نقش حج در نگرش اقتصادی فرد مسلمان

نوع مقاله : از نگاهی دیگر

نویسنده

پژوهشگر اقتصادی / حوزه علمیه

چکیده

حج جلوه‌ای با شکوه از وحدت و اجتماع مسلمانان است که آثار و منافع مادی و معنوی متعددی دارد. حج مظهر بندگی محض در برابر یکتای بی‌همتا، و یک‌رنگی و برادری میان مسلمانان است. در این مقاله برآنیم با استناد به بیانات قرآن کریم و ائمه معصوم: به گوشه‌ای ازآثار اقتصادی حج بپردازیم. در قسمت نخست به بشارت‌های مالی برای انجام دادن حج و عمره اشاره و آثار آن را بر زندگی شخصی حج‌گزار بررسی می‌کنیم. سپس رابطه شرط استطاعت و مناسک حج را با نوع زندگی اقتصادی فرد بازبینی کرده، در نهایت به ایجاد بازاری مشترک با توجه به اهداف تبعی و عرضی حج می‌پردازیم.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


مقدمه

حج، عبادتی با آثار فردی و اجتماعی فراوان است که در شریعت اسلامی اهمیت بسزایی دارد
 و برای انجام دادن آن، جایگاه ویژه‌ای ترسیم شده است؛ کنگرة عظیمی که با یکرنگی و دور شدن از وجوه تمایز، آغاز، و با فراخوان به برادری و برابری به پایان می‌رسد. ازاین‌رو جامعه آرمانی اسلامی بر پایه ﴿إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (حجرات: 10) شکل می‌گیرد و با کاهش تنش‌ها و پررنگ کردن نقاط مشترک، سرمایه اجتماعی افزایش می‌یابد؛ سرمایه‌ای که در ادبیات اقتصادی، یکی از شاخص‌های کیفی تأثیرگذار بر متغیرهای کلان اقتصادی شناخته می‌شود. کاهش هزینه‌های اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی با روحیه برادری تحقق می‌یابد. با حاکم شدن این نگرش، جامعه با سرعت بیشتری به سوی رشد و توسعه همه‌جانبه گام برمی‌دارد.

حج فرصتی مناسب برای گسترش روابط اقتصادی بین کشورهای اسلامی و به تبع آن شناخت مزیت‌ها و توانایی‌های تولیدی ـ بازرگانی، و شناخت راه‌های رسیدن به خودکفایی در عرصه‌های مختلف است. در این مقاله سعی داریم با بررسی ابعاد اقتصادی حج در زندگی فردی، راهکارهای مناسب برای استفاده بهینه از این ظرفیت ارزشمند و بی‌نظیر را مورد توجه قرار دهیم.

جایگاه اقتصادی حج در روایات

علم اقتصاد به دنبال یافتن راهکارهای مناسب برای تخصیص بهینه منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود بشری، و در نتیجه از بین ‌بردن فقر و نابرابری است. ازاین‌رو، مکاتب اقتصادی با توجه به نگرش خود به جهان هستی، برنامه‌های متفاوتی را برای رسیدن به رفاه مادی و افزایش درآمد ملی  ارائه می‌دهند. آنچه با نظر به جهان‌بینی اسلامی به دست می‌آید، تأثیرگذار بودن امور معنوی و غیرمادی در حل مشکلات اقتصادی به خصوص رفع فقر و افزایش‌ درآمد فردی و ملی است. ازاین‌روست که خداوند متعال می‌فرماید:

(وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ) (مائده: 66).

«و اگر آنان، تورات وانجیل وآنچه را از سوى پروردگارشان برآنها نازل شده (قرآن) برپا دارند، از آسمان و زمین، روزى خواهند خورد.»

آیه بر این اصل اساسى تأکید می‌کندکه پیروى از تعلیمات آسمانى انبیا تنها براى سر و سامان دادن به زندگى پس از مرگ نیست؛ بلکه بازتابی گسترده‏ در زندگى مادى انسان‌ها نیز دارد. جمعیت‌ها را قوى، صفوف را فشرده، نیروها را متراکم، نعمت‌ها را فراوان، امکانات را وسیع و زندگى را مرفه و امن مى‏سازد (مکارم شیرازی، 1374ش، ج4، ص455).

حج نیز که تجلّی بندگی و جدا شدن از تعلقات دنیوی است، سهم بسزایی در رفاه و توسعة اقتصادی دارد و ازاین‌رو انجام دادن آن برای استواری و سامان بخشیدن به زندگی آدمیان مورد التفات جدّی خداوند متعال است، تا آنجا که کعبه را قوام‌بخش جامعه انسانی قرار‌ داده و فرموده ‌است: (جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ)؛ «خداوند،کعبه، بیت الحرام، را وسیله‏اى براى استوارى و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.» (مائده: 97).

عیاشی ذیل این آیه از امام صادق7 نقل می‌کند که خداوند این خانه را برای دین
و دنیای مردم قرار داده است (عیاشی، 1380ش، ج1، ص346). علی بن ابراهیم نیز در تفسیر خود ذیل این آیه، روایتی را به این مضمون نقل می‌کند که اگر حج ترک شود، مردم هلاک می‌شوند (قمی، 1367ش، ج1، ص188). ازاین‌رو، در صورتی که مردم از حج روی‌گردان شدند و به حج نرفتند، بر حاکم است تا گروهی را برای انجام دادن فریضه حج به مکه بفرستد:

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهَ7 قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَکُوا الْحَجَّ لَکَانَ عَلَى الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِکَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ، وَ لَوْ تَرَکُوا زِیَارَةَ النَّبِیِّ9 لَکَانَ عَلَى الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِکَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِین‏» (عاملی،1372ش، ج11، ص24).

بیاناتی رسا از حضرات معصوم: وارد شده تا مسلمانان به حج و استفاده از برکات معنوی آن ترغیب شوند. در برخی از این روایات به آثار و فواید اقتصادی حج نیز اشاره شده است تا شاید بهانه‌ای باشد برای هدایت و سعادت انسان‌های سوداگری که در مراتب ابتدایی‌اند و همه چیز را با میزان ثروت مادی می‌سنجند و هنوز به این درجه نرسیده‌اند که دنیا و مواهبش را وسیله‌ای برای رسیدن به بقا و قرب بخواهند، نه اینکه عبادت و انجام دادن فرایض را ابزاری برای رسیدن به مال و مقام بدانند.

آثار و منافعی که خداوند متعال برای حج قرار داده، خود سرآغازاین سفر روحانی
پر رمز و راز است:

«و در میان مردم براى [اداى‏] حج بانگ برآور تا [زائران‏] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغرى ـ که از هر راه دورى مى‏آیند ـ به سوى تو روى آورند، تا شاهد منافع خویش باشند، و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبان‏بسته‏اى که روزى آنان کرده است ببرند. پس، از آنها بخورید و به درمانده مستمند بخورانید.»[1] (حج : 27 و 28).

مفسران ذیل کلمة «منافع» بسیار سخن گفته‏اند، ولى کاملاً روشن است که هیچ‌گونه محدودیتى در این لفظ نیست و بیان آن به صورت نکره و بدون هیچ قیدی، در بر گیرندة تمام منافع و برکات معنوى و مادی و فواید فردى و اجتماعى است.

از امام صادق7 نقل شده است که ایشان در تفسیر این کلمه فرمودند: «منافع»، فواید دنیا و آخرت، هر دو را شامل می‌شود.» (کلینی،1407ق‏، ج4، ص422).

نخستین و مهم‌ترین هدف هر مکتب اقتصادی را می‌توان رفع تنگدستی، افزایش قدرت مالی و رفاه افراد قلمداد کرد. در بیانات معصومین: به ثمرات مادی حج اشاره شده است:

«حج، فقر و نداری را از بین می‌برد.»[2] (محمدی ری شهری، 1375ش، ج1،‌ ص535).

«در انجام دادن حج و عمره استمرار داشته باشید؛ چراکه این دو فقر وگناه را از بین ‌می‌برند؛ همان‌گونه که دم ‌آهنگر، ناخالصی آهن را از بین ‌می‌برد.»[3] (عاملی، 1372ش، ‌ج11، ص123).

«حج‌گزار هیچ گاه فقیر و بی‌چیز نمی‌شود.»[4] (مجلسی، 1403ق، ج96، ص12)

«امری سریعتر در بی‌نیازی و از بین‌ برنده ‌فقر، جز پیوسته و مدام انجام دادن حج این خانه سراغ ندارم.»[5] (محمد ری شهری،‌ 1375ش، ج1،‌ص535).

کسی که سه حج انجام دهد، هیچ‌گاه فقیر نمی‌شود.[6] (عاملی، 1372ش، ج11، ص129).

از این بیانات، تضاد بین حج و عمره با فقر روشن می‌گردد، تا آنجا که اگرحج جزء زندگی فرد درآید، فقر و فاقات از زندگی او رخت می‌بندد و دیگر به تنگدستی مبتلا نمی‌شود. این سفر روحانی و معنوی بر خلاف تفکر مادی، اگرچه نیازمند صرف هزینه‌های گوناگون است، در کنار خود منافعی خاص دارد که می‌تواند به عنوان ابزاری برای حل مشکل فقر قرار گیرد و استمرار در انجام دادن آن‌ سریع‌ترین راه برای رسیدن به بی‌نیازی و غنا، و دور کننده فقر شمرده می‌‌شود.

از منافع اقتصادی دیگر مورد اشاره در بیانات معصومین:، اضافه بر از بین بردن فقر، افزایش روزی و توسعه اقتصادی است که در پرتو حج نصیب جامعه و اشخاص می‌گردد. در ادامه به برخی از این ابهامات اشاره می‌شود:

«پیامبرگرامی اسلام در ضمن خطبه غدیر فرمودند: «ای مردم، حج انجام‌ دهید؛ چراکه هیچ خانواده‌ای نیست که حج انجام دهد، مگر اینکه بی‌نیازگردد، و هیچ گروهی نیست که آن را ترک کند، مگر اینکه نیازمند گردد.»[7] (نوری، 1408ق، ج8، ص44).

«حج به جا آورید تا بی‌نیاز شوید.»[8] (مجلسی، 1403ق، ج96، ‌ص11).

«حج وعمره به جا آورید تا اجسامتان سالم بماند و روزی‌تان افزایش یابد و ایمانتان صحیح گردد و هزینه‌های مردمان و خانواده خودتان را برطرف سازید.»[9] (محمدی ری شهری، 1375ش، ج1، ص534).

اسحاق‌بن‌عمار از امام صادق7 پرسید: «من خودم را عادت داده‌ام بر حج در هر سال که یا خودم و یا فردی ازخانواده‌ام با مال من آن را به‌جا آورد. حضرت فرمودند: آیا قصد جدی کردی؟ گفتم: بله، امام7 فرمودند: اگر این کار را انجام دادی، پس یقین داشته باش که مال تو زیاد می‌شود.»[10] (همان، 1375ش، ج1، ص535).

«اگر می‌خواهی مالت زیاد شود، پس وقوف بر صفا را زیادکن (کنایه از زیاد انجام دادن حج).»[11] (همو، 1386ش، ص414).

از این روایات، روشن می‌شود منافع حج فراتر از زایل شدن تنگدستی است؛ یعنی حج‌گزار را به مرتبة بی‌نیازی از غیر و گشایش و توسعه در روزی می‌رساند و در مرتبه بالاتر، موجب افزایش مال او می‌شود و بدین­گونه صورتی از ثمرات و فوایدی که ربّ‌البیت برای حج‌گزاران قرارداده است، نمایان می‌شود.

با توجه به این بیانات، می‌توان حج را از مبادی و اسباب عبادی رسیدن به پیشرفت و توسعه اقتصادی دانست.

حج، عبادتی است دارای جهاتی متمایز که در کنار پرورش روح معنوی به جنبه‌های زندگی مادی نیز توجه ویژه‌ای دارد و با بشارت‌های مادی، افراد را برای رشد و تکامل به سوی میعادگاه ملائک دعوت می‌کند؛ چنان‌که در سورة قریش بندگان را با یادآوری نعمت امنیت
و سیر بودن، به خداپرستی دعوت می‌کند:

«پس پرستش کنند خدای را که پروردگار این خانه است؛ خداوندى که طعام داده است آنها را از گرسنگى، و امن داده است از خوف.»[12] (قریش: 3 و4)

آثاراقتصادی استطاعت

انجام دادن حج و عمره برای مسلمانان دارای اهمیت فراوانی است. ازاین‌رو، در برخی از کشورهای اسلامی والدین از همان هنگام ولادت فرزندان خود، حسابی را برای تشرف به حج در بانک‌های عامل باز می‌کنند. شارع مقدس، یک بار انجام دادن حج را آن هم به شرط استطاعت، برای مسلمانان واجب قرار داده است و چنانچه این شرط موجود نباشد، در صورت رفتن به حج باید آن را به نیت مستحبی به‌جا آورد؛ مگر در حج بذلی که فرد دیگری هزینه‌های حج و خانواده‌ فرد را متحمل می‌شود تا وی حج گزارد که در این‌حال از حجة‌الاسلام مجزی است.

بنا بر فتوای فقها یکی از شرایط وجوب حج، داشتن استطاعت اقتصادی، جسمانی و طریقی است که ما، متناسب با بحث خود، به استطاعت مالی و اقتصادی اشاره می‌کنیم.

مراد از استطاعت این است که فرد، علاوه بر دارا بودن هزینه‌های سفر، ضروریات زندگی و آنچه را برای گذراندن زندگی به آن نیازدارد، در حدی که مناسب شأن فرد است، داشته باشد. خانواده او نیز در مدتی که او در سفر است، هزینه‌های لازم عرفی مورد نیاز خود را دارا باشند. همچنین مال یا شغلی داشته باشد تا بعد از بازگشت از حج، بتواند زندگی خود را بگذراند (افتخاری، 1385ش، ج1، ص45 ـ 40).

از امام صادق7 درباره استطاعت و معنای آیة {وَ لِله عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً} (آل‌عمران: 97)، سؤال شد که امام درپاسخ فرمودند:

«مردم چه می‌گویند؟ جواب دادند: توشه سفر. پس امام از پدرشان نقل کردند که فرمودند: پس مردم هلاک شدند؛ چراکه اگرکسی جزتوشه سفر نداشت و به سفر رفت در حالی‌که برای خانواده‌اش قوتی نگذاشت، پس به تحقیق با این فتوا هلاک شدند. پس فرمودند: استطاعت یعنی توشه سفر و آنچه خانواده‌اش را کفایت کند، داشته باشد؛ به اضافه امنیت راه. مگر نه این است که خداوند زکات را بر آنکه دویست درهم دارد، واجب قرار داده است».[13] (نوری، 1408ق،‌ ج8 ، ص21).

از عبارت بالا روشن می‌شود که خداوند متعال با وجود فرمان به حج، راضی نیست مردم برای انجام این واجب در عُسر و حرج بیفتند. ازاین‌رو، مقرر کرد: وقتی فرد در زندگی اقتصادی خود استقرار یافت و توانست وسایل مورد نیاز معاش خود و خانواده‌اش را به مقدار کفاف تهیه کند و در حالت مطلوب، با توجه به جایگاه اجتماعی خود، قرار گرفت، عازم حریم الهی شود و از فیض­ها و ره­آوردهای معنوی آن سرزمین بهر­مند شود.

دارا بودن مخارج و هزینه‌های سفر، به‌گونه‌ای که حج‌گزار محتاج دیگران نباشد و بار سفر را بر دوش دیگران نیندازد، یکی از مؤلفه‌های استطاعت مورد اهتمام شارع است. ازاین‌رو، خداوند در قرآن می‌فرماید: {وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الأَْلْبابِ}؛ (بقره: 197).

بسیارى از مفسران گفته‏اند که این آیه، به گروهى (گروهى از مردم یمن) اشاره مى‏کندکه وقتىبراى زیارت خانة خدا حرکت مى‏کردند، هیچ‌گونه زاد و توشه‏اى با خود برنمى‏داشتند و حتى اگر زاد و توشه‏اى با خود داشتند، هنگام احرام دور مى‏ریختند
و مى‏گفتند: ما به زیارت خانه خدا مى‏رویم. چگونه ممکن است به ما غذا ندهد (و گاه به همین دلیل خود را به زحمت مى‏افکندند یا به درخواست از این و آن دچار مى‏شدند).

قرآن کریم این تفکر غلط را نفی ‌مى‏کند و مى‏گوید: «و براى خود توشه برگیرید...» ولى در عین حال آنها را به مسئله معنوى مهم‌ترى ارشاد نموده، می­فرماید: ماوراى این زاد
و توشه، زاد و توشه دیگرى است که باید براى سفر آخرت فراهم گردد و آن پرهیزگارى و تقواست (مکارم شیرازی،‌ 1374ش، ج2،‌ ص55).

از آنجا که قدرت مالی به منظور انجام دادن این سفر روح انگیز (حج و عمره) برای غالب افراد، نیازمند پس انداز وجوه خرد یا سرمایه‌گذاری است، پس می‌توان تأثیر غیر مستقیم این سفر را در اقتصاد ملی کشورها مشاهده کرد.[14] از سوی دیگر پاک و طیب بودن هزینه‌های سفر، خود زمینه‌ساز ایجاد اقتصادی پاک و سالم برای جامعه است که در سایه آن، ظرفیت‌ها و منابع به‌صورت صحیح و کارا در بخش‌های مورد نیاز جامعه استفاده می‌شود و با گسترش این روحیه، فعالیت‌های غیرشرعی و مضر از جامعه رخت می‌بندد
و توسعه همه‌جانبه پایه‌ریزی می‌گردد.

با توجه به اهمیت و جایگاه حج و بیان بشارت‌های معنوی و مادی برای حج‌گزار، افراد به مناسک رغبت می‌یابند و برای استفاده از این منافع، خود را مهیای سفر می‌کنند. در برخی از روایات با اشاره به وسعت روزی و از بین رفتن فقر برای حج‌گزار، روحیه سوداگری افراد برانگیخته می‌شود. از طرفی هزینه‌های مربوط به این سفر روحانی، افراد را برای بهرمندی از این بشارت‌ها به تلاش و تکاپو وامی‌دارد که این خود موجب افزایش اشتغال و برنامه‌ریزی بهینه برای افزایش تولید را در پی دارد و در نتیجه، موجب افزایش درآمد افراد می‌شود که این به شکوفایی اقتصادی جامعه کمک می‌کند.

آثار اقتصادی مناسک حج

از کارآمدترین ایده­های اسلام، آمیختن ارزش‌های اخلاقی با اقتصاد به هدف تأمین رفاه مادی و سعادت ابدی انسان‌هاست. در نظام ارزش‌گذاری اسلام، باورها و رفتارهای ارزشی و ضد ارزشی، بر رشد و رکود اقتصادی تأثیر دارد؛ به‌خلاف نظریه غالب در عصر حاضر که «جدایی اخلاق از اقتصاد» است. در اقتصاد اثباتی که بر مبنای ریاضی و تعریف مکانیکی از انسان شکل گرفته است، برای ارزش‌های اخلاقی جایگاهی در نگرش اقتصادی جامعه در نظر گرفته نمی‌شود.

هدف ارزش‌های اعتقادی و اخلاقی در گام نخست، بازسازی و تکامل روحی انسان و تهذیب نفس اوست. با این حال، ارزش‌های مبتنی بر جهان‌بینی دینی، در کنار عناصر مادی همچون سرمایه، فناوری و نیروی کار ماهر، تأثیر تعیین کننده‌ای در پیشرفت اقتصادی افراد و جوامع دارد.

اولین بخش از مناسک حج  که به گونه‌ای با اقتصاد پیوند می‌خورد و ارزش‌های اخلاقی را در رفتار انسان نهادینه می‌کند، زمانی است که حج‌گزار قصد احرام کرده، جامه سفید احرام بر تن می‌کند؛ جامه‌ای پاک و طاهر، خالی از حقوق مالی خداوند متعال
و مردمان؛ لباسی که از پول حاصل از فعالیت اقتصادی سالم، طیّب و حلال تهیه شده است؛ آنجا که فرد برای خرید لباس احرام، اموال خود را محاسبه می‌کند و مراقب است تا از درآمد حرام و شبهه‌ناک تهیه نشده باشد.

او می‌آموزد با تنها حوله‌ای، خود را بپوشاند و شب و روز را سپری کند. بدین‌سان روحیه قناعت در وجودش رشد می­کند و زیاده‌خواهی و مضرات آن از جامعه رخت می‌بندد. با فراگیر شدن این عقیده در جامعه، با ایجاد روحیه برادری و اعتماد، شاهد رونق گرفتن بازار خواهیم بود که زمینه‌ساز اقتصادی پویا، سالم و اسلامی است.

عمل دیگری که با فعالیت اقتصادی گره خورده، قربانی کردن است؛ آن هنگام که حج‌گزار به تبعیت از حضرت ابراهیم خلیل7 در روز دهم ذی­حجه، بعد از رمی جمره عقبه، حیوانی را به‌قصد قربت به عنوان یکی از اعمال حج، ذبح می‌کند؛ حیوانی که باید از مال مباح تهیه شود؛ مالی که در به‌دست آوردن آن ملاحظه حقوق دیگران نیز شده باشد و از راه حلال و مشروع تحصیل شود.

قربانی جنبه دیگری نیز دارد و آن تهیه کردن دام (گوسفند، گاو یا شتر) مورد نیاز حجاج است. ازاین‌رو، زیبنده است که کشورهای اسلامی از لحاظ تأمین خوراک و دام مورد نیاز زائران بیت الله الحرام در بخش کشاورزی و دامپروری خودکفا باشند تا بتوانند این بخش از تقاضای حج را، که جنبه عبادی نیز دارد، از محصولات بخش دام‌پروری خود تهیه کنند تا با فعال شدن این بخش از اقتصاد، شغل و درآمد مناسب برای گروهی از مسلمانان ایجاد شود؛ نه اینکه دام مورد نیاز برای قربانی را از استرالیا و نیوزلند وارد کنند.

از سوی دیگر مصرف قربانی نیز مورد توجه شارع مقدس بوده است؛ از این­رو، فرموده است:

{لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ الله فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَْنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ} (حج : 28).

فقها فتوا داده‌اند: احتیاط مستحب این است که ذبیحه را سه قسمت کنند؛ یک قسمت را هدیه کنند؛ قسمتی را صدقه دهند؛ و قدرى را هم خودشان بخورند (افتخاری،‌1385ش، ج1،‌ ص555).

حال که نزدیک به دو میلیون رأس دام در سرزمین منا قربانی می‌شود و قسمت عمدة آن، بیش از نیاز حجاج است و مستحب است صدقه داده شود، باید با برنامه‌ریزی صحیح
و مناسب و ایجاد سردخانه‌های مجهز، آنها را به فقرا و مساکین که در سراسر گیتی از سوء تغذیه رنج می‌برند، رساند و آنان را در برکات این اجتماع پرشور معنوی، شریک ساخت. این نگرش اقتصادی سبب می‌گردد که نه فقط در منا و ایام حج، بلکه در تمامی لحظات زندگی به یاد فقرا باشیم و آنها را نیز، در حد توان، از کسب و درآمد خود بهرمند سازیم و با ملکه کردن این ویژگی در خود، مشمول آیة {وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (معارج: 24 ـ 25)، شویم و با گسترش اهداف حج در تمامی مراحل زندگی، به‌سوی جامعه آرمانی خالی از فقر و ‌تنگ‌دستی رهنمون شویم.

هزینه کردن در حج

یکی از آداب سفارش‌شده برای سفر، تهیه سوغات برای نزدیکان و دوستان است. صاحب وسائل ضمن روایت «...هَدِیَّةَ الْحَاجِّ مِنْ نَفَقَةِ الْحَاجّ‏»، می‌نویسد: مستحب است که حج‌گزار در صورت امکان به دوستان خود هدیه دهد و ثواب هزینه کردن برای خرید هدیه را همانند ثواب هزینه کردن برای حج می‌شمارد (عاملی، 1372ش، ج11، ص149)؛ ثوابی که بر اساس برخی روایات، از انفاق کردن طلا به اندازه کوه ابوقیس در راه خدا برتر است و هر درهمی که حاجی انفاق می‌کند، معادل انفاق هزاران هزار درهم در راه خدا است:

ِ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللِه7 قَالَ: لَوْ کَانَ لِأَحَدِکُمْ مِثْلَ أَبِی قُبَیْسٍ ذَهَبٌ یُنْفِقُهُ فِی سَبِیلِ اللهِ مَا عَدَلَ الْحَجَّ وَ لَدِرْهَمٌ یُنْفِقُهُ الْحَاجُّ یَعْدِلُ أَلْفَیْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِی سَبِیلِ الله». (مجلسی، 1403ق، ج96، ص8).

ازآن‌رو که حج سبب زدودن فقر و فزونی مال می‌شود و برای مخارج شخصی در این سفر پاداشی معادل انفاق در راه خدا در نظرگرفته شده، نقش حج در زندگی فردی انسان روشن­تر می‌گردد. البته چگونگی هزینه کردن در حج نیز مورد توجه حضرات معصوم: بوده است که در ذیل به گوشه‌ای از این دسته بیانات ایشان اشاره می‌کنیم:

*  «هیچ هزینه کردنی نزد خداوند محبوبتر از خرج کردن میانه و متعادل نیست
و خداوند اسراف کردن را مبغوض می‌دارد، مگر در حج ‌و عمره باشد.»[15] (عاملی، 1372ش، ج11، ص149).

*  «امام صادق7 می‌فرمایند: امام سجاد7 به خدمتکار خود می‌فرمود: «هنگامی‌که خواستی چیزی را از مایحتاج حج بخری،آن را بدون چانه‌زدن و درخواست قیمت کمتر، خریداری کن.»[16] (همان، 1372ش، ج17، ص455).

*  «در چهار مورد از فروشنده قیمت کمتر درخواست نکن: در هنگام خرید قربانی...و کرایه برای به مکه رفتن.»[17] (همان، 1372ش، ج17، ص456).

آنچه از این دست روایات آشکار می‌شود، با توجه به بیاناتی که حج مستمر را سبب توسعه و کثرت در مال می‌شمارد، این است­که در حج، مصرف و هزینه کردن از قانونی ویژه و استثنایی پیروی می‌کند؛ اسراف و زیاده ‌روی در هزینه‌های مربوط به آن، بی‌معنا می‌گردد. بهتر است حاجی هزینه‌های مربوط به اعمال حج، خوراک، مسکن و حمل‌ونقل را باگشاده‌دستی و به دور از تنگ‌نظری بپردازد و حتی در هنگام خرید مایحتاج خود، چانه هم نزند و همان قیمتی را که فروشنده می‌گوید، بپردازد؛ چراکه این هزینه‌ها در نگاه روایات ارزشی هزار برابر دارد؛ چنان‌که امیرالمؤمنین، علی7 فرمود:

«نفقة درهم فی الحج تعدل ألف درهم» (مجلسی، 1403ق، ج96، ص8).

حج‌گزار باید در مورد هزینه‌های این سفر، نگاهی سخاوتمندانه و به دور از بخل داشته باشد که لازمة آن، با توجه به شرط استطاعت، داشتن کسب ‌و کاری مطلوب و مستقر است تا بر اساس آن، فرد بتواند ضمن دارا بودن زندگی مناسب شأن خود، با پس‌انداز کافی برای انجام دادن مناسک حج، عازم سرزمین وحی شود. گفتنی است روایاتی نیز بر خلاف آنچه تاکنون گفتیم، وارد شده است که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:

*  ابوحنیفه به امام صادق7 می‌گوید: «دیروز در عرفات سخت تعجب کردم. تو در هنگام خرید شتر قربانی سخت چانه می‌زدی». پس امام7 فرمودند: «خداوند خوش ندارد که من در مالم زیان ببینم و متحمل ضرر شوم»[18] (عاملی، 1372ش، ج17، ص454).

*  امام صادق7 فرمود: «هزینه‌های حج راکاهش بده تا حج برای تو دلپذیر گردد؛ و در مخارج زیاده‌روی نداشته باش که حج برای تو سخت و ملالت‌آورگردد»[19] (همان، 1372ش، ج11، ص148).

از جمع این دو دسته روایات فهمیده می‌شود که هزینه مربوط به حج نباید به‌گونه‌ای باشد که سبب ملامت و سختی در انجام دادن این فریضه باشد، بلکه حج‌گزار در تمامی مراحل با احساس راحتی و آرامش و نشاط از به جا آوردن آن، کمال لذت را ببرد و با عقل و تدبیر، سفری مبارک را از حیث مادی و معنوی، برای خود رقم بزند.

بنابراین، باید هزینه‌های حج و عمره را به‌صورتی سازمان‌دهی کنیم که در کنار بهرمندی‌های معنوی، خاطره‌ای خوش از مناسک و اعمال حج در ذهن ما نقش بندد؛ نه اینکه حج به‌صورتی باشد که هزینه‌های سرسام آور آن، ما را از رفتن به این سفر، منصرف سازد و نه به‌صورتی باشد که سختی سفر و خساست در هزینه کردن و انتخاب نکردن خوراک
و مسکن راحت و شایسته، ما را از سفرهای بعدی بازدارد. بلکه باید در خرج کردن به‌گونه‌ای رفتار کنیم که متحمل ضرر مالی فاحش نشویم.

چانه نزدن و درخواست قیمت کمتر نکردن، زمانی مطلوب است­که مغبون نشویم و چیزی را چند برابر قیمت واقعی به ما نفروشند؛ بلکه با تسامح و به دور از خساست و تنگ‌نظری، نیازهای خود را برطرف ‌سازیم و با تعمیم این روحیه در سطح جامعه، حالت اعتماد بین خریدار و فروشنده ایجاد شود و افراد، با برخورد برادرانه با یکدیگر در کنار روحیه تعاون و همکاری، از ثمرات آن استفاده کنند.

ایجاد بازار مشترک

لازمه باشکوه برگزار شدن کنگرة عظیم حج، مشارکت سالم و پویای تمامی شرکت‌کنندگان و خدمات‌رسانی منظم و به­موقع متولیان برگزاری آن است. باید کالاها
و خدمات لازم برای برگزاری مناسک؛ مانند وسایل حمل‌ونقل، قربانی، اقامتگاه‌های مناسب و شایسته ضیوف‌الرحمان، خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های مورد نیاز حج‌گزاران و نیز خدمات امنیتی، رفاهی، درمانی و بهداشتی مناسب مهیا گردد که این امر مستلزم وجود بازارهایی متناسب با ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی است که نشان‌دهنده روحیة تکافل و تعاون اجتماعی برادرانه دینی است. این بازارها می‌تواند در معرفی بهتر تولیدکنندگان و نزدیک شدن صنعتگران به یکدیگر و ایجاد شبکه‌ای بین‌المللی برای شناسایی مزیت‌های نسبی و مطلق کشورهای اسلامی مؤثر باشد و با تعاملی سازنده و افزایش سرمایه‌ اجتماعی، اقتصادی پویا و فعال در صحنه جهانی برای کشورهای اسلامی به ارمغان آورد.

در زمان جاهلیت، هنگام مراسم حج، هرگونه معامله، تجارت، بارکشى و مسافربرى گناه شمرده می‌شد وحج افرادی که این کارها را انجام می‌دادند، باطل ‏شمرده می‌شد (مکارم شیرازی، 1374ش، ج2، ص56). خداوند متعال این خط فکری را مردود اعلام کرد و فرمود:

*  گناهى بر شما نیست که از فضلِ پروردگارتان [و از منافع اقتصادى در ایّام حج] طلب کنید [و یکى از منافع حج، پى‌ریزىِ اقتصادِ صحیح است] و هنگامى که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَرالحرام» یاد کنید. او را یاد کنید، همان­طور که شما را هدایت کرد و قطعاً شما پیش از این، از گمراهان بودید.»[20] (بقره: 198).

خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: هیچ مانعى ندارد که در موسم حج از معامله و تجارت حلال، که بخشى از فضل خداوند بر بندگان است، بهره گیرید و از دست‌رنج خود استفاده کنید. این خود نشان‌دهنده نگرش جامع اسلام به زندگی است و ازاین‌رو، در کنار مناسک عبادی به زندگی مادی و معاش مردم نیز توجه خاص دارد و از کسب‌ و کار به طلب فضل پروردگار تعبیر می‌کند.

حج دارای منافع و ویژگی‌هایی است که هیچ عبادتی نمی‌تواند جایگزین آن شود؛ چراکه خداوند متعال آن ‌را مایه برپایی زندگی و کسب مردم قرار داده است: {جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ}؛ خداوند، کعبه و بیت‌الحرام را وسیله‏اى براى استوارى و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داد.» (مائده: 97). امام صادق7 در تفسیر این آیه فرموده است:

«جعلها الله لدینهم ومعایشهم»؛ «خداوندکعبه را برای دین و دنیای شما قرار داد.» (عیاشی، 1380ق، ج1، ص346).

ازاین‌رو، مرحوم فیض کاشانی ذیل این آیه اشاره می‌کند که به‌وسیله این خانه، امور دین و دنیای مسلمانان به‌سوی خیر و خوبی رهنمون می‌گردد؛ تجار و بازرگانان با اجتماع خود از مکان‌های مختلف در این سرزمین مقدس سود به‌دست می‌آورند (فیض کاشانی، 1415ق، ج2، ص90). گویى مقصود این است که مردم مسلمان با نصب کعبه در میانشان، قیام می‌کنند و امر معیشت واحوال آنها بدین وسیله اصلاح می‌شود؛ زیرا در زیارت کعبه، تجارت آنها سامان مى‏گیرد و از انواع خیر و برکت، برخوردار می‌شوند (طبرسی، 1372ش، ج3، ص382) که این خود نشان‌دهنده توجه خاص به مبادلات بازرگانی بین مسلمانان است.

در روایتی، هنگامی­که هشام بن حکم از امام صادق7 علت وجوب حج را می‌پرسد، حضرت در پاسخ می‌فرماید:

«خداوند، انسان‌ها را آفرید... و آنان را به انجام مناسک فرمان داد که اطاعت دین
و مصالح دنیاى آنان را در بر دارد. در موسم حج، مسلمانان از مشرق و مغرب گرد هم جمع مى‏شوند تا با یکدیگر آشنا شوند و براى اینکه هر ملتى از تجارت‌ها
و فرآورده‏هاى اقتصادى ملت‌هاى دیگر استفاده کنند و به خاطر اینکه مسافران
و حمل‌ونقل کنندگان در این سفر، با کرایه دادن وسیله‏هاى نقلیه خود بهره ببرند
و از سویی با آثار و اخبار پیغمبر9 آشنا شوند و این آثار همچنان زنده بماند و به دست فراموشى سپرده نشود، و اگر بنا بود هر ملتى فقط به جامعه خود و آنچه دارد تکیه کند، هلاک مى‏گردید و شهرها ویران مى‏شد و استفاده‏ها و منافع تجارتى نابود می‌شد و خبرها از بین می‌رفت و به آنها دست نمی‌یافتند. پس این علت حج است.»[21] (عاملی، 1372ش، ج11، ص14).

از این بیان روشن می‌شود که یکی از منافع حج، تجارت و بازاری است که به تبع این اجتماع بزرگ در سرزمین وحی برپا می‌شود و در پرتو آن، افراد مختلفی سود می‌برند؛ چراکه این نوع بازارها سبب تکاپو و فعالیت بیشتر صنایع وابسته، و افزایش تولید و در نتیجه سبب رونق اقتصادی کشورهای اسلامی می‌شود. اما متأسفانه در حال حاضر کشورهای غیراسلامی همانند چین، تایلند و... از این بازار پرسود، بهره می‌برند و در مقابل، سهم مسلمانان بسیار اندک است که این امر به فعال شدن بخش تولیدی کشورهای مسلمان
و ایجاد تسهیلات مناسب برای حضور کالاهای تولیدی آنها در بازاری مشترک برای استفادة بهینه از منافع اقتصادی حج، در کنار بهرمندی از ثمرات معنوی آن، نیازمند است.

با توجه به تشریع عمره و حج برای مسلمانان، روشن می‌شود که آنچه مورد نظر است، ربح و سودی است که نصیب مسلمانان می‌شود و لازمه افزایش دادن آن، ایجاد بازاری برای تولیدات کشورهای اسلامی در کنار فعالیت‌های بازرگانی و تجاری برادرانه مسلمانان است و این امر، ایجاد یک بازار آزاد رقابتی سالم میان مسلمانان با روحیه برادری اسلامی را نوید می‌دهد که در این صورت، افراد برای استفاده بیشتر از این بازار به تلاش و تولید بهتر نیازمندند که آن هم در سایه معنویت برخاسته از حج، دست‌یافتنی است.

نتیجه‌گیری

حج، فرصتی استثنایی برای نزدیک شدن مسلمانان به یکدیگر و تقویت روحیه تعاون
و همکاری در سایه عبودیت و بندگی است؛ آنجا که مسلمانان با هر نژاد و زبان و رنگی، ندای توحید سر می‌دهند و به دور یک خانه طواف می‌کنند. حج دعوتی برای تطبیق بندگی در جای‌جای زندگی و کنگره‌ای برای هم‌اندیشی دانشمندان و پژوهشگران مسلمان در عرصه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی‌ است.

حج، برنامه‌ای است برای فراگیر شدن اقتصاد اسلامی در سطح افراد و دولت‌های اسلامی؛ چراکه باید با مال پاک و مباح، دور ‌از ربا، احتکار، غش، تدلیس، غرر و حرام، لباس احرام برتن کرد و لبیک گفت.

در حج، وحدت و یک‌رنگی تجلی می‌یابد و زمینه‌های برادری دینی و بروز جامعه‌ای با مشخصه‌های الهی شکل می‌گیرد تا در پرتو آن، اقتصاد مطلوب و عدالت‌محور
بروز یابد.

با توجه به بیانات معصومان: ، رفع فقر و تنگ‌دستی، و افزایش رزق و گشایش مالی از آثار اقتصادی حج در زندگی فردی است. در سایه تفکر حج، فرد برای بهرمندی از این بشارت‌ها با مشغول شدن به فعالیت‌های اقتصادی سالم و شرعی، زندگی خود را توسعه می‌دهد و ضمن استقرار مالی، با پس‌انداز وجوه مازاد خود برای سفر حج مهیا می‌شود و تولیدکنندگان مسلمان نیز با بالا بردن کیفیت محصولات خود از بازار گسترده ایجاد‌شده در حج بهرمند می‌شوند.

از دید کلان، حج سبب بالا رفتن اشتغال، استفاده بهینه از ظرفیت‌های بالقوه کشورهای اسلامی، بروز رقابت سالم میان فعالان اقتصادی و هدایت سرمایه‌های مادی و معنوی به‌سوی تولید مبتنی بر هنجارها و باورهای انسانی و رشد و رفاه دنیوی و سعادت اخروی می‌شود و زمینه شکوفایی اقتصادی برخاسته از مکتب وحی را مهیا می‌سازد.



[1]. {وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیق * لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللِهَ فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأَْنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ}.

[2]. قَالَ رَسُولُ الله9 : «الْحَجُّ یَنْفِی الْفَقْر».

[3]. وَ قَالَ9: «تَابِعُوا بَیْنَ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الذُّنُوبَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الْحَدِیدِ».

[4]عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهَ7قَالَ: «الْحَاجُّ لَا یُمْلِقُ أَبَدا».

[5]وَ  عَنهُ7 «مَا رَأَیْتُ شَیْئاً أَسْرَعَ غِنًى وَ لَا أَنْفَى لِلْفَقْرِ مِنْ إِدْمَانِ حَجِّ هَذَا الْبَیْت‏».

[6]وَ  عَنهُ7 «مَنْ حَجَّ ثَلَاثَ حِجَجٍ لَمْ یُصِبْهُ فَقْرٌ أَبَدا».

[7].  قَالَ رَسُولُ الله9 بِغَدِیرِ خُمٍّ فِی حَجَّةِ الْوَدَاعِ:‏ «مَعَاشِرَ النَّاسِ... حُجُّوا الْبَیْتَ فَمَا وَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلَّا اسْتَغْنَوْا وَ لَا تَخَلَّفُوا عَنْهُ إِلَّا افْتَقَرُوا».

[8].  وَ عَنهُ9 : «وَ حُجُّوا تَسْتَغْنُوا».

[9].  «قَالَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ7 حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَجْسَامُکُمْ وَ تَتَّسِعْ أَرْزَاقُکُمْ وَ یَصْلُحْ إِیمَانُکُمْ وَ تُکْفَوْا مَئُونَةَ النَّاسِ وَ مَئُونَةَ عِیَالِکُم‏».

[10]. «وَ قَالَ إِسْحَاقُ بْنُ عَمَّارٍ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللِه8 إِنِّی قَدْ وَطَّنْتُ نَفْسِی عَلَى لُزُومِ الْحَجِّ کُلَّ عَامٍ بِنَفْسـِی أَوْ بِرَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی بِمَالِی فَقَالَ وَ قَدْ عَزَمْتَ عَلَى ذَلِکَ قُلْتُ نَعَمْ قَدْ عَزَمْتُ عَلَى ذَلِکَ فَقَالَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِکَ فَأَیْقِنْ بِکَثْرَةِ الْمَالِ أَوْ أَبْشِرْ بِکَثْرَةِ الْمَال‏».

[11]. «وَ عَنهُ7: إِنْ أَرَدْتَ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ فَأَکْثِرِ الْوُقُوفَ عَلَى الصَّفَا».

[12]. {فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ * الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ}.

[13].  ِ«مَا یَقُولُ النَّاسُ فِی هَذَا؟ قَالَ: یَقُولُونَ الزَّادُ وَ الرَّاحِلَةُ، فَقَالَ: أَبُو عَبْدِ الله7 قَدْ سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ8 عَنْ ذَلِکَ، فَقَالَ: هَلَکَ النَّاسُ إِذاً، لَئِنْ کَانَ مَنْ لَیْسَ لَهُ غَیْرُ زَادٍ وَ رَاحِلَةٍ، وَ لَیْسَ لِعِیَالِهِ قُوتٌ غَیْرَ ذَلِکَ یَنْطَلِقُ بِهِ وَ یَدَعُهُمْ لَقَدْ هَلَکُوا إِذاً، قِیلَ لَهُ: فَمَا الِاسْتِطَاعَةُ؟ قَالَ: اسْتَطَاعَةُ السَّفَرِ، وَ الْکِفَایَةُ مِنَ النَّفَقَةِ فِیهِ، وَوُجُودُ مَا یَقُوتُ الْعِیَالَ، وَ الْأَمْنُ، أَ لَیْسَ قَدْ فَرَضَ­اللهُ الزَّکَاةَ فَلَمْ یَجْعَلْهَـا إِلَّا عَلَى مَنْ­لَهُ  مِائَتَا دِرْهَمٍ».

[14]. در نام‌نویسی عمره 90 نزدیک به چهار هزار میلیارد از نقدینگی جامعه جذب بانک‌ها شد که با این سرمایه عظیم مادی و خلق پول ناشی از آن می‌توان افزون بر، برگزاری عالی مراسم حج، ضمن کنترل تورم، مشکلات سرمایه‌ای بنگاه‌ها و افراد را ـ با توجه به اینکه این سپرده‌گذاری عام باشد و به‌صورت وکالت عام در اختیار دولت قرار گیرد ـ حل کرد و از ثمرات این فریضه
بر اقتصاد ملی، بهره برد.

[15].  «قَالَ رَسُولُ الله9 : مَا مِنْ نَفَقَةٍ أَحَبَّ إِلَى الله ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ  مِنْ نَفَقَةِ قَصْدٍ وَ یُبْغِضُ الْإِسْرَافَ إِلَّا فِی الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ...».

[16].  «عَنْ أَبِی عَبْدِ الله7 قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ8 یَقُولُ لِقَهْرَمَانِهِ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَشْتَرِیَ لِی مِنْ حَوَائِجِ الْحَجِّ شَیْئاً فَاشْتَرِ وَ لَا تُمَاکِس‏».

[17].  «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى رَفَعَهُ ...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ7 قَالَ: لَا تُمَاکِسْ فِی أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ: فِی الْأُضْحِیَّةِ ... وَ فِی الْکِرَى إِلَى مَکَّةَ».

[18].  «عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله7 یَقُولُ: وَ قَدْ قَالَ لَهُ أَبُو حَنِیفَةَ: عَجِبَ النَّاسُ مِنْکَ أَمْسِ وَ أَنْتَ بِعَرَفَةَ تُمَاکِسُ بِبُدْنِکَ أَشَدَّ مِکَاسٍ قَالَ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ الله7 وَ مَا لِله مِنَ الرِّضَا أَنْ أُغْبَنَ فِی مَالِی».

[19].  «رَفَعَ الْحَدِیثَ إِلَى أَبِی عَبْدِ الله8 قَالَ: قَالَ لَهُ یَا فُلَانُ أَقْلِلِ النَّفَقَةَ فِی الْحَجِّ تَنْشَطْ لِلْحَجِّ وَ لَا تُکْثِرِ النَّفَقَةَ فِی الْحَجِّ فَتَمَلَّ الْحَجَّ».

[20].  {لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ}.

[21].  «إِنَّ اللهَ خَلَقَ الْخَلْقَ ـ إِلَى أَنْ قَالَ ـ وَ أَمَرَهُمْ بِمَا یَکُونُ مِنْ أَمْرِ الطَّاعَةِ فِی الدِّینِ وَ مَصْلَحَتِهِمْ مِنْ أَمْرِ دُنْیَاهُمْ فَجَعَلَ فِیهِ الِاجْتِمَاعَ مِنَ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِیَتَعَارَفُوا وَ لِیَنْزِعَ کُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ لِیَنْتَفِعَ بِذَلِکَ الْمُکَارِی وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ الله9 وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ یُذْکَرَ وَ لَا یُنْسَى وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْمٍ إِنَّمَا یَتَّکِلُونَ عَلَى بِلَادِهِمْ وَ مَا فِیهَا هَلَکُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلَادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ الْأَرْبَاحُ وَ عَمِیَتِ الْأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَى ذَلِکَ فَذَلِکَ عِلَّةُ الْحَجِّ».

 ـ  قرآن کریم
1. افتخاری، علی (1385ش)، آراءالمراجع فی الحج، مشعر، تهران.
2. ایروانی، جواد (1383ش)، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، شماره 14، زمستان.
3. طبرسی، فضل بن حسن (1372ش)، تفسیر طبرسی، تهران، انتشارات ناصرخسرو.
4. عاملی، شیخ حر (1372ش)، وسائل الشیعه، قم، موسسة آل البیت.
5 . عیاشی، محمد بن مسعود (1380ق)، التفسیر، تهران، انتشارات علمیه.
6 . فیض کاشانی، ملامحسن (1415ق)، تفسیر الصافی، تهران، انتشارات صدر.
7.  قمی، علی بن ابراهیم (1360ش)، تفسیر قمی، قم، دارالکتب.
8 . کلینی، محمد بن یعقوب (1407ق‏)، اصول کافی، محل نشر، ناشر، نوبت چاپ.
9.  مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحارالأنوار، بیروت، موسسة الوفاء.
10.  محمدی ری شهری، محمد (1375ش)، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث.
11. محمدی ری شهری، محمد (1386ش)، التنمیة ‌الاقتصادیة ‌فی ‌الکتاب و السنة،
قم، دارالحدیث.
12. مکارم شیرازی، ناصر (1374ش)، تفسیرنمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
13. منتظری‌مقدم، مصطفی (تابستان 1387)، نقش سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی از منظر اسلام، پایان نامه کارشناسی ارشد،  دانشگاه مفید.
14. میر معزی، سید حسین (1384)، اقتصاد کلان با رویکرد اسلامی، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
15. نوری، میرزا حسین (1408ق)، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسه آل البیت.