کتابها بهره برده و کتاب را خواندنی کرده است.
الرحلهةالحجازیه، اولیا چلبی، ترجمه از ترکی به عربی: دکتر الصفصافی احمد المرسی، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1999
کمتر عالم و عامیِ ترکیهای را میشناسیم که با سفرنامه مفصل اولیا چلبی آشنا نباشد؛ سفرنامهای که در ده جلد است و شامل بخش مهمی از جغرافیای عالم متمدن در قرن یازدهم
ص: 168
هجری میشود. بهقدری در باره این کتاب گفته و نوشته شده که نیاز به معرفی آن نیست.
بخشی از این سفرنامه شیرین و خواندنی مربوط به مکه و مدینه است. عامی نویسی مؤلف و تلاش او برای ارائه باورها و عقاید عامیانه در باره این اماکن، که گاه بسیار خندهدار و غیر صحیح است، آن را به صورت یک اثر ارزشمند در آورده است. لازم است تا در جای دیگری به تفصیل در باره این سفرنامه سخن بگوییم و خواندنیهای آن را نقل کنیم.
الحجاز فی نظر الأندلسیین و المغاربه فی العصور الوسطی، ابراهیم احمد سعید، دمشق، الاوائل للنشر و التوزیع، 2004
این کتاب مروری است بر تعدادی از سفرنامههای حج مغربیها، که ضمن کتابشان شرحی از حجاز به دست دادهاند. سفرنامهها و کتابهایی که مبنای کار این مؤلف بوده، عبارتاند از سفرنامه ابن جبیر، العبدری، ابن بطوطه، البلوی، القلصادی. وی در هر بخش، گزیدهای از مهمترین مطالب آنان را در باره شهر مکه و مدینه و دیگر مسائل مربوط ارائه کرده و در واقع، تلخیص و تهذیب مطالب آنها در باره حجاز است.
موسوعه مرآة الحرمین الشریفین و جزیرة العرب، (5 جلد)، ایوب صبری پاشا، اشراف بر ترجمه: احمد حرب، قاهره، دار الآفاق العربیه، 2004
یک مجموعه پنج جلدیِ بسیار مفصل که از همان زمان چاپ متن ترکی آن در سال 1302 ق. در مطبعة البحریه، استانبول اثری شناخته شده و قابل استفاده بوده است. در همان دوران قاجار، مجلدی از آن، با عنوان «مرآةالحرمین» که قسمت مکه آن بود، به وسیله عبدالرسول منشی به فارسی برگردان و چاپ شد که اخیراً به وسیله آقای جمشید کیانفر تصحیح و ضمن منشورات میراث مکتوب، در تهران (1383) به چاپ رسیده است. اکنون متن کامل آن، به عربی برگردان شده و در پنج مجلد به چاپ رسیده است. به دلیل آنکه نویسنده یکی از شخصیتهای دولت عثمانی بوده و آنها با وهابیان بسیار تند برخورد میکردند، توزیع کتاب در حال حاضر در کشور سعودی ممنوع است. این علاوه بر اختلاف مشرب مذهبی آنها است. بیشک، این مفصلترین اثر تاریخی، جغرافیایی و سفرنامهای است که در پایان دوره عثمانی تألیف شده و از هر جهت قابل اعتنا است. تألیف آن در این مقطع، سبب شده است تا مؤلف ضمن آشنایی با تاریخنویسیِ جدید، به تحقیق و تتبّع میدانی پرداخته و در عین حال از متون در دسترس نیز در تألیف آن استفاده کند.