1. سخت گیر و بی انعطاف هستند.
2. سماجت میورزند
3. کنترل کننده هستند.
4. به سرعت تصمیم میگیرند.
6. لجباز و یک دنده هستند.
با توجه به ویژگیهای شخصیتی بسیار متفاوت، معمولًا نباید انتظار داشت کسی که با او صحبت میکنیم، از نظر رفتار شخصیتی، مانند ما باشد؛ بنابراین، مهم استکه بتوانیم ویژگی شخصیتی او را بشناسیم و به فراسوی تفاوتهای شخصیتی میان خود ودیگران نظر بیفکنیم. برای این کار باید تشابهات خود را به حداکثر و اختلافات خود را به حد اقل برسانیم.
با دو روش میتوانید با اشخاصیکه شخصیتشان با شما متفاوت است، ارتباط مؤثر برقرارکنید:
1. به انگیزهها، ارزشها، نقاط قوت و ضعف آنان توجه کنید؛
مشرب و رفتار اشخاص به شما میگوید که آنان چه ارزشی را پی میگیرند. عملکرد اصلی آنها کدام است؟ بیشترین توانمندی آنان در چیست؟ کمترین عملکردشان کدام است؟ که این معمولًا بیشترین نقطه ضعفشان را نشان میدهد.
2. به شیوه ارتباطی مورد علاقه آن ها توجه کنید؛
روشن است که هر فردی به شیوه ارتباطی خاصی علاقمند است. شناسایی آن ویژگی در فرد، نخستین گام برقراری ارتباط با اوست؛ مثلًا برخی دوست دارند بیشتر حرف بزنند و از ارتباط کلامی دیگران لذت میبرند و ... این ویژگی نشان دهنده برونگرایی فرد است؛ از این رو، بهترین راهکار عملی در برقراری ارتباط با افراد دارای ویژگیهای شخصیتی متفاوت و جذب آنها، آن است که با هر شخصیتی، بر اساس ترجیحات خودش عمل شود. با توجه به آنچه گفته شد.
1. بگذارید حرف بزنند.
ص: 128
2. از موضوعات مختلف استفاده کنید.
3. ارتباط کلامی داشته باشید.
4. انتظار اقدام فوری داشته باشید.
5. به گفتگو ادامه دهید.
ب) در مورد درونگراها
1. بپرسید و با دقت گوش دهید
2. در هر زمان، در مورد موضوعی خاص صحبت کنید.
3. در صورت امکان، گفتگوی مکتوب داشته باشید (از وایت برد یا بلک برد ویا پرژکتور استفاده کنید).
4. به آنها فرصت کافی برای فکر کردن بدهید.
5. جملات آنها را قطع یا تکمیل نکنید.
ج) در مورد حسیها
1. موضوع را به روشنی بیان کنید.
2. به واقعیات توجه کنید و از مثال بهره بگیرید.
3. اطلاعات لحظه به لحظه و گام به گام بدهید.
4. به کاربردههای ویژه تأکید کنید.
5. در گفتگوها، جملات خود را تمام کنید.
6. اشاره به تجربیات گذشته خود داشته باشید.
د) در مورد شمّیها
1. در باره تصاویر بزرگ وکلّی حرف بزنید.
2. آن ها را با جزئیات کلافه نکنید.
3. در باره امکانات و احتمالات حرف بزنید.
4. هنگام سخن گفتن، از قیاس، استعاره وکنایات بهره بگیرید.
5. سیال و روانسازی ذهنی بکنید.
ص: 129
6. در تخیل آنها شریک شوید.
7. برای هر کلاس درس پرسش طرح کنید.
8. برای پاسخ به پرسشها به آنها وقت کافی بدهید. (مثلًا برای جلسه بعد)
9. پاسخها آنها را مورد بحث و بررسی قرار دهید.
ه-) در مورد منطقیها
1. سازمان یافته و منطقی باشید.
2. به علت و معلول توجه کنید.
3. به نتیجهها توجه داشته باشید.
4. نپرسید که چه احساسی دارید، بلکه بپرسید که چگونه میاندیشید.
5. به احساسات آنها توجه کنید.
6. حرفتان را تکرار نکنید.
7. در سخنرانیهایتان بیشتر از استدلال و بیان حکمت و علل بهره بگیرید.
8. از نقل داستان، خواب، افسانه، شعر و مرثیه کمتر استفاده کنید.
9. در بیان تاریخ، واقعگرا و بیطرف باشید.
و) در مورد عاطفیها
1. ابتدا به نکاتی بپردازیدکه در موردش توافق دارید.
2. از تلاشهایشان قدردانی کنید.
3. به حقیقت احساس تأکید بورزید.
4. در مورد نگرانیهای افراد حرف بزنید.
5. تبسّم کنید و تماس چشمی داشته باشید.
6. صمیمی باشید.
ز) در مورد داوریها
1. وقتشناسی سرلوحه کارتان باشد.
2. مطلب را به نتیجه برسانید و حل نشده نگذارید.
ص: 130
3. قاطعانه حرف بزنید.
4. به زائران که شنونده شما هستند، فرصت تصمیمگیری بدهید.
5. سازمان یافته و مفید باشید وقتتان را تلف نکنید.
6. طبق برنامه اعلام شده عمل کنید.
ح) در مورد ملاحظه گرها
1. انتظار پرسشهای متعدد و مختلف را داشته باشید.
2. آنها را برای تصمیمگیری زود هنگام تحت فشار قرار ندهید.
3. فرصت بدهید تا در مورد راهکارها بحث و گفت وگو شود.
4. به جای نتیجه، به فرایند توجه داشته باشید.
5. اطلاعات جدید را پذیرا باشید.
کشف خواستهها و امور مورد علاقه مخاطب
برای برقراری ارتباط صمیمانه، در نخستین لحظاتیکه باکسی ارتباط برقرار میکنید؛ دریابید که او به چه چیزهایی علاقهمند است. توجه داشته باشیدکه نکات مورد علاقه شخص، الزاماً، موردی نیست که به آن مشغول است؛ از این رو، ابتدا باید مشخص شود که شخص یا مخاطبان به چه چیزی علاقه دارند، سپس از آن طریق با آنان ارتباط برقرار نمایید؛ زیرا همه تمایل دارند که از موضوعات مورد علاقه خود صحبت کنند. (در جلسات عمومی، برای عملی شدن این مورد، بهترین کار آن است که از پاسخ به پرسشهای مخاطب آغاز کنید تا حدود علاقات آنها روشن شود.) ما معمولًا از موضوع مورد علاقه خودمان سخن میگوییم. گاهی این عمل موجب تنفر مخاطب میشود؛ مثلًا اگر مخاطب شما در مورد مسائل سیاسی ویا اقتصادی بیتفاوت است، شما نباید از مسائل سیاسی روز ویا اقتصادی، بدون مقدمه سخن بگویید یا در این زمینه از او نظر بخواهید. حتی اگر لازم باشد که در این زمینه با وی گفتگو کنید، باید ابتدا از موضوعاتیکه او (مخاطب) علاقه مند است شروع کنید سپس از آن طریق به مباحث مربوط بپردازید.
مثال دیگر: فردی به مسأله فلسطین و اتحاد مسلمانان علاقهمند است اما به مسائل آیینها ومذاهب و ... علاقه ندارد و شما قصد دارید مذهب اهلبیت را معرفی کنید، در اینجا ابتدا از مسائل فلسطین و
ص: 131
ضرورت اتحاد مسلمانان آغازکنید وآنگاه دشمن ستیزی مذهب تشیع را مطرح سازید و بعد به معرفی مذهب شیعه اثنی عشری بپردازید.
کشف روش ارتباط با افراد
انسانها غالباً یکی از حالتهای «سمعی»، «بصری» یا «لمسی» را دارا هستند. هر چند یک نفر میتواند هم سمعی باشد، هم بصری و هم لمسی. اما در بیشتر افراد، یکی از این حالتها برتری دارد.
ویژگی های افراد بصری
بصریها افرادی هستندکه بیشتر رغبت به ارتباط دیداری دارند و تصاویر برایشان بیشتر جلب توجه میکند. هیجانیترند. سریعتر حرف میزنند و از حرکات دست بسیار استفاده میکنند و میکوشند سخنان خود را با حرکات به تصویر بکشند. چون سرعت کلامشان با سرعت تصاویر متحرک ذهنیشان برابر نیست.
ویژگی های افراد سمعی
سمعیها بیشتر به ارتباط شنیداری توجه دارند و معمولًا از آنچه شنیدهاند سخن میگویند. کلام و طنین آهنگ را به خاطر میسپارند. هیجان آرامتری دارند. آهسته حرف میزنند و میکوشند بیانشان شیوا و رسا باشد و به گفتار خود توجه خاصی نشان میدهند.
ویژگیهای افراد لمسی
این افراد بیشتر به چگونگی لمس توجه دارند و از آنچه لمس کردهاند، بیشتر حرف میزنند. هیجانشان بسیار کم است و آراماند؛ مثال: «اگر حجرالأسود را لمس کرده باشند، پیوسته از لذت آن سخن میگویند.»
روشهای ارتباطی جهت ایجاد صمیمیت
درک این موضوعکه کدام یک از ارتباطهای سمعی، لمسی یا بصری در مخاطب غالب است؛ برای صمیمیت، تأثیرگذاری و نفوذ، بسیار مهم است. با هر نوع شخصیتی، باید مانند آنان و بر اساس
ص: 132
حالت حسی خودشان رفتار کرد و این به معنای همرنگ جماعت شدن و بر خلاف میل خود رفتار کردن و ... نیست بلکه این برای تأثیرگذاری بهتر است؛ مثلًا اگر قرار است شما مخاطب خود را راهنمایی و نصیحت کنید، تنها با کمی دقت میتوانید حالت حسی غالب او را کشف کنید و بر اساس آن، آنچنان حرف بزنید که مؤثر واقع شود. همه اینها برای انتقال بهتر اطلاعات است.
با بصریها چگونه رفتارکنیم؟
افراد بصری، به رفتار و به ظاهرِ دیگران بیشتر توجه دارند. منتظرند ببینند رفتار ما چقدر محترمانه است؟ آیا به احترامشان از جا بر میخیزیم؟ آیا از دیدنشان شاد میشویم؟ آیا لباسهایمان مناسب، منظم و تمیز است؟ آیا موهایمان مرتب است؟ و آیا ... آنها در این زمینهها بسیار حساساند. برای این نکته و اینکه از دید دیگران چگونهاند خیلی اهمیت میدهند. از اینرو، با بصریها باید پرشور و پرهیجان بود. مختصر و خلاصه گفت؛ زیرا توضیح و تفسیر زیاد، حوصلهها را سر میبرد. برای سخن گفتن با این افراد، حرکات، مهمتر از کلام یا تغییر لحن وطنین صدا است. به ویژه از حرکت دست و چهره باید بهره برد.
آنها از آدمهای تنبل و سست تنفر دارند. از اینرو، اگر میخواهید با بصریها دوست و صمیمی شوید و در آنها نفوذ کنید و اگر میخواهید حرف شما را بهتر بپذیرند و در خواست شما را اجابت کنند، در اجرای آنچه گفته شد بکوشید.
با سمعیها چگونه رفتارکنیم؟
سمعیها بهگفتار ما توجه دارند. به تحسینها، تقدیرها، تشکرها، کنایهها، طعنهها، گفتارهای مؤدبانه و محترمانه، اظهار علاقهمندی، گفتارهای نغز، کلام شیرین، لحن وطنین و به موسیقی وخوشآهنگی صدا و ... بسیار بها میدهند. بنابراین، با سمعیها کمی آرامتر از بصریها سخن بگویید. مؤدبانه حرف بزنید. فصاحت و بلاغت گفتاری را از یاد نبرید. تشویقتان بیشتر کلامی باشد.
گفتن یک «آفرین» به شخص سمعی، هزار مرتبه بیشتر از «یک شاخه گل» میارزد. به گفتار سمعیها بیش از بقیه گوش دهید. برای سمعیها، احترام کلامی مهمتر از احترام رفتاری است و تند سخن گفتن با آنها، بی ادبی تلقی میشود.
با لمسیها چگونه رفتار کنیم؟
ص: 133
لمسیها بسیار آرام و ملایماند. معمولًا لمسی ها از بصری ها متنفرند. لمسیها با آنچه با دست و تن لمس میکنند، میانه گرمی دارند. برای برقراری ارتباط با لمسیها، مصافحه کردن، دست دادن وفشردن دستان آنها به گرمی، روش مناسبی است. در عوض، هل دادن، کتک زدن وتنه زدن، بیش از هر ناسزایی، موجب آزارشان می شود.
چگونه به کیفیت حسی افراد پی ببریم؟
برای شناسایی ویژگی حسّی فرد، کافی است به سخنان او توجه کنیم. بهتر است از او بخواهیم خاطرهای شیرین را تعریفکند (مثلًا خاطره یک مسافرت، از دیدهها، شنیدهها وآنچهکه لمس کرده)، در اینجا باید دقت کرد که فرد در باره کدام مورد بیشتر حرف میزند.
راههای ایجاد صمیمیت در آغاز ارتباط:
آغاز ارتباط میتواند باعث صمیمیت و نفوذ در فرد شود و یا مانع از آن گردد. رعایت برخی جزئیات در شروع ارتباط، تأثیر فوق العادهای در ایجاد صمیمیت دارد وچه بسا همان شروع وکیفیت ارتباط، شخص را وادارد که با شما طرح دوستی بریزد وصمیمی شود. در اینجا به برخی از راههای کاربردی در این زمینه اشاره میگردد:
1. سلام واحوال پرسی
واژه «سلام علیکم» نخستین راه نفوذ و ارتباط است. لحن صدا، طنین آن و روح وجان بیان، همه چیز را تعیین میکند. سعی کنید با صدای بلند و لحن گرم و زیبا سلام کنید.
سلام میتواند گویای حالات روحی سلام کننده و دربردارنده احساس خاص او باشد؛ مانند بی میلی، بیحوصلگی، عشق و محبت، افسردگی، شور و اشتیاق، تعجب و شیفتگی و ... از این رو، برای ایجاد صمیمیت، سلام را با لحنی شاد، دوستانه، صمیمانه و بلند ادا کنید.
2. مصافحه و دست دادن
فشردن دست نیز صمیمیت ایجاد میکند. بکوشید در دست دادن هم پیش قدم باشید.
3. نگاه با لبخند
همواره نگاهی با تبسّم داشته باشید و این یعنی از دیدار شما بسیار خشنودم. ضمن آنکه تبسّم چهره شما را زیباتر وجذابتر از آنچه هست نشان میدهد وآنانکه جذابترند، صمیمیتر نیز هستند. چهره عبوس، گرفته، اخم آلود وجدّی، نشانگر نا خشنودی است. تبسم، نشاط و شادابی، نخستین کلید
ص: 134
ایجاد صمیمیت وجذابیت است.
شیوه برقراری ارتباط با زائران جوان
ارتباط منحصر در سخن گفتن، گفتوگو و اظهارکلمات وعبارت نیست، بلکه در ایجاد ارتباط افزون بر شیوه گفتاری، شیوههای رفتاری نیز نقشی مؤثر دارد؛ مانند حالت صورت، لحن صدا، حالت چشمها، چگونگی ایستادن و حرکت کردن و ... که گاه رساتر و بلیغتر از کلمات و مفاهیم میباشند. بنابراین، در برقراری ارتباط، توجه به انواع تمایلات ارتباطی مهم است وگام دوم در برقراری ارتباط می باشد. همانگونه که شناسایی مخاطب، به عنوان گام نخست در برقراری ارتباط مخاطب نقش به سزایی دارد. از این رو قبل از اشاره به مسأله شیوههای برقراری ارتباط، مناسب است اندکی در باره انواع ارتباط بحث کرده، سپس به برخی راهبردهای علمی وشیوههای کاربردی در برقراری ارتباط صمیمی اشاره شود.
انواع تعاملات وارتباطات
تعاملات ارتباطی را میتوان چند دسته کردکه هر یک از آنها، شیوههای متناسب خود را میطلبد و برای رعایت اختصار، به اقسام کلّی آن، اشاره میشود:
الف) ارتباط کلامی وغیر کلامی
ارتباط کلامی
بیشتر ارتباطها، از راه کلام و سخن گفتن است و در بسیاری از موارد، برای انتقال پیام، از کلام و سخن بهره میگیریم. در حالیکه سخن گفتن، یکی از راههای برقراری ارتباط است نه همه آن. پژوهشها نشان میدهدکه در صدِ اندکی از اطلاعات، از راه کلام منتقل میشود. از اینرو، برای اثربخشی این نوع ارتباط، افزون برسخن گفتن، توجه به لحن و طنین صدا نیز مهم است. بخش زیادی از ارتباطها از راه لحن و طنین صدا ایجاد میشود. نقشیکه نوع سخن گفتن دارد، بیشتر از خود مفاهیم و جملات است. در روانشناسی یادگیری گفتهاند: تغییر محرکهاست که سخن را اثر بخش میکند. کسانیکه از آغاز تا پایان سخنِ خود، با یک لحن و حالت صدا حرف میزنند و سخنرانی
ص: 135
آنها یکنواخت است، مخاطبان خود را از دست میدهند و مطالبشان- چنانکه باید و شاید- به مخاطب منتقل نمیشود.
ارتباط غیر کلامی
جسم و روح آدمی بهطور طبیعی با هم متحدند، حالات روح در بدن مؤثر است و حالات بدن نیز در روح تأثیر میگذارد؛ مثلًا بدن در زمان شادی و نشاطِ روح، حالتِ سرور و ابتهاج به خود میگیرد و چهره بشّاش و لبها خندان میشود؛ از این رو، در برقراری ارتباط، میتوان از زبان و رفتار یا زبان عملی (لحن، بیان، طرز قیافه و ...)، از احساسات، عواطف و هیجانات دیگران نسبت به خود و دیگران با خبر شد و از این راه با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرد.
از آنجاکه ترکیب فیزیکی، بهخصوص حالت چهره، منعکس کننده منش درونی و روحی است، میتوان از این خُلق و خوی، مخاطب را شناخت و با دریافت آن، شیوه مناسب برای برقراری ارتباط، اتخاذ کرد.
بهطورکلّی، ارتباطات غیرکلامی و غیرشفاهی، کمتر تحت تأثیر خدعه و نیرنگ قرار میگیرند. در حقیقت، افراد فریبکار یا ریاکار، با توسل به کلمات و عبارات، راحتتر میتوانند خود را خوش خلق و درستکار جلوه دهند، در حالیکه در رفتارها وعملکردها، خلق وخوی درونی راحتتر به دست میآید.
بنابراین، خوش اخلاقی، شوخ طبعی، شادابی، سعه صدر، خونسردی، منظم و مرتب بودن ظاهر، لباس و ... از عوامل و زمینههای برقراری ارتباط غیرکلامی است. البته در توجه به ظاهر، باید از افراط و تفریط دوری کرد؛ زیرا تأثیر معکوس دارد، بعضیها به غلط و بر اساس تصوّری نادرست، برای ایجاد جاذبه، به هر اقدامی دست میزنند و لباسهای عجیب و غریب میپوشند؛ مثلًا طرحهای غیر متعارف در پیچیدن عمامه خود بهوجود میآورند. برخی تمام لباسها، کفش و ... را از یک رنگ انتخاب میکنند که اینگونه رفتارها نیز نتیجه عکس دارد.
همچنین تفریط دراین زمینه؛ مانندکثیف بودن لباس، ژولیده بودن موهای سر و صورت و نامرتب بودن عمامه و ... نتیجه نامطلوبی بر روابط اجتماعی فرد دارد، بهگونهای که حتی حرفهای زیبا و درست را بیمقدار و خفیف میکند و فرد احترام مخاطبین خود را از دست میدهد.
ب) ارتباط ارادی وغیر ارادی
ص: 136
اگر ارتباط متکی به طرح وبرنامهریزی قبلی و حسابشده باشد، آن را «ارتباط ارادی» و اگر بدون طرح وبرنامهریزی قبلی صورتگیرد، «ارتباط غیر ارادی» نامند؛ مثلًا روحانیکاوانیکه قبل از رفتن به جلسه آموزش (کلاس)، برای انتقال مفاهیم علمی خود، دانش پایه وسطح علمی زائران و همچنین علاقه زائران ومخاطبین خود را در نظر میگیرد و برای تدریسخود، طرح درس وچارچوب بحث را تهیه میکند، روش ارتباط ارادی را اتخاذ کرده است.
البته برقراری ارتباط، همیشه لازم نیست همراه با اراده، تصمیم و زمینهسازیهای قبلی باشد. بلکه ممکن است فرستنده پیام و فرد ارتباط برقرارکننده، به مناسبتی، مطلب وپیامی را اعلامکند ویا رفتاری را از خود بروز دهد که این مطلب وپیام در فرد دیگری که مورد نظرش نیست، تأثیر بگذارد و ایجاد عمل یا احساس مشخصی کند. تعاملات احساسیکه در کلاس درس صورت میگیرد، از نوع ارتباطهای غیر ارادی است. همین است که استاد (روحانی کاروان) باید توجه کندکه تمام تعاملات غیر ارادی وارادی وی، از منظر زائر، قابل تحلیل و بررسی است و هر حرف یا حرکتی ممکن است تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد.
ج) ارتباط رسمی وارتباط غیر رسمی
منظور از ارتباط رسمی، آن دسته از روشهای ارتباطی است که در سطح وسیع ودر محیطهای رسمی انجام میگیرد. ارتباط جمعی و ارتباطیکه در سازمانها و نظامهای اداری وآموزشی جهت ابلاغ آییننامهها و مقررات، با زیردستان بر قرار میگردد، «ارتباط رسمی» نامیده میشود.
ارتباط غیر رسمی به ارتباطی گفته میشودکه میان دو نفر یا دو گروه، به طور عادی و غیررسمی اتفاق صورت میگیرد. چنین ارتباطی، معمولًا صمیمانهتر و عمیقتر از ارتباط رسمی است و بیشتر مخصوص گروههایی است که با هم روابط نزدیک و چهره به چهره دارند. ارتباط روحانی کاروان و زائر نیز از این نوع ارتباط است.
د) ارتباط مستقیم و ارتباط غیر مستقیم
ارتباط مستقیم، ارتباطی است که بدون واسطه، میان شخص و مخاطب ایجاد میشود. چون در چنین ارتباطی، پیام بهطور مستقیم میان دو شخص یا یک فرد با گروه و افراد، مبادله میشود. در اینگونه ارتباط، فرستنده وگیرنده پیام معمولًا میتوانند نقش خود را به نوبت تغییر دهند. اما ارتباط غیر مستقیم (با واسطه) بر خلاف ارتباط مستقیم، چهره به چهره نیست وجنبه شخصی ندارد؛ زیرا معمولًا در
ص: 137
چنین ارتباطی فرستنده وگیرنده پیام، یکدیگر را نمیبینند؛ مانند ارتباط مؤلف وخوانندگان کتاب او.
در میان انواع ارتباطها، ارتباط مستقیم، صمیمانهترین وکاملترین ارتباط است، ولی از نظر تعداد افراد زیر پوشش و همچنین از لحاظ وسعت زمانی و مکانی محدود میباشد.
ه-) ارتباط فردی وارتباط جمعی
ارتباط فردی یا خصوصی، ارتباطیاستکه معمولًا میان دویا چند نفر رخ میدهد وبیشتر حالت مستقیم و شخصی دارد. ارتباط جمعی ارتباطی است که میان یک نفر و یک گروه یا گروهی اندک با گروه زیاد برقرار میشود که ممکن است مستقیم و غیر مستقیم باشد؛ مانند سخنرانی در سالنهای پرجمعیت، کلاسهای آموزشی زائران بیت الله الحرام و یا ارتباطیکه از طریق مطبوعات وسایر وسایل ارتباط جمعی (صدا و سیما و ...) با گروههای وسیع انسانی ایجاد میشود. این دو گونه ارتباط، در چند وچون کار و چگونگی اثرگذاری، با یکدیگر متفاوتاند. ارتباط روحانی کاروان درکلاس و زمان تدریس از نوع ارتباط جمعی استکه یک فرد با گروه دارد. اما ارتباط شخصی روحانی کاروان با افراد خاص، در خارج از جلسه آموزشی (مثلًا در اتاق روحانیکاروان و یا در لابی هتل و ...) میتواند فردی باشد؛ بهویژه وقتیکه زائر به تنهایی برای مشاوره و یا سئوال شرعی به روحانیکاروان رجوع میکند. البته اگر چند زائر برای پرسش یا طرح دیگر مسائل آموزشی به روحانی مراجعه کنند، در این صورت ارتباط جمعی خواهد بود.
و) ارتباط یک جانبه و ارتباط دو جانبه
وقتی انتقال پیام از فرستنده آغاز و به گیرنده پایان یابد وگیرنده واکنشی نشان ندهد، ارتباط یک طرفه یا یک جانبه خواهد بود؛ مانند ارتباط از طریق رسانه دیداری (سیما) و مطبوعات. اما ارتباط دو جانبه یا چند جانبه، ارتباطی استکه همواره نقش فرستنده وگیرنده، در جریان ارتباط، عوض می شود و فعالیتهای ارتباطی بعدی بر اساس واکنش گیرنده و فرستنده پیام تعیین میشود؛ مانند: ارتباط مستقیم روحانیکاروان و زائران در جلسه آموزشی که ارتباط دو طرفه معمولًا مؤثرتر از ارتباط یک طرفه است. از این رو، روحانیون محترم کاروان ها باید بکوشند از این ارتباط بهره گرفته و از متکلم وحده بودن بپرهیزند که در غیر این صورت، صرفاً کار ضبط صوت را انجام خواهند داد و تأثیرگذاری علمی و عملیشان به شدت کاهش خواهد یافت.
ص: 138
نتیجه:
از مجموع آنچه بیان شد، استفاده میشود که کار یک معلم دینی و یک روحانی کاروان، با لحاظ شرایط زمانی و مکانی، دارای اهمیت و حساسیت ویژه است؛ و انتقال معارف دینی و اخلاق اسلامی دارای ریزهکاریها و فنون و تکنیکهای علمی و روان شناختی استکه روحانیکاروان بدون آگاهی از این وسایل (و استفاده از روشهای سنتی) نمیتواند در مسیر مسؤولیت خویش بهطور کامل مؤثر باشد؛ زیرا جوان امروز بلکه زائر امروز (اعم از جوان و غیر آن) با مخاطب و شنونده پیشین بسیار متفاوت است؛ حوزه تفکر و اطلاعات انسانِ امروز با انسان چند سال پیش، کاملًا متفاوت است؛ زیرا سرعت اطلاعات و توسعه وسایل انتقال فرهنگ، روز به روز در حال تغییر است. هجوم رعدآسای شبهههای اعتقادی؛ اعم از دینی و مذهبی، به سوی مخاطبان ما به ویژه زائران بیت الله الحرام، هر روز رنگ تازهای به خود میگیرد؛ یک روحانی کاوان علاوه بر وظیفه آموزش مناسک حج و عمره، بیان تاریخ و جغرافیای مکه و مدینه، وظیفه پاسخگویی به شبهههای وارده را نیز دارد تا بتواند زائران بیتالله الحرام را از ابتلا به بیماریهای اعتقادی و معنوی حفظ کند. این هم ممکن نیست مگر با تحصیل علم و مطالعه عمیق (بار علمی) و استفاده از فنون انتقال معرفت و اخلاق و رفتار معنوی (بار معنوی). امید داریم این نوشتار مختصر، دریچهای باشد به سوی پژوهش و تحقیق بیشتر!
فهرست منابع ومواخذ
1. قرآن کریم
2. نهج البلاغه
3. شیوه های برقراری ارتباط. معاونت امور اساتید.. معارف اسلامی. بیتا
4. روان شناسی عمومی. دانشگاه پیام نور. بیتا
5. مخاطب شناسی، معاونت امور اساتید، معارف اسلامی. بی تا
6. عارفی، علی، مخاطب وفن خطابه، بضعه الرسول 1386
7. مطالعات ارزش یابی. معاونت امور اساتید. معارف اسلامی. بی تا
8. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه. آل البیت. 1425