جایگاهی قائل بودند که برای من قائل نیستند. وقتی پیامبر به حجر الأسود میرسید، راه را برای حضرتش میگشودند تا استلام کند و من خوش ندارم که در ازدحام و شلوغی جمعیت وارد شوم.
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَسْتَلِمُ الرُّکْنَیْنِ؛ الَّذِی فِیهِ الْحَجَرُ الْأَسْوَدُ وَ الرُّکْنَ الْیَمَانِیَّ، کُلَّمَا مَرَّ بِهِمَا فِی الطَّوَافِ».
آنچه در انجام مناسک و عبادات مهم است، تبعیت از سیره اولیای دین است و این عملی تعبّدی است نه قیاسی و استحسانی. پیروان واقعی نیز باید در کیفیت حجگزاری، دقیقاً بر این منوال و سیره حرکت کنند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هرگاه عبورش به حجرالأسود و یمانی میافتاد، آن را استلام میکرد و دست بر آنها میکشید. آنچه در انجام مناسک و عبادات مهم است، تبعیت از سیره اولیای دین است و این عملی تعبّدی است نه قیاسی و استحسانی. پیروان واقعی نیز باید در کیفیت حجگزاری، دقیقاً بر این منوال و سیره حرکت کنند.
چرا مردم هنگام طواف، رکن حجرالأسود و یمانی را استلام میکنند، اما دو رکن دیگر کعبه را استلام نمیکنند؟
حضرت فرمود: همین پرسش را عبادبن صُهَیب بصری هم از من پرسید. به او گفتم: زیرا که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این دو را استلام کرد، اما آن دو را استلام نکرد و بر مردم است که آنگونه عمل کنند که پیامبر عمل کرده است:
«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله اسْتَلَمَ هَذَیْنِ وَ لَمْ یَسْتَلِمْ هَذَیْنِ فَإِنَّمَا عَلَی النَّاسِ أَنْ یَفْعَلُوا مَا فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ...».
زمزم، به صورت چشمهای زیر پای اسماعیل علیه السلام جوشید. در آن وادیِ خشک و
ص: 13
بیآب، که سعی هاجر میان صفا و مروه، برای یافتنِ آب به جایی نرسید، به اعجاز الهی، مایه آبادانی و برکت آن منطقه شد.
آب زمزم فضیلت بسیار دارد و نوشیدن از آن مستحب است.
از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت است که:
«مَاءُ زَمْزَمَ دَوَاءٌ مِمَّا شُرِبَ لَهُ».
(1) «آب زمزم برای هر دردی که به خاطر آن نوشیده شود، درمان است.»
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به این آب علاقه داشت و از آن مینوشید و گاهی میفرمود تا برای او سوغات آورند. به نقل ابن شهر آشوب:
«کانَ النّبیُّ یأتی زَمْزَمَ فَیَشرِبُ مِنها شَربَةً».
(2) «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سراغ زمزم میرفت و از آب آن مینوشید.»
در این حدیث روشن نیست که این عمل، شیوه آن حضرت در پیش از اسلام و قبل از بعثت بوده یا پیش از هجرت و یا به دوران رسالت بر میگردد. اما نقل دیگری وجود دارد که اهتمام آن حضرت را به آب زمزم میرساند:
«کَانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَسْتَهْدِی مِنْ مَاءِ زَمْزَمَ وَ هُوَ بِالْمَدِینَةِ».
(3) «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دورانی که در مدینه بود، همواره میخواست که از آب زمزم برایش هدیه و سوغات بیاورند.»
قربانی
قربانی به درگاه خداوند، نشانه تسلیم و تعبّد و فداکاری و ایثار است. از این رو، مستحب است قربانی حاجی چاق، درشت و پرگوشت باشد. تا هم خیر بیشتری به مردم برسد و هم گذشت بیشتری از مال، در راه خداوند صورت گیرد.
سیره حضرت رسول آن بود که قوچی بزرگ، چاق و نر قربانی میکرد. رنگش کبود مایل به سفیدی بود.
ابن عباس نقل میکند که پیامبر خدا دو گوسفند سفید قربانی میکرد، پای خود را هنگام ذبح بر روی آن میگذاشت و میفرمود: «بِسْمِ اللَّهِ مِنْکَ وَ لَکَ، اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنْ مُحَمَّدٍ ...».
(4) و به روایت منقول از عبداللَّهبن سنان:
«پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روز عید قربان دو گوسفند ذبح میکرد؛ یکی از جانب خود، دیگری به نیابت از هر کس از امتش که توان قربانی نداشت. امیر مؤمنان علیه السلام نیز دو قربانی میکرد؛ یکی از جانب خود و
1- محاسن برقی، ج 2، ص 399
2- ابن شهر آشوب، مناقب، ج 1، ص 36
3- تهذیب الاحکام، ج 5، ص 417
4- المعجم الکبیر، ج 11، ص 122
ص: 14
دیگری از طرف پیامبر خدا صلی الله علیه و آله.»
(1) نقل دیگری درباره شیوه قربانی کردن پیامبر چنین است:
«پیامبر دو گوسفند سفید را نزدیک میآورد؛ یکی را ذبح میکرد و میفرمود:
خدایا! این از جانب محمد و آل محمد.
دیگری را نزدیک میآورد و هنگام ذبح میفرمود: خداوندا! این از جانب امّتم.
هرکس که به یگانگی تو و به ابلاغ رسالتم شهادت دهد.»
(2) اینکه حاجی خود به قربانگاه رود و خود قربانی را سر ببرد، مطلوب و بهتر است از نیابت. انسبن مالک نقل میکند که پیامبرخدا صلی الله علیه و آله خود با دست خویش قربانیاش را ذبح میکرد و نام خدا را بر زبان میراند: «کانَ رَسُولُ اللَّهِ یَذْبَحُ أضحیتَهُ بِیَدِهِ وَ یُسمّی فِیها».
(3) حلق و تقصیر
روز عید قربان، روز پاکی جان و بیرون آمدن از تعلّقات و زدودن زواید است. تراشیدن سر نیز یکی از نمادهای «علقه زدایی» است. از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
«قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَوْمَ النَّحْرِ یَحْلِقُ رَأْسَهُ وَ یُقَلِّمُ أَظْفَارَهُ وَ یَأْخُذُ مِنْ شَارِبِهِ وَ مِنْ أَطْرَافِ لِحْیَتِهِ».
(4) «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روز عید قربان، موی سرش را میتراشید. ناخن هایش را کوتاه میکرد و بخشی از شارب و محاسن (ریش و سبیل) خود را کوتاه میکرد.»
این شیوه که به نظافت و آراستگی و اصلاح سر و صورت مربوط میشود، شایسته روز عید است که روز زینت و تجمّل است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روز عید قربان دو گوسفند ذبح میکرد؛ یکی از جانب خود، دیگری به نیابت از هر کس از امتش که توان قربانی نداشت. امیر مؤمنان علیه السلام نیز دو قربانی میکرد؛ یکی از جانب خود و دیگری از طرف پیامبر خدا صلی الله علیه و آله.
رمی جمره
رمی جمره که یکی از اعمال حج است. نشان طرد شیطان و راندن آن از خویش است. این عمل در روز عید قربان و دو روز بعد انجام میگیرد.
1- کافی، ج 4، ص 495؛ بحارالانوار، ج 16، ص 276
2- مجمع الزوائد، ج 4، ص 23
3- الطبقات الکبری، ج 1، ص 293
4- الکافی، ج 4، ص 502؛ علامه طباطبایی، سنن النبی، ص 393
ص: 15
از حضرت باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله کَانَ یَرْمِی الْجِمَارَ مَاشِیاً».
(1) «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله جمرات را پیاده رمی میکرد.»
و طبق نقل جابربن عبداللَّه، پیامبر خدا روز عید قربان، هنگامی که آفتاب بالا آمده بود، جمرات را رمی میکرد، اما روزهای پس از عید، پس از زوال خورشید و بعد از ظهر رمی میکرد.
(2) و ابن عباس نقل کرده که آن حضرت، پس از زوال خورشید (نیم روز)، رمی جمرات میکرد و چون فارغ میشد، نماز ظهر را میخواند.
(3) و طبق نقل حضرت صادق علیه السلام پیامبر خدا روز عید، چون از مزدلفه به منا آمد، ابتدا سراغ جمره عقبه رفت و با هفت سنگ ریزه آن را رمی کرد. سپس به منا برگشت و این بخشی از سنت است.
(4) شوق حرم و عشق نماز
خانه خدا در مکه، محبوب دلهاست و عبادت در آنجا ثواب بسیار دارد و دلهای عاشق، با آن مسجد مقدس انس و الفت دارند. از ابن عباس نقل شده که پیامبر خدا در شبهای تشریق، هر شب از منا به مکه میآمد و خانه کعبه را زیارت میکرد:
«أنّ النَّبِیّ کانَ یَزُورُ الْبَیْتَ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْ لَیالِی مِنی».
(5) در حدیثی هم آمده که امام باقر علیه السلام در پاسخ نامه ابراهیمبن شیبه چنین نوشت:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُحِبُّ إِکْثَارَ الصَّلَاةِ فِی الْحَرَمَیْنِ فَأَکْثِرْ فِیهِمَا وَ أَتِمَّ».
(6) «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دوست داشت که در مدینه و مکه بسیار نماز بخواند. تو هم در این دو شهر نماز زیاد بخوان و نماز را تمام اقامه کن نه شکسته.»
مسجد قبا یکی از مساجد مورد علاقه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود. هر گاه به قبا میرفت در منزل سعدبن خیثمه انصاری فرود میآمد.
سراغ مسجد قبا میرفت، از چاه، آب میکشید و پاهای خود را میشست و از روی سنگهای کنار جاده عبور میکرد و در آن مسجد نماز میخواند. طبق نقل ابوسعید خدری، آن حضرت هر هفته روزهای شنبه پیاده به مسجد قبا میرفت. گاهی هم سواره این راه را میپیمود: «أَنَّ النَّبِیَّ کانَ یَأْتِی قُباء ماشِیاً وَ راکِباً».
(7)
1- کافی، ج 4، ص 486
2- الطبقات الکبری، ج 2، ص 138
3- المعجم الکبیر، ج 11، ص 313
4- دعائم الاسلام، ج 1، ص 323
5- المعجم الکبیر، ج 12، ص 159
6- کافی، ج 4، ص 524
7- الطبقات الکبری، ج 1، صص 188 و 189
ص: 16
زیارت احُد
تکریم شهدا و زیارت تربت جان باختگان راه خدا، اجر فراوان دارد و نشر فرهنگ جهاد و شهادت است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز در این احیاگری و اکرام، سهم داشت. به روایت امام صادق علیه السلام:
حضرت رسول، هرگاه به زیارت قبور شهدا (در احد) میرفت، خطاب به آن شهیدان این آیه قرآنی را میخواند:
سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ.
(1)«سلام و درود بر شما به خاطر آنچه که صبر کردید. پس سرای آخرت چه جای خوبی است!»
(2) رفتن به دیدار کسی که از سفر حج و زیارت خانه خدا برگشته و درود و تحیّت گفتن به او، از آداب و سنتهای حج و تعظیم شعائر الهی است و ثواب دارد.
حضرتصادق علیه السلام ازپدران بزرگوارش در باره سیره حضرت رسول در این مورد، چنین نقل کرده است:
«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله کَانَ یَقُولُ لِلْقَادِمِ مِنَ الْحَجِّ: تَقَبَّلَ اللَّهُ مِنْکَ وَ أَخْلَفَ عَلَیْکَ نَفَقَتَکَ وَ غَفَرَ ذَنْبَکَ».
(3) «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به کسی که از حج بر میگشت، میفرمود: خداوند از تو بپذیرد و هزینهات را جایگزین سازد و گناهت را ببخشد.»
به دیگران نیز توصیه میکرد: هرگاه به
1- رعد: 24
2- کامل الزیارات، ص 64
3- المحاسن، ج 2، ص 127
ص: 17
دیدار حاجی رفتی، به او سلام ده و مصافحه کن و بخواه که قبل از ورود به خانهاش در حق تو دعا و استغفار کند.
آموزش مناسک
اهتمام پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر اینکه زائران خانه خدا و انجام دهندگان حج و عمره، مناسک خود را به درستی انجام دهند، بسیار بود و در مواقف مختلف به آنان یاد میداد؛ از جمله پیش از عزیمتشان به سفر، به آنان میفرمود:
«تَعَلَّمُوا مَنَاسِکَکُمْ فَإنَّها مِنْ دِیْنِکُمْ».
(1) «مناسک خویش را بیاموزید، که این جزئی از دین شماست.»
حذیفه نقل میکند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمان داد که مؤذنان همه جا، در مناطق بالا و پایین، اعلام کردند که رسول اللَّه امسال قصد حج دارد که به مردم حج و مناسک آن را بیاموزد و این آموزش و فراگیری، پایه و سنتی شود تا آخر روزگار. همه مسلمانان در سال دهم هجرت در حج مشارکت کردند، تا هم شاهد منافع خویش باشند و هم پیامبر خدا حج را به آنان بیاموزد و مناسکشان را به ایشان بشناساند.
پیامبر همراه مردم و همسرانش به حج رفت- همان سال حَجّة الوداع- حج خود و مناسکشان را انجام دادند و مردم همه آنچه را بدان نیاز داشتند آموختند و حضرت رسول صلی الله علیه و آله به آنان اعلام کرد که آیین حضرت ابراهیم را برایشان بر پا داشته است.
همه بدعتهای مشرکان را پس از ابراهیم زدوده و حج را به حالت نخستین خود برگردانده است.
(2) از ابن عمر نیز روایت است که:
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله یک روز قبل از ترویه برای مردم خطبه میخواند و آنان را نسبت به مناسک خود آگاه میکرد:
«کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِذا کانَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ خَطَبَ النَّاسَ فَأَخْبَرَهُمْ بِمَنَاسِکِهِمْ».
(3) حجّ آگاهانه، توصیه حضرت رسول بود. در خطبه روز غدیر هم در بازگشت از حجّةالوداع، در جمع مسلمانان حاضر فرمود:
«مَعَاشِرَ النَّاسِ! حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمَالِ الدِّینِ وَ التَّفَقُّهِ ...».
(4) «ای مردم، با کمال دینداری و همراه با دینشناسی و تفقّه، حج خانه خدا کنید.»
اینها نمونهها و گوشههایی بود از
1- تاریخ دمشق، ج 26، ص 211
2- الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص 246
3- همان.
4- احتجاج، ج 1، ص 156
ص: 18
سیره نبوی در مورد حج خانه خدا و مناسک حج و اعمال گوناگون این زیارت معنوی که آوردیم.
البته در مورد چگونگی حجگزاری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آخرین سال عمر شریفش و جزئیات آن سفر پر خاطره، که در منابع حدیثی و تاریخی گزارش شده، گفتنی بسیار است و کتابهای مستقلی نگاشته شده که شیوه حج پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را ترسیم میکند.
لیکن آنچه در این نوشته تقدیم شد، نکاتی است که در نقلهای تاریخی و احادیث، به صورت سیره مستمر و روش ساری و جاری آن حضرت در این زمینه آمده است.
باشد که از سیره آن رسول مکی و مدنی، در همه ابعاد؛ از جمله در چگونگی حجگزاری الهام بگیریم و با تأسّی به سیره نبوی، گام جای گام آن پیامبر رحمت بنهیم، انشاء اللَّه.
از سیره آن رسول مکی و مدنی، در همه ابعاد؛ از جمله در چگونگی حجگزاری الهام بگیریم و با تأسّی به سیره نبوی، گام جای گام آن پیامبر رحمت بنهیم