یارانه های دولت عثمانی به ولایت حجاز در سالهای 1886- 1877

نوع مقاله : تاریخ و رجال

نویسنده

موضوعات


سامان صاحب جلال
هرچند از سفرنامه سیاحان غربی، خاطرات ایام جوانی ناسیونالیستهای عرب و نیز گزارشهای دیپلماتیک، تا حدّی میتوان به درک و دریافتی از ماهیت حکومت عثمانی در ایالات عربی رسید، اما تا کنون کار زیادی در این باره صورت نگرفته است.
ولایت حجاز بیشترین اهمیت را برای سلطان- خلیفه- عثمانی دارا بود والبته این اهمیت نه بهخاطر برخورداری حجاز از زمینهای حاصلخیز و نه بخاطر مجاورت با نواحی اصلی دنیای تجارت، که برای خلیفه عثمانی نیز منافعی را به ارمغان میآورد بودکه به دلیل داشتن ماهیت مذهبی مؤثر، که حکمرانی عثمانی را در منطقه وجاهتی می بخشیده و اهمیت بسزایی را بر جای میگذاشته بوده است.
کنترل سیاسی حجاز، مشترکاً به دست والی عثمانی و حاکم یا امیر- شخصی از تبار حضرت رسول اکرم (ص)- قرار داشت. بیشتر وقتها تعادل میان والی و امیر، بنا بر دلایلی چون ارتباط هرکدام از طرفین با سلطان، توانایی شخصی و رابطه ی خویشی امیر با رؤسای قبایل بادیه نشین، بههم میخورد و حتی گاهی، کبر سن نیز در شکلگیری برخی تصمیمات نقش داشت.
وقتی دوران طولانی تصدّی امیر عبدالله پاشا محمد بن عون (1877- 1857) سپری شد، دورهای از تغییرات سریع سیاسی آغازگردید. در مدت پنج سال، سه امیر جدید، به نامهای؛ حسینبن محمدبن عون (1880- 1877) عبد المطّلب بن قالب (1882- 1880) و عون الرفیق محمدبن عون (1905- 1882)، از پی هم آمدند و رفتند.
البته والیان نیز مصون از این تغییرات نبودند وحتی گاهی دوران تصدّی آنها کوتاهتر از امرا نیز بوده، به‌گونهای که از سال 1857 تا 1882 پانزده والی، یکی پس از هم جای خود را به دیگری دادند؛ به عبارتی، هر یکسال و شش ماه، یک والی جدید منصوب میشد.
آگاهیهای پراکندهی به دست آمده، نشان میدهد، بی ثباتی سالهای 1877 تا 1882 و نزاعهای برتریجویانه میان امیر عون الرفیق و والی عثمانی، عثمان نوری پاشا، که تا سال 1886 به طول انجامید،

ص: 77
هیچکدام نتوانست روابط اقتصادی عثمانی را با ولایت حجاز به تیرگی بکشاند.
به نظر میآید که کمکهای مالی ویارانههای دولت عثمانی به حجاز، موجب شده بود که این ایالت به یک خود مختاری درونی برسد، با این حال، اهمّیت مذهبی حجاز مانع از وارد آوردن فشار اقتصادی در جهت مقاصد سیاسی میشد. دولت عثمانی مالیات کمی را برای حجاز مقرر کرده بود و با کمکهای دیگرش، این ولایت را به ممتازترین و ثروتمندترین ایالت منطقه بدل نمود. (1) البته حجاز نه تنها از عثمانی که از مصر، دولت مسلمانان هند و تمام مسلمانان جهان کمکهای مالی و هدیه دریافت میکرد. (2)
ماهیت روابط اقتصادی حجاز و دولت عثمانی دردفاتر بایگانی و اسناد ایالت، قابل تحقیق و تفحّص است. بودجه ولایت و مکه، مخارج سور (هدیههای سالیانهای که به سلطان اعطا میشد) و شهادتنامه (وجوه پرداختی برای توصیهنامهها) و همچنین ترمیم سیستم آبرسانی مکه، گویای برخی از منافع عثمانی در حجاز است.
هرچند که هزینههای به دست آمده، در دفاتر ثبتی مشخص شده است، اما باید در نظر داشت که این اظهار نامههای مالی رسمی، گویای تمام واقعیت نیستند؛ چرا که راههای در آمدی دیگر، مانند درآمدهای حاصله از ارعاب و اخافه (اخاذی)، هزینههای خدمات ویژه و مالیات بر در آمد اجاره بهای شتر نیز وجود داشت که غیر رسمی بودند و در جایی به ثبت نمیرسیدند. (3)
بودجه ولایت و مکه در دفاتر مالیه سال 1300
در مالیه 1300، جمع درآمد منطقه حجاز در سال 5- 1884 مبلغی برابر با 905/ 518/ 25 کروس (ک) برآورد شده بودکه تنها 634/ 533/ 1 ک. آن از عواید محلّی بهدست آمده بود و بقیه، که مبلغی نزدیک به 971/ 984/ 23 ک. بود را، خزانهداری عثمانی تأمین میکرد. بهعبارتیدیگر، مالیاتهای محلّی جدا از عوارض گمرکی، حتی کفاف مخارج ولایت را هم نمیداد. (4) با مقایسه درآمد محلّی مکه (241/ 64 ک)، با جمع بودجه سالیانهاش (278/ 392/ 5 ک.)، در مییابیمکه این درآمد محلّی، حتی کمتر از آن استان میباشد.
منبع درآمد محلی مکه، اجاره بهای اوقاف بود نه مالیات بر درآمد اشخاص یا مالیات بر املاک. البته دولت مصر منبع دیگری برای درآمد مکه بود. این دولت 12000 اردِب گندم به ارزش 500/ 202/ 1 ک. را برای مکه تأمین میکرد. اما بیشتر بار هزینههای مکه بر دوش دولت مرکزی عثمانی


1- France. Ministere des affaires Etrangeres. Turquie
،Politique interieure :Arabie ،Yemen -Pelerinage de la Mecque I ،L .Querry jidda to Hanotaux .10 August 1896 
2- توضیح در مورد هدایایی که از مصر دریافت میشده، خارج از چارچوب وگنجایش این نوشته است، اما این را باید در نظر داشت که این هدایا بخش مهمی را به خود اختصاص میدهند. برای آگاهی بیشتر از این موضوع، ر. ک. به: ابراهیم رفعت پاشا، مرآت الحرمین، قاهره، مطبع دارالکتب المصریه 1344/ 1928
3- منابع درآمدی غیر رسمی در کتاب
I, 164- 5 C. Snouk Hurgronge, Mekka The Hague: Martinus Nijhoff; 1888
آمده است.
4- سالنامه ولایت حجاز در سال 1301 مکه، ولایت حجاز 1301/ 1886- 1885 صص 174- 168

ص: 78
بود. دولت عثمانی یک سوم یارانه را از خزانه اوقاف و بقیه را از محل اعتبارات خزانه مرکزی تأمین میکرد. (1)
در مناطق حاشیهای؛ مانند حجاز، امنیت امپراتوری- خلافت عثمانی- با حفظ تفوّق نظامی در برابر مراکز قدرت و دول خارجی وهمچنین قبایل کوچ رو تأمین میشد؛ معهذا سلطان، بخشی از هزینهها را برای تأمین امنیت حجاز اختصاص داده بود. امنیت داخلی نیز با اتکا بر وفاداری خلل ناپذیر مسلمانان عثمانی تأمین میشد و دولت نیز با اهدای هدایا به افراد پرهیزگار وعلمای شهرهای مقدس، احساس وفاداری آنها را تقویت مینمود.
هزینههای ولایت حجاز گواه بر اختصاص بیشترین بخش بودجه؛ یعنی رقمی معادل 634/ 471/ 14 ک. به ارگانهای نظامی و انتظامی ونیروی در یایی است. (2)
هزینههای مربوط بهزیارت، در درجه دوم اهمیت قرار داشت که باز بخشی از همین بودجه نیز در ارگانهای نظامی وانتظامی بهجهت تأمین امنیت زائران در برابر یورش بادیهنشینان هزینه میشد. مبلغی را نیز به بادیه نشینها پرداخت میکردند، هر چند با این مبلغ امنیت زوار ابتیاع نمیشد ولی در آمدی کافی به آنها می داد که موجب میشد به مناطق تحت الحفظ عثمانی در حجاز کمتر یورش ببرند.
تقریباً مبلغی حدود 000/ 000/ 5 ک. صرف هدایای سالیانه سلطان بهمنظور مصارف مذهبی، دریافت محمل و پرداخت به بادیه نشینان میشد. (3)
میزان هدایا و مستمریهای اشراف، سادات و علما، برابر با 688/ 776/ 1 ک. بود و همچنین مواد غذایی، حبوبات و غلّات به ارزش 891/ 555/ 2 ک. در مکه، مدینه وجده توزیع می شد (4) و کمتر از 000/ 730/ 1 ک. که بخش اندکی از بودجه بود، صرف دستمزدها و حقوق کارمندان دولتی و شهری میشد. (5) یارانههای عثمانی در حجاز بیشتر به شکل پول نقد یا برات وحواله توزیع میشد، اما تقریباً نزدیک به یک چهارم کلّ بودجه 5/ 25 میلیون کروسی، به صورت جنسی و درشکل مواد غذایی ارائه میگردید.
سه فقره از بزرگترین مخارج مکه مبالغ پرداختی به اشراف و سادات (064/ 544/ 1 ک)، گندم ابتیاع شده از مصر (500/ 202/ 1 ک) و حقوق کارکنان کعبه (609/ 834 ک) بود که این مبالغ دو ثلث تمام مخارج را در بر میگرفت. بخش زیادی از بودجه ولایت، به کمک و صدقه به افراد مستمند اختصاص داده شده بود. این مبالغ و هزینهها، چنانکه پیشتر اشاره شد، شاهدی است بر وابستگی


1- سالنامه ولایت حجاز در سال 1301. صص 180- 178
2- سالنامه ولایت حجاز در سال 1301، ص 175. موضوعات مشابه در باب انواع دیگر مخارج امنیت داخلی در بودجه ولایت سوریه را میتوانید در
Vilayet of Syria budgets, Najib E. Saliba, Wilayar S riyy
1875- 1909 unpublished PH. D dissertation, University of Michigan 1971 pp 355- 367
بینید.
3- سالنامه ولایت حجاز در سال 1301. ص 173
4- سالنامه ولایت حجاز، ص 169
5- سالنامه ولایت 1، ص 171

ص: 79
اقتصادی ولایت حجاز به باب عالی عثمانی.
مخارج سور و اصلاحات آن
در اواسط سال 1880 (1) وجوهیکه عثمانی به حجاز فرستاد، برابر با 692/ 536/ 26 ک. بود که 889/ 039/ 8 ک. برای سور و بقیه آن در ولایت صرف شد.
در دفاتر مالیه 1300، که از بودجه حجاز ترتیب داده شده، تمامی ارقامیکه برای سور منظور شدهاند و نوع و محل خرج وجوه به تفصیل آمده است.
از محل اعتباراتی که برای سور در نظر گرفته شده بود، حدود 000/ 900/ 2 ک. آن در شهرهای مقدس هزینه شدند که 908/ 984 ک. سهم مکه و 373/ 922/ 1 سهم مدینه شد. در واقع این مبالغ سه برابر دریافتهای گذشته بود. (2) آرایش جدید ردههای پرداختی به گروههای دریافت کننده منابع پولی به سبب اهمیت مشاغل افرادی بود که در کعبه، آرامگاه حضرت پیامبر اکرم (ص) و مسجد النبی مشغول به خدمتگزاری بودند.
نزدیک به نیمی از جمع اعتبارات سور را به صورت کمکهای نقدی و غیر نقدی، مستقیم یا غیر مستقیم، به مقامات مسجدِ این دو شهر مقدس میدادند. در عوض، صدقه وخیرات به افراد مستمند و ارائه آموزشهای مذهبی لازم به آنها، تنها 000/ 847 ک. هزینه داشت و علماییکه با دو مجموعه کعبه و مسجدالنبی همکاری نداشتند، کسانی که برای مقاصد دیگری به عبادت میپرداختندو مؤسسات خیریه ای مانند بیمارستانها تنها 000/ 448 ک. دریافت میکردند. (3)
منبع تأمین وجوه، در درجه اول خزانهداری دولت مرکزی و خزانه اوقاف بود. متأسفانه تفکیک هدایای اوقاف، از هدایاییکه مشترکاً با خزانه سلطنتی اهدا میشد، غیر ممکن بود. هدایای مشترک، بهویژه آنهایی که سلاطین پیشین اعطا کردهاند و درآمدهای اوقاف که به سور اختصاص داده شده بود 484/ 122/ 2 ک. از 000/ 500/ 3 ک. را تشکیل میداد که این منابع با مجموعه هدایای خزانه امپراتوری، خزانه شخصی سلطان، خزانه حرمین شریفین وحوالههایی که در ولایت سور به ثبت میرسید و بعدها خزانه ایالتی سوریه، خود پرداخت آن را تقبل میکرد، تکمیل میشدند. (4)
وجوه سور به دو شکل به حجاز میرسید؛ در صورت نخست، حدود دو سوم آن به صورت نقدی وهمیانهای پر از سکه ای بود که از استانبول به مکه و مدینه ارسال میشد و درصورت دوم، حوالههایی بود که در سور به چاپ میرسید. (5)


1- ایوب صبری پاشا، اطلاعات مالی را تهیه کرده، مرآت الحرمین، بخش ب، مرآت المکه استانبول 1306/ 9- 1888 از این پس، از این منبع با عنوان صبری یاد خواهد شد صص 717- 685، در متن تاریخ گذاری نشده. بر اساس دلالت‌های درونی متن، احتمالًا صبری پاشا در سال مالیه 1297/ 2- 1881 در 1306 ه-. ق./ 9- 1888 یا حوالی همین زمانها فرستاده است. این بیشتر نزدیک به اطلاعات سالنامه حجاز میباشد
2- صبری، ص 691
به نظر میرسد صبری در باره هدایای مکه و مدینه سر در گم شده است. ارقامی که برای سور در صفحه 694 آمده، حدود 9/ 2 میلیون ذکر شده ولی او درجای دیگر، صفحه 691 مینویسد: مکه ومدینه بهترتیب 865/ 074/ 1 و 701/ 416/ 2 دریافت میکردند. احتمالًا وجود عدم تطابق بین ارقام، بهخاطر وجوه تکمیلی است که خارج از بودجه پرداخت شده بود، اما این نکته به صراحت در متن آورده نشده است
3- مجموعه شخصی نگارنده بر پایه اطلاعات کتاب «مرآت الحرمین» اثر صبری، صص 90- 687
4- همانجا، صص 690- 687
5- همانجا، صص 690- 686

ص: 80
دفاتر ثبتی و بایگانی، اطلاعات هر یک از هزینهها؛ از قبیل مقدار، منبع و مقصود هر نوع هدایایی را که به شهرهای مقدس مکه و مدینه ارسال میشد را در خود نگاه میداشتند. (1)بخش زیادی از مبلغ 000/ 000/ 8 ک. مختص به سور، خارج از مکه و مدینه هزینه میشد. بیش 000/ 000/ 4 ک. در نقل و انتقال سور، دریافت محملهای سوری و زائران استانبولی- که از راه دمشق میآمدند- به مصرف میرسید. سه مورد دیگری که نشان میدهد هزینههای مربوط به سور، در خارج از مکه و مدینه به مصرف میرسیدند، عبارتاند از:
000/ 600/ 3 ک. برای تهیه و تدارک اسباب و ملزومات سفر زیارتی.
0 00/ 245/ 1 ک. که به بادیه نشینها پرداخت میشد.
و 250/ 523 ک. که مربوط به هزینههای سرپرست سور یا سور امینی بود. (2)
به سبب تغییر وضعیت ارتباطات و روشهای حمل و نقل و همچنین کسری بودجه دولت مرکزی، نیاز به صرفهجویی وتغییر برنامههای مالی به عنوان امری مهم در رأس برنامهها قرارگرفت.
ایوب صبری پاشا بعد از مطالعه هفت سالهاش بر مخارج و هزینههای حجاز، تقلیل مخارج را امری ممکن و به عنوان کمکی به خزانه دولت مرکزی پنداشت.
ابوالهدی صیاد، (3)مشاور مذهبی سلطان عبد الحمید دوم، که برکتاب «تاریخ حجازِ» تألیفِ ایوب صبری، پیشگفتاری تحسین بر انگیز نگاشته بود، از تلاشهای وی در جهت تقلیل مخارج حجاز حمایت میکرد.
ایوب صبری تخفیف مخارج سور را نقطه ی آغاز تصمیماتش قرار داد و در این راستا 000/ 150 ک. از دستمزد و حقوق سور الامینی کاست.
باآمدن سیتسم ارتباطی تلگراف و ایجاد امکان حملونقل دریایی، بسیاری از مخارج دیگر سور نیز از بین رفت. دیگر لازم نبود برای ارسال دفاتر ثبتی، به انتظار بازگشت کاروانهای شتر نشست وهمچنین با توسعه ی حمل ونقل دریایی، کارگرانی که مأمور ارسال عطر به حجاز بودند، میتوانستند در جای دیگر و به شکلی مفیدتر به کارگرفته شوند.
صورت اجراییِ برنامههای پیشنهادی صبری، در جهت تقلیل مخارج، بدین شکل بود که او مبلغ 023/ 35 ک. را در اختیار امیر مکه قرار داد تا از آن منبع برای خرید اسب و زین استفاده نماید و بدین شکل دریافت محمل را محدود نمود (4) و مبلغ 18000 کروسی را که در هزینههای سور الامینی جهت پذیرش میهمان (5) و 000/ 24 ک. را که به جهت ارسال بخورات منظور شده بود، اسرافکارانه عنوان


1- همانجا، صص 4- 693
2- صبری، صص 5- 694 و 717. ممکن است که این موارد همپوشی کرده باشند. احتمالًابه سبب وجود منابع گوناگون مالی و وکانالهای مختلف تخصیص هزینههای بود جه حجاز نابسامانیهایی در حسابها رخ داده است.
3- ابوالهدی الصیاد ؟- 7- 1937 تشکیل دهنده زاویه ی صیادی حلب هنوز مورد مطالعه مفصل قرار نگرفته است. بیشتر ارجاعات اخیر از: ال. هرزویچ، سلطان وخدیو 1892/ 1908، مطالعات آسیای شرقی، 3، 7 اکتبر 1972 ص 304 میباشد.
4- صبری، صص 10- 708
5- همانجا، ص 711

ص: 81
کرد و از پرداخت این مبالغ امتناع ورزید. جلوی هزینههایی که سور الامینی جهت خرید زمینهای غیر مسکونی، برای برپایی خیام در نظر داشت، ایستاد و این موجب شد که حداقل مبلغ 18750 ک. پس انداز شود. (1)
ایوب صبری در راستای تحقق آرمانش- که تقلیل و تخفیف هزینه ها بود- حتی از پرداخت هزینههای جزئی (1875 ک.) که صرف ساخت جعبههای مخصوص عطر میشد نیز امتناع ورزید. (2)
به غیر از هزینههای سور، دومین مورد دیگری که تخفیف در هزینههای آن امکان پذیر مینمود، کمک 000/ 000/ 3 کروسی به دستگاههای ذی ربطِ آمادهسازی اسباب سفرهای زیارتی بود. او پیشنهاد کرد که 000/ 111 ک. از این مبلغ که با تقلیل مخارج در 1. دستمزد کارمندانی که در امر زیارت دخیلاند ولی ساکن دمشق هستند و به مسافرت نمیروند. (3)و 2. تقلیل 000/ 63 ک. از هزینهای که صرف اجاره شتر برای حمل و نقل حبوبات وغلات از مضیرب در جنوب شرقی دمشق به مدائن صالح در شمال حجاز میشود. پسانداز شود.
از نمونههای بازر اسراف در هزینهها، ارسال ردا ولباسهای پوستین تزیین شده برای علمای حجاز بود که با توجه به گرمای سوزان حجاز، کاری بس بیهوده و عبث مینمود که هزینهای به مبلغ 000/ 70 ک. را نیز در برداشت و صبری پاشا توانست جلوی این هزینه را بگیرد. (4)
پولهایی که به قبایل بادیه نشینِ ساکن در سوریه و شمال حجاز پرداخت میشد، بیشترین بخش بودجه و هزینه را شامل میگردید و این سوّمین موردی بود که صبری در آن امکان پس انداز دید.
به کمکهایی که پیشتر برای قبایل صخر، رولا، ولد علی، عنیزه، حسن وبادیه نشینان نزدیک مضیرب فرستاده میشد، مبلغ 000/ 440 ک. افزوده شده بود و این قبایل سالیانه مبلغی معادل 000/ 245/ 1 دریافت میکردند که ایوب توانست 000/ 100 ک. از آن را کسر و پس انداز نماید.
اصلاحات در شهادتنامه و اکرامیه
مؤسسات خیریه پادشاهی در حجاز و دیگر مناطق امپراتوری، دستاندر کارِ تهیه شهادتنامه و اکرامیه بودند. (5) هزینههای شهادتنامه، از عُشر مالیات بر درآمد کارکنان گارد دولتی تأمین میشد. در حجاز دویست ونود ونُه نفر واجد شرایط دریافت وجوه از این طریق بودند که از آن میان؛ اشراف، سادات، خطیبان، مدیرانِ سازمانهای خیریه، خادمان حرمین شریفین وعابدان شهرهای مقدس بودند.


1- همانجا، ص 713
2- همانجا، ص 711
3- همانجا، صص 15- 713
4- همانجا، ص 715
5- در باره اکرامیه سال 1805 در
Richard Burton, Personal Narrative of a Pilgrimage to al Medinah and Meccah London, Tylston and Edwards, 1893 11. 7
بحث شده است.

ص: 82
تخفیف در هزینههای شهادتنامه به چند صورت انجام گرفت:
در مالیه سال 1299/ 1882- 1881
شورای دولت بودجه شهادتنامه را از 750/ 034/ 7 ک. به 550/ 988/ 4 کاهش داد. (1)
علاوه بر این، بخشی از مبلغ شهادتنامه که در خارج از مکه ومدینه برای افراد صرف میشد، از این به بعد کسر گردید. این مبلغ در ابتدا چیزی نزدیک به 250/ 775 ک. که بیش از یک سوم آن؛ یعنی حدود 720/ 286 ک. آن کسر گردید. (2)
بعد از مدتی، دولت مرکزی متوجه شدکه برخی با وارد کردن اسامی جعلی در دفاتر ثبتی یارانه، اقدام به گرفتن یارانه میکنند و یا افرادی که مستحق دریافت یارانه نیستند، اقدام به اخذ آن می نمایند و بعد با فروش امتیاز خود به کارگزار دولت در استانبول، به مال اندوزی می پردازند. در این راستا دولت مرکزی در صدد برآمد تا جلوی مفاسد وتخلفات و تقلبها را با ایجاد روشهای جدید توزیع یارانه بگیرد.
بعد از سال 1882 برای کسانی که در مکه ومدینه یارانه دریافت میکردند، تذکرههایی ترتیب دادندکه در بردارنده ی اطلاعات شخصی دریافت کننده؛ از قبیل نام، سن، وزن، رنگ چشم و ... بود (3) و افرادی که شهادتنامه در یافت میکردند، از دریافت اکرامیه (کمک دولتی) در همان زمان محروم میشدند. (4) برطبق روشهای جدید توزیع یارانه، به کارمندان خزانه ولایت حجاز، کودکان خردسال، برده ها، خدمتکاران وبازرگانان، یارانه تعلّق نمیگرفت.
تخفیفهای همگانی که در اکرامیه و شهادتنامه اعمال شد، به میزان برابر برای ساکنان مکه ومدینه و دیگر گروههای اجتماعی اجرا میشد. حتی حقوق پانزده نفر از اشراف، سادات، ائمه و خطیبان، که هدایا و وجوه خود را از امیر یا نسبتاً بهطور مستقیم از کارمندان عثمانی در یافت میکردند، از 5500 ک. به 3660 ک. تقلیل یافت. (5)
ترمیم سامانه ی آبرسانی مکه
در واقع علل ورشکستگی دولت عثمانی در دهه ی هفتاد قرن نوزدهم را میبایست در تلفیق درآمدهای معین و هزینههای فزاینده ی غربی کردن نیروی نظامی و جنگ بررسی کرد.
ورشکستگی و مشکلات مالی دولت عثمانی در حجاز، بهصورت بسیار چشمگیری خود نمایی میکرد. بهواسطه مصایب مالی بود که دولت عثمانی مسئولیت مرمّت یا احداث هیچ بنای جدیدی را عهده دار نمی شد و حتی به رغم اینکه سفرهای زیارتی شریان حیات حجاز بود، در تسهیل شرایط


1- صبری، ص 698
2- همانجا، صص 704- 697
3- یک نمونه از تذکره در همانجا، ص 704 آمده است
4- همانجا، ص 706
5- همانجا، صص 701- 699

ص: 83
سفرها و بهبود اوضاع امنیتی و سلامت زائران در طول مسیر سفرشان هیچگونه خدمات مناسبی ارائه نگردید.
از دوران حکمرانی امیر عبد الله محمد بن عون (77- 1857) هیچ گزارشی از ترمیم یا احداث ساختمانهای اصلی در دست نیست. گرچه کار ناتمام ترمیم برخی از اماکن بین سالهای 1881- 1878 به پایان رسید ولیکن این به سبب حضور والی فعالِ جدیدِ عثمانی، عثمان نوری پاشا بود که پویایی خود را در شروع فعالیتهای ساختمانسازی نشان داد. (1)
عثمان نوری در نخستین سال حکومتش به مرمت و گسترش مدرسه ی داوودیه، تعریض دروازه ی ابراهیم و مرمّت دروازه ی عالی مکه پراخت و بعد از فراغت از این اعمال، مسیر دروازه ی ابراهیم به کعبه را تعریض و تعمیر نمود.
او کتابخانهای را که سلطان عبدالمجید دوم در سالهای 46- 1845 احداث کرده بود، به مدرسه ی سلیمانیه منتقل نمود. (2)
در سال 3- 1882 عثمان با همکاری امیر عون الرفیق تعمیرات جزئی در حرم انجام داد. وی همچنین یک عمارت دولتی و یک پایگاه شهربانی احداث کرد. به مرمّت پادگان طائف پرداخت و نیز مقرّی را برای توپچیهای مکه ایجاد نمود. (3) اغلب اعمالی که در مکه و حجاز صورت میگرفت، در جهت تقویت بنیه ی نظامی قرار داشت و بیشتر بودجه را به این مهم اختصاص میدادند.
در سال 1882 والی توجه خود را به ترمیم سامانه ی آبرسانی مکه معطوف کرد. تقریباً نیمی از آب مصرفی مکه از چشمهای بنام «عین زبیده» تأمین میشد. مجاری آبی عین زبیده بکبار در سالهای 71- 1770 و 20- 1819 ترمیم شده ودر سال 47- 1846 با افزودن چاه جدیدی توسعه یافته بود. (4)
در سال 1878 شیخ بلند نظر، عبد الرحمان سراج، مفتی حنفی مذهب مکه با بهکار گیری زائران هندی و بادیه نشینان، تا اندازهای سامانه ی آبرسانی مکه را تعمیر نمود. پیرو این مسأله، سلطان برای استحصال میزان بیشترآب، کمیتهای را به ریاست شخص عبد الرحمان سراج، به منظور نظارت بر تعمیرات اساسی عین زبیده در محرم سال 1296/ دسامبر 1878- ژانویه 1879 تشکیل داد. (5)
بهخاطر کسری بودجه دولت مرکزی، کمیته هیچ کمک مالی ای از دولت درخواست نکرد و توانست هزینه ی تغییرات برنامهریزی شده را از محل کمکهای مسلمانان متموّل حجاز، مصر و هند 000/ 400/ 2 تأمین نماید. (6)
کمیته ی سامانه ی آبرسانی، با تعمیر مجاری عین زبیده و انتقال آب بهوسیله ی لولههای زیر


1- عثمان نوری پاشا، از سوی عثمانی مسؤول دو جانبهای در حجاز بود، حتی زمانی که احمد عزت از سال 1298/ 1- 1880 تا 1299/- 2- 1881 والی حجاز بود، عثمان از ژوئن 1882 تا دسامبر 1886 رسماً والی حجاز بود سالنامه ولایت حجاز، ص 404؛ اسنوک هارگرنج، مکه، 1، 176
2- سالنامه ولایت حجاز، ص 22؛ صبری،. صص 9- 776
3- سالنامه ولایت حجاز، صص 23، 41؛ صبری، صص 2- 781
4- صبری، صص 8- 747
5- صبری، ص 750؛ سالنامه ولایت حجاز، ص 107 سرپرست کمیته در سال 1301/ 1883- 1884 پسر امیر قبلی، شریف حسین بن شریف یحیی بود. صادق بیگ، که یک افسر عثمانی بود، مسائل مربوط به ترمیم را سرپرستی میکرد. نگاه کنید به سالنامه حجاز، صص 5- 124
6- اسامی برخی از اهدا کنندگان در صبری، صص 2- 750 آمده است. بهخصوص روزنامه مصری الجوائب در تأمین اهداییهها بسیار فعال بود. بقیه تغییرات شبکه آبرسانی عین زبیده در سال 8- 1906 تکمیل شد که هزینههای آن نیز از طرف مسلمانان جهان اعطا شد. بریتانیای کبیر، دفتر خارجی 95/ 2224 ام. حسین جده به اکانر .. 25 جولای 1906

ص: 84
زمینی از وادی نُمن وحنین به طرف مکه، تغییرات اساسی ای را در جهت بهبود شبکه ی آبرسانی معمول داشت. به سبب این که شبکه ی جدید آبرسانی، توانایی تأمین 000/ 000/ 5 اکا (1) آب در هر دقیقه را برای مکه اشت (2)و آب انبارها و مخازن موجود، ظرفیت نگهداری این حجم آب را نداشتند و همجنین بهدلیل تغییر مسیر کانالها، هیأت مسئول، به ایجاد مخازن وآب انبارهای نوبنیاد در تمام سطح شهر پرداختند.
انجام
یارانههای دولت مرکزی عثمانی به حجاز، در مقایسه با درآمد محلی که بهدست میآورد، بسیار بیشتر بود، اما به نظر نمیآید که والی عثمانی در مبارزات سیاسیاش با امیر، از وابستگی اقتصادی حجاز به دولت مرکزی به عنوان برگ برنده یا سلاحی در برابر او استفاده کرده باشد.
بیشترین یارانهایکه به ایالت حجاز پرداخت میشد، برای تقویت بنیه ی نظامی هزینه میشدکه میتوانست پشتوانهای برای والی باشد.
کمک دیگر دولت عثمانی، به سلسله مقامات روحانی وشیوخ مساجد شهرهای مقدس بود که البته به منظور جلب حمایت افراد متّقی حجاز و دیگر مناطق انجام میشد.
اصلاحاتی نیز در رابطه با محدود کردن و یا شاید از بین بردن اسراف و فساد در روش پرداخت یارانهها صورت گرفت که موفقیتهایی نیز بهدست آورد؛ مثلًا با ابداع روش تذکرهها، برخی از تخلّفات آشکاری که صورت میگرفت تصحیح شدند.
و سرانجام، شبکه آبرسانی «عین زبیده» پیشرفت قاطع دولت عثمانی در مکه را نشان داد. اما نباید این مسأله را از نظر دور داشت که افتخار پیشگامی در ارئه پیشنهاد و مسؤولیت تأمین هزینه ی انجام پروژه، از آنِ دولت عثمانی نبود.
(انستیتو پلی تکنیک ویرجینیا- بلکزبرگ، ویرجینیا)


1- یک اکای مصری که در جده کاربرد داشت، نماینده میزانی برابر با 1050 گرم بود
2- صبری، صص 8- 754