حج میثاق بنده و پروردگار است و از بزرگترین فرایض الهی به شمار میآید.
همه ساله، افزون بر صدها میلیون دل بیقرار در موسم حج، از راه دور، لحظه لحظه مراسم حج را در ذهن خود مرور میکنند، میلیونها تن نیز از سراسر دنیا سختیهای این سفر را برخود هموار کرده و در حرم امن خدا گردهم میآیند تا ضیافت الهی را رونق ببخشند.
آن هنگام که زائر بیت الله لباس تعلّقات دنیا را از تن دور میکند و جامه سفید میهمانی میپوشد و دوشادوش دیگر مسلمانان، از نقاط مختلف دنیا، با رنگها فرهنگها و زبانهای متفاوت، میایستد وندای «لٍا إِلَهَ إِلَا الله» سر میدهد، بر شکوه و زیبایی مسلمانیاش افتخار میکند و از اینکه چونان قطرهای در این دریای موّاج سفید پوشان، تا ساحل ساده و بیآلایش کعبه در تلاطم است، بهخود میبالد.
بر اساس آیات قرآن (1) و روایات ائمه اطهار: (2) در زندگیِ هر مسلمانی، به شرط توانایی و استطاعت، یک بار حضور در مراسم حج واجب است. اما شرکت همه ساله در حج و کثرت انجام این عبادت الهی، در روایات دیگری مورد تأکید و تشویق قرار گرفته است. (3) امام صادق (ع) به عیسی بن ابی منصور سفارش میکند که: اگر بتوانی نان و نمک بخوری ولی همه ساله به حج بروی چنین کن. (4)
و امام سجاد (ع) در دعای خود، از خداوند میخواهد که حج و عمره را تا زمانی که زنده است همه ساله روزی او سازد (5). در روایت دیگری بینیازی و توانگری (6)، سلامتی از بیماریها (7)، خیرکثیر (8) و دوری از هراس قیامت (9) از آثار پیوسته حج گزاران به شمار آمده است.
برخی از حاجیان که توفیق سفرهای متعدد حج رایافتهاند، پس از انجام حج واجب خود، سفرهای دیگرشان را به نیابت از افرادی که این توفیق نصیبشان نشده، به جا میآورند و از آن روی که حج نیابی؛ چه از طرف افرادی که دستشان از این دنیا کوتاه است یا آنان که به جهت کهولت سن یا بیماری، توان این واجب الهی را ندارند، به صورت تبرعی یا استیجاری انجام میپذیرد، به نظر میرسد که تلقّی خوبی از انجام حج نیابی در اذهان نباشد و برخی را گمان آن است که این عبادت خالصی نیست اما با توجه به روایت امامان معصوم: این تلقّی نابجایی است. بر اساس دستهای از احادیث، انجام حج نیابی به هر دو صورت، نه تنها پسندیده است، بلکه ثواب وپاداش بیشتری هم دارد. (10)
بر اساس سخن نورانی پیامبر گرامی (ص) خدای متعال با یک حج سه نفر را وارد بهشت میسازد؛ «مرده»، «کسیکه از طرف مرده حج نیابی به جای آورده» و «آن که برای مرده نایب گرفته است». (11) همچنین آن بزرگوار بازماندگان مرده را به انجام حج به نیت فرد در گذشته ترغیب میکردند. (12)
امام صادق (ع) در پاسخ ابن مسکان، که از پاداش نایب در حج سؤال میکند میفرماید: «کسی که به نیابت از دیگری حج میکند پاداش ده حج را دارد.» (13)
در سخن دیگری، علاوه بر پاداش ده حج، آمرزش الهی را تحفه حج برای فرد نایب و همه خویشاوندانش به حساب میآورد. (14)
همچنین حازمبنحبیب را به پرداخت هزینه حج نیابی برای پدر و مادر درگذشتهاش ترغیب میفرماید. (15) عبدالرحمان بن سنان میگوید: خدمت امام صادق (ع) بودم که مردی به حضور وی آمد. حضرت سی دینار به او پرداخت که به نیابت از اسماعیل (فرزند امام صادق (ع)) حج انجام دهد و حتی هروله (16) مستحبی در وادی محسر (17) را فرو گذار نکرد. سپس فرمود: فلانی! اگر این کارها را انجام دهی، برای اسماعیل- که از مال خود خرج کرده- یک حج است و برای تو، که بدن خود را به رنج میافکنی، نُه حج خواهد بود.(18)
البته همانطور که عبادت نیابی، در بیشتر ابواب عبادت، به ویژه در حجّ تمتّع راه یافته، نیابت در بعضی اعمال حج یا عمره هم مورد سفارش قرار گرفته است. طواف و نماز آن، از جمله این اجزاء است که به عنوان عبادتی مستقل معرفی شده است.
موسیبنقاسم از امام جواد (ع) اجازه میخواهد که به نیابت از امامان معصوم: طواف به عمل آورد، حضرت در پاسخ میفرمایند: هر چه میتوانی طواف کن که این جایز است.
موسیبن اسماعیل که در سالی دیگر طواف نیابی خود را بر امام (ع) گزارش میکند، عملش مورد تأیید امام جواد (ع) قرار گرفته و به علاوه امام (ع) او را به نیابت طواف از مادر بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا 3 ترغیب میکنند. (19)
نگارنده سطور، که در موسم حج تمتّع سال 1427 ه-. ق. توفیق تشرّف به اماکن مقدس مکه و مدینه و انجام حج نیابی را داشتم، بر آن شدم که پس از بررسی روایات حج نیابی، نگاه کوتاهی به نیابت در حج، در فرهنگ زائران ایرانی داشته باشم.
در شهر مکه مکرمه، یکی از پرسشهایی که بارها از روحانیان کاروانها پرسیده میشد، امکان نیابت در اعمال، به ویژه عمره مفرده و طواف نیابی بود. روحانیون کاروانها، نظر به فتوای احتیاطی مراجع معظم تقلید نسبت به انجام دو عمره در یک ماه قمری، زائران را به انجام عمره مفرده تشویق نمیکردند. با این حال، به هنگام احرام برای عمره مفرده، بیشتر زائران ایرانی در مسجد حاضر شده و برای اعمالی دوباره، مُحرم میشدند. در این میان، به استثنای کسانی که به جهت انجام حجّ نیابی، عمره مفرده را برای خودشان بهجا میآورند، غالب آنها به نیابت از بستگان یا شهدا و درگذشتگان خویش و بعضی به نیابت از ائمه اطهار: به ویژه امام حسن عسکری (ع) که حج بهجا نیاوردهاند، به احرام عمره مفرده احرام میبستند.
این تلاشهای مشتاقانه، از تمایل زائران خانه خدا به عبادت بیشتر در این اماکن مقدسه و توجه به عبادت نیابی، حکایت داشت. گویی برای زائران محترم ایرانی علاوه بر سوغات مادیِ این سفر، شریک کردن خویشان و اقوام در ثواب عبادتها سوغاتی معنوی بود که با خود به وطن میبردند.
1- آل عمران: 97
2- الخصال، ص 606 و راجع الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، باب وجوب الحج و شرائطه، ص 186
3- الحج و العمرة فی الکتاب و السنة: ص 225، باب فضل ادمان الحج.
4- تهذیب الأحکام، ج 5، ص 442، ح 1537
5- صحیفه سجادیه، دعای 23
6- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 216، ح 2206؛ الخصال، ص 117، ح 101
7- الکافی، ج 4، ص 254، ح 8
8- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 216، ح 2205؛ الخصال، ص 60، ح 81
9- امالی الطوسی، ص 668، ح 1398؛ الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص 229
10- الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص 447، باب فضیلت حج نیابی.
11- السنن الکبری، بیهقی، ج 5، ص 293، ح 9855؛ کنز العمال، ج 5، ص 125، ح 12343
12- السنن الدارمی، ج 1، ص 469، ح 1781؛ سنن ابی داود، ج 2، ص 162، ح 181
13- الکافی، ج 4، ص 312، ح 2
14- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 222، ح 2239
15- الغیبة للنعمانی، ص 172، ح 6
16- هروله: رفتاری میان راه رفتن و دویدن، با شتاب راه رفتن.
17- وادی محسر؛ سرزمین کوچکی است میان مشعر و منا. سالها پیش از طلوع اسلام، سپاه ابرهه که به قصد تخریب کعبه لشگر کشی کرده بودند، به اراده خداوند، در این مکان توسط پرندگان کوچکی سنگباران شده و از میان رفتند.
18- الکافی، ج 4، ص 312، ح 1
19- الکافی، ج 4، ص 314، ح 2
1- این مساجد در جنوب استان فارس مرا به یاد خاطره شیرینی در حج امسال انداخت.
در مسجدی در شهر مکه خطیب وهابی پس از نماز جماعت سخنرانی میکرد. موضوع سخنان او توسّل از دیدگاه اسلام بود. وی توسل را دارای اقسامی معرفی کرد که به عقیده او برخی از آنها حلال و مشروع و برخی نامشروع شمرده میشد.
او توسل به اولیاءالله و ارواح شهدا و امامان را از مصادیق توسل نامشروع دانسته و آن را نزدیک به شرک میشمرد. فردی از روحانیان اهل سنت کشورمان که از کاروانهای جنوب استان فارس به مکه آمده بود، داوطلب شده بود تا سخنان خطیب را برای ایرانیان حاضر در مسجد به فارسی ترجمه کند. این اقدام او ابتدا بر ما گران آمد و باعث تعجب ما شده بود، اما به وقت ترجمه، متوجه شدیم که مترجم از همه سخنان خطیب آن قسمت را که مورد اتفاق شیعه و سنی بود به خوبی و شیوایی ترجمه و تفسیر نمود ولی در آن بخش از سخنان خطیب که محکوم کردن توسل به ارواح مقدسه اولیا و ائمه اطهار: بود و با عقیده شیعیان ناسازگار، با درایتی ستودنی گفت: البته جناب شیخ مطالبی هم میفرمایند که چون برادران شیعه ما در مجلس حاضرند و همچنین در موسم حج هستیم که ایام وحدت و برادری مسلمانان است، از ترجمه این بخش از سخنان شیخ خودداری میکنم. مصلحت سنجی این برادر اهل سنت ما حقیقتاً ستودنی بود که مورد تشویق ایرانیان حاضر در مسجد قرار گرفت.