ضرورت شناخت اهل بیت علیهم السلام
شاید برخی چنین تصور کنند که گفتگو در باره «اهلبیت» و تلاش در جهت شناخت آنان، مسألهای است متعلق به گذشته و در عصر حاضر، اثری بر آن مترتب نیست. بنابراین، چه ضرورتی دارد که درباره آن به بحث و گفتگو بپردازیم؟
اما اگر به کلام خداوند و سنت نبیّ گرامی صلی الله علیه و آله مراجعه و در آن بیندیشیم، به وضوح در خواهیم یافت که مطالعه و پژوهش در باره این مسأله و شناخت مفهوم و مصادیق اهل بیت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای امّت اسلامی، امری کاملًا حیاتی است.
خداوند در قرآن کریم، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را از هر گونه آلودگی پاک و پاکیزه دانسته (1) و محبت و دوستیِ آنان را به عنوان مُزد رسالتِ نبیّ گرامی صلی الله علیه و آله، بر همه مسلمانان فرض دانسته است. (2) رسول گرامی نیز که سخن ایشان تأیید شده با کلام خداوند میباشد، (3) در حدیث متواتر «ثقلین» با بیان جمله «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی ...» (4) اهل بیت را همتای کتاب خدا به شمار آورده و استمرار هدایت امّت اسلامی را پس از خود، تنها در پرتو تمسک به قرآن و عترت میسر دانسته است. و اعلام داشته که این دو، تا قیام قیامت با هم بوده و هیچگاه از یکدیگر جُدا نخواهند شد.
1- إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً احزاب: 33؛ «خدا فقطمیخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
2- قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی.
3- وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی نجم: 3 و 4
4- صحیح مسلم، کتاب فضائل صحابه ح 36؛ سنن ترمذی 5/ 329. سلفیه؛ مستدرک حاکم 3/ 148؛ مسند احمد 3/ 17؛ معجم کبیر طبرانی 5/ 190 و 205، چاپ عراق؛
1- صحیح مسلم، کتاب فضائل صحابه، ح 36؛ سنن ترمذی ج 5، ص 329؛ سلفیه؛ مستدرک حاکم، ج 3، ص 148؛ مسند احمد، ج 3، ص 17؛ معجم کبیر طبرانی، ج 5، صص 190 و 205، چاپ عراق
2- صحابی رسول خدا ابوذر از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود:
«مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ». مستدرک حاکم، ج 2، ص 343؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج 9، ص 265، دارالفکر 1414 ه؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 12، ص 91؛ حلیة الاولیاء، ابونعیم، ج 4، ص 306؛ دارالمنثور، ج 4، ص 434
3- دیوان امام شافعی، جمعآوری از: محمد عبدالرحیم، ص 334، دارالفکر.
1- قاموس قرآن، سید علیاکبر قریشی، ج 1، ص 137
2- تهذیب تاریخ دمشق، ج 4، صص 208 و 209؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج 25، ص 209 چاپ سوم؛ فتح القدیر، شوکانی، ج 4، ص 208؛ دارالمعرفه؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج 14، ص 183 دار احیاء التراث العربی بیروت.
3- تهذیب تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج 4، ص 209، دار احیاء التراث العربی بیروت.
4- در المنثور سیوطی، ج 6، ص 602 دار الفکر؛ فتح القدیر شوکانی، ج 4، ص 278، دار المعرفه.
5- معجم کبیر طبرانی، ج 5، ص 182، ح 5026؛ درالمنثور، ج 6، ص 605؛ فتح القدیر، ج 4، ص 280؛ قرطبی، ج 4، ص 183
6- شواهد التنزیل، حاکم حکانی 2/ 33، 34، 35، 38، 39، 40، 41، 43، 50، 30، 27، 26، 28، 29؛ تفسیر ابن کثیر 3/ 493، 494، 492؛ مستدرک حاکم 3/ 150، 146، 147؛ در المنثور 6/ 605، 603، 604؛ تفسیر طبری 22/ 8، 7؛ تلخیص المستدرک ذهبی 3/ 147؛ سنن کبری، بیهقی 7/ 63؛
مشکل الآثار، طحاوی 1/ 332، 334؛ مسند احمد 1/ 391، و 6/ 45 و 10/ 177 و 197؛
صحیح مسلم، کتاب فضائل صحابه باب 4؛ و کتاب فضائل، باب فضائل اهل بیتالنبی 9 باب 9، سنن ترمذی، کتاب مناقب باب 21، و 32؛ فرائد السمطین 2/ 22، 18، 15.
7- آیةالتطهیر فی احادیث الفریقین، سیدعلی موحد ابطحی، ج 1 و 2، 1404 ه.
8- جوامع الجامع، طبرسی، ص 372
1- احزاب/ 33
2- پس از این، در این باره مباحث بیشتری بیان خواهیم داشت.
1- وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ .... نحل: 44
2- وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی نجم: 3 و 4
3- شواهد التنزیل 2/ 34، 38، 43، 44، 50؛ تفسیر ابنکثیر 3/ 492 و 494؛ مستدرک حاکم 3/ 146 و 150؛ مشکل الآثار، طحاوی 1/ 334؛ تفسیر طبری 22/ 7 و 8؛ سمند احمد 10/ 177؛ مصنف ابن ابی شیبه 6/ 370 کتاب فضائل باب 18.
4- همان.
5- همان.
6- فرائد السمطین، ج 2، ص 18
7- اسامی آنان و منابعی که سخنان آنها در آن ثبت شده پیشتر در صفحه 5 گذشت.
1- شواهد التنزیل، ج 2، ج 44، ص 665؛ درالمنثور، ج 6، ص 606
2- تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 492؛ شواهد التنزیل، ج 2، صص 18، 21، 22 و 25
3- درالمنثور، ج 6، صص 607 و 606؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 492
4- درالمنثور، ج 6، ص 606
1- مفردات الفاظ القرآن، راغب، ص 64، دارالکتب العلمیه، قم- ایران.
2- در المنثور، سیوطی 6/ 606، دارالفکر بیروت 1403 ه؛ مجمع الزوائد، هیثمی 9/ 267 دارالفکر، بیروت 1414 ه.
3- سنن ابن ماجه، کتاب الفتن باب 34؛ مسند احمد 1/ 84؛ سنن ابی داود کتاب المهدی؛ مستدرک حاکم 4/ 557؛ درالمنثور 6/ 58
4- سنن ابن ماجه، کتاب الفتن باب 34؛ مسند احمد 1/ 84؛ سنن ابی داود کتاب المهدی؛ مستدرکحاکم 4/ 557؛ درالمنثور 6/ 58
1- سنن ابن ماجه، کتاب الفتن باب 34؛ مسند احمد، ج 1، ص 84؛ سنن ابی داود کتاب المهدی؛ مستدرک حاکم، ج 4، ص 557؛ درالمنثور، ج 6، ص 58
2- صحیح مسلم کتاب اماره، باب 1
3- صحیح بخاری کتاب احکام، باب 51؛ التاریخ الکبیر بخاری، ج 3، ص 185، و ج 8، ص 411 دارالفکربیروت.
4- صحیح مسلم کتاب اماره.
5- سنن ابیداود، کتاب المهدی.
6- سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب 46
7- مسند احمد، ج 5، ص 106، ذیل احادیث جابر بن سمره.
8- مسند احمد 5/ 106؛ معجم کبیر طبرانی 2/ 198؛ کنز العمال 12/ 33 الرساله.
9- مستدرک حاکم 3/ 618؛ مجمع الزوائد 5/ 190 قدیم؛ تاریخ بخاری 8/ 411؛ کنز العمال ح 149/ 33
10- مسند احمد 2/ 55؛ مستدرک حاکم 4/ 501؛ مجمع الزوائد 5/ 344؛ فتح الباری 13/ 211؛ سلسلة الصحیحه، البانی 2/ 719 و 720
1- وی از بزرگان تابعین است.
2- سنن ترمذی، کتاب فتن باب 46؛ معجم کبیر طبرانی 2/ 214، مسند احمد 5/ 99
3- فتح الباری، ج 13، ص 214، دارالمعرفه.
1- تاریخ الخلفاء، سیوطی ص 10- 12 دار القلم بیروت 1406 ه.
2- الصواعق المحرقه، ص 219 چاپ مصر.
3- بخشی از آنان نیز تا قرن نهم ه در مصر حکومت داشتهاند.
4- ینابیع الموده، حنفی قندوزی، ج 2، ص 535
1- فتحالقدیر، ج 3، ص 240؛ مسند احمد، ج 3، ص 5؛ مجمع الزوائد، ج 1، ص 308 و، ج 5، ص 435؛ تفسیر قرطبی، ج 10، ص 286
2- صحیح مسلم، کتاب اماره، ص 58؛ سنن بیهقی، ج 8، ص 156؛ سلسلة الصحیحه البانی، ج 2 ص 715؛ مسند احمد، ج 4، ص 96
3- مسند ابیداود طیالسی ص 259؛ مسند احمد 3/ 446؛ تاریخ بخاری 6/ 445
4- شرح المقاصد تفتازانی 5/ 239
5- صحیح مسلم، کتاب اماره باب 1، صحیح بخاری 4/ 218 و 9/ 78 دارالجیل بیروت.
6- با این مضمون احادیث فراوان دیگری نیز وجود دارد.