نوع مقاله : اسرار و معارف حج
نویسنده
دکترای روانشناسی و عضو هیئت علمی پژوهشکده حج و زیارت
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
بدون شک، از مهمترین نیازهای انسانها در زندگی، داشتن آرامش و امنیت است. تکامل و پیشرفت بشر تنها در سایة امنیت تحقق مییابد. هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعه و تکامل یک جامعه و همچنین شکوفایی استعدادها، مهمتر ازعنصر امنیت و تأمین آرامش در جامعه نبوده و حرکت انسانها برای رسیدن به خلاقیت و فعالیت ارزشمند بدون امنیت، امکانپذیر نخواهد بود. در واقع دستیابی به موفقیت در زندگی و تلاش برای رسیدن به اهداف والای انسانی، بعد از برآوردن نیازهای فیزیولوژیکی، مشروط به وجود امنیت است (کلاهچیان، 1391ش، ص90).
«امنیت» در لغت به معنای در امان بودن و نداشتن آسیب است (معین، 1393ش؛ ذیل واژه). راغب اصفهانی در تعریف امنیت آورده است: «اصل امنیت، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است» (راغب اصفهانی، 1412ق). پس از نیازهای زیستی، مهمترین نیاز بشر احساس امنیت و در معرض تهدید نبودن است. به همین دلیل، نیاز ایمنی، اولین نیاز روانشناختی محسوب میشود. نیــاز به امنیت، یکی از ســاختارهای اساســی و پایهای مؤثر در تحول شــخصیت فرد قلمداد میشود و تا زمانی که فرد در زندگی روزمرة خود احساس امنیت نکند، ساختار شخصیت او پیشرفت نخواهد کرد (کلاهچیان، 1391ش، ص90). میتوان گفت امنیت در اصطلاحات مختلف که در علوم گوناگون به خود گرفته (مانند: امنیت ملی، امنیت اقتصادی، امنیت نظامی، امنیت شغلی...)، تقریباً همین معنا (طمأنینه و آرامش نفس و نداشتن ترس
و خوف) را البته با توجه به موضوع آن علم، القا میکند.
از اقسام مهم امنیت، امنیت روانی است. همانطور که از نام آن پیداست، «امنیت روانی» یعنی داشتن روح و روانی آرام و به دور از ترس که در این صورت، زندگی آدمی گوارا و دلپذیر خواهد بود. امنیت روانی زمانی تأمین میشود که شخص از علل
و عوامل اضطراب و تشویش در امان باشد. در واقع، میتوان گفت امنیت روانی، عبارت از احساس امنیت است و آن را میتوان به احساس آزادی نسبی از خطرات تعریف کرد. این احساس، وضع خوشایندی را ایجاد میکند و فرد آرامش جسمی و روحی مییابد (شاملو، 1386ش، ص91).
با تعریفی که از امنیت روانی ارائه شد، اهمیت و جایگاه ویژة آن آشکار میگردد. بهرهمندی افراد یک جامعه از امنیت روانی، موجبات تداوم حیات با نشاط یک امت را فراهم میسازد؛ و این، ارزشمندترین سرمایة آن جامعه محسوب میشود که پیجویی آرمانهای مردم را امکانپذیر میسازد. بنابراین، امنیت روانی، به وجود امنیت، از همه جهات بستگی دارد. روح و روان آدمی آنگاه از امنیت برخوردار میشود که از همة جهات جانی، مالی، ناموسی و... احساس امنیت کند. هر تهدید
و یا احساس تهدید و خطری میتواند امنیت روانی آنان را مختل و یا با بحران مواجه کند و افراد را با فقدان امنیت روانی مواجه سازد.
از سوی دیگر، حج به عنوان یکی از عبادات بزرگ، جایگاه ویژهای در اسلام دارد. قرآن کریم، انجام حج را برای همة مسلمانان که استطاعت انجام آن را داشته
باشند، واجب کرده است (آل عمران: 97). مناسک حج با رمز و رازهای بسیاری که از آنها برخوردار است مایة آمرزش گناهان و تقرب زائران بیتالله الحرام
به خداوند است و سعادت ابدی آنان را به دنبال میآورد (محمدی ریشهری، 1376ش، ص147).
یکی از موضوعات مطرح دربارة حج و حرم الهی، امنیت آن است. مکه شهر امن الهی است و نباید در داخل حرم جنگ شود و نباید کسی را در آنجا کشت، حتی اگر مستحق کشته شدن باشد (بقره : 191)؛ و این از برکت دعای حضرت ابراهیم است که از خدا خواست مکه را شهر امن قرار دهد:
(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً)؛ «وهنگامیکه ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا (مکه) را شهر امن قرار ده» (بقره : 126)
خداوند دعای ابراهیم را مستجاب نمود و مکه را شهر امن قرار داد و از اینرو، به مسجدی که کعبه در آن قرار گرفته «مسجد الحرام» گفته میشود که کشتار
و اجرای حدّ درآنجا حرام است وباید حرمت آنجا حفظ شود (جعفری، 1376ش، ج1، صص352 ـ 351).
میتوان گفت یکی از حکمتهای حکم به امنیت حرم ابراهیمی، آن است که زائران در جوی امن و آرام به ادای مناسک عظیم حج بپردازند. در اینجا گفتنی است امنیت واقعی آنگاه بر افراد حاکم خواهد بود که آنان از جهات متعدد خود را در امنیت ببینند و از امنیت روانی برخوردار باشند. توجه به ذات ربوبی آنگاه به صورت واقعی تحقق مییابد که افراد احساس آرامش و امنیت روانی داشته باشند. علاوه بر حکم خداوند به امنیت حرم الهی، خود مناسک حج، مکانهای مختلفی که افراد در آنها به انجام مناسک میپردازند و نیز اوقات حج در این زمینه سهیم و دخیل میباشند. از اینرو، در این نوشتار به بررسی امنیت روانی در حج بر اساس مؤلفههای مربوط به خود حج میپردازیم:
الف. امنیت حرم و امنیت روانی
گفتیمکه خداوند، کعبه و اطراف آن را در محدودة حرم، مورد توجه خاص قرار داده و امن اعلام کرده است. به عنوان مثال، در قرآن کریم میخوانیم:
(أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَ یتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ...).
«آیا ندیدند که ما حرم امنی (برای آنها) قرار دادیم در حالی که مردم را در اطراف آنان (در بیرون این حرم) میربایند؟!» (عنکبوت: 67).
روایات بسیاری نیز بر امنیت حرم تأکید میکنند و لزوم رعایت حرمت آن را گوشزد مینمایند؛ به عنوان مثال، پیامبرخدا9 در روز فتح مکه فرمود:
«إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى حَرَّمَ مَکَّةَ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَهِیَ حَرَامٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ لَمْ تَحِلَّ لِأَحَدٍ قَبْلِی وَ لَا تَحِلُّ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی...»
«همانا خداوند متعال مکه را از روزی که آسمانها و زمین را آفرید، [رعایت حرمت آن را واجب ساخت و شکستن حرمتش را] حرام کرد. پس آن، تا روزی که قیامت بر پا میشود حرام است و برای هیچکس نه قبل از من و نه بعد از من، حلال میشود.» (شیخ صدوق، 1413ق، ج2، ص245).
خداوند به حرم ابراهیمی امنیت عطا کرده و از انسانها نیز خواسته که با رعایت حرمت آن سرزمین، امنیت را در آن برپا کنند و از هر اقدامی که باعث خدشهدار شدن آن میشود اجتناب ورزند.
البته در اینکه منظور از امنیت حرم، آیا امنیت تشریعی است یا علاوه برآن، حرم دارای امنیت تکوینی نیز هست، میان مفسران اختلاف وجود دارد؛ به عنوان مثال، علامة طباطبایی دربارة امنیت مکه مینویسد:
«مراد از امنیت در آیة (وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا) (آل عمران: 97)، امنیت تشریعی است نه تکوینی؛ زیرا جنگها، کشتارها و ناامنیهای بیشماری در طول تاریخ در اطراف کعبه اتفاق افتاده است. پس اگر امنیتی هست در سایة رعایت حرمت حرم و تعظیم جایگاه آن از سوی مردم است، نه به جهت امن تکوینی» (طباطبایی، 1417ق، ج3، ص354).
در مقابل، آیتالله جوادی آملی معتقد است با توجه به آیة شریفة (الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْف) (قریش: 4)، همانگونه که از لحاظ اعتقادی، با اینکه مکه محل کشاورزی و دامداری و صنعت نبود، لیکن ساکنان آن، به لطف الهی از گرسنگی و فقر نجات یافته، از نعمتهای فراوان بهرهمند شدند، از لحاظ اجتماعی نیز از امنیت تکوینی برخوردار گردیدند؛ گرچه ممکن است خدای سبحان این امنیت را در مقطعی از زمان (به دلیل شرک و سرکشی و کفران) از آنان سلب کند (جوادی آملی، 1388ش، ص154).
البته حتی اگر بپذیریم که مراد از امنیت حرم در آیات مذکور، امنیت تکوینی است، این امر امنیت تشریعی حرم را نفی نمیکند. دعاى حضرت ابراهیم7 که در آن از خداى سبحان امنیت و بهرهمندى اقتصادى براى سرزمین مکه و ساکنان آن خواسته شده، جامع بین تکوین و تشریع است: (رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ) (بقره: 126). تنها تکیهگاه امنیت بشر، اشیا، اشخاص، مکانها و زمانهاى وابسته به دین است. بر همین اساس، براى حفظ امنیت و مطابقت تشریع با تکوین، دستورهایى داده شده است؛ مانند حرمت حمل سلاح در حال احرام جز در صورت ضرورت و نیز حرمت اظهار سلاح در غیر حال احرام که سبب احساس ناامنى در زائران مىشود (جوادی آملی، 1388ش، ص72).
امنیت تشریعىحرم همواره پابرجاست و شکستن حرمت حرم جایز نیست مگر آنکه مهاجم، حرمتشکنى کرده باشد که در این حال از باب «وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ» (بقره : 194) مىتوان امنیت او را سلب کرد؛ (وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ) (بقره: 191). شکستن حرمت حرم امن الهی، گناهی است بزرگ و عقوبت سخت خداوند را در پی دارد (بخاری، 1410ق، ج1، ص92).
امنیت تکوینی و تشریعی حرم ابراهیمی، زمینهساز احساس امنیت زائران خانة خداست تا در شرایطی امن و به دور از هرگونه خطر و احساس ناامنی به عبادت و راز و نیاز با خدا بپردازند و از نیایش به درگاه معبود خود بهرهمند گردند. خداوند با معرفی حرم، به عنوان مکانی امن و بهدور از هرگونه خطر، زمینة امنیت خاطر زائران خانة خدا را فراهم آورده است.
ب. مناسک حج و امنیت روانی
عمل حج از مناسک متعددی تشکیل شده است. احرام، طواف، نماز طواف، سعی، وقوف و... هریک عبادتهای پررمز و رازی هستند که زائر را با روح دین و بندگی آشنا میکنند و او را در مسیر تکامل معنوی به پیش میبرند.
از سوی دیگر، مناسک حج در کنار اثرات معنوی و ایمانی بر زائران خانة خدا، تأثیرات دیگری نیز بر زائران میگذارد که یکی از آنها، ایجاد احساس امنیت در آنان است. یاد خدا همچنین عامل مهمی در آرامش و امنیت روانی است (رعد : 28). اگر انسان در اکثر اوقات به دل متوجه خدای متعال باشد و به زبان بر اذکاری که از طریق شرع رسیده، مداومت کند، انس به حق پیدا میکند و کسیکه با خداوند انس گرفته باشد به آرامش و امنیت روانی واقعی میرسد؛ چرا که خداوند بهترین و امنیت بخشترین فرد میباشد.
حج، یاد خداست؛ (وَ یذْکُرُوا اسْمَ الله فِی أَیامٍ مَعْلُوماتٍ) (حج: 28)؛ حجگزار، در ایام حج، یاد خدا و عبادت او را بهجای میآورد؛ زیرا یاد و عبادت خداوند، در کعبه (قدیمیترین مرکز عبادت) از اهمیت خاصی برخوردار است. ذکر خدا مغز و جان حج است، آنسان که فراموش کردن خدا و آیات او باعث محروم ماندن از شهود اسرار مناسک حج میگردد. حجگزاری که خدای سبحان را یاد میکند به چیزی نائل میشود که دیگران از دیدن و شهود آن عاجز و محروماند. بر این اساس، حجگزار در حج با ذکر و یاد خدا به افزایش و تقویت ایمان خود میپردازد که ثمره آن رسیدن به آرامش و امنیت روانی است (خلجی، 1396ش، ص27).
هر یک از اعمال و مناسک حج، از چنان ویژگی خاصی برخوردارند که با بردن زائر بهکوی دوست و متصل کردن او به ذات بیانتهای پروردگار، احساس آرامش و امنیت را برای او به ارمغان میآورند. در اینجا به توضیح این مطلب در برخی از مناسک
حج میپردازیم:
احرام
احرام بستن سه جزء دارد که با انجام آنها احرام محقق میشود:
1) پوشیدن دو قطعه لباس ندوخته (برای مردان)؛
2) قصد حج یا عمره؛
3) لبیک گفتن.
از حدیث امام سجاد7 با شبلی چنین استفاده میشود که احرام بستن بدین معنا است که: «خدایا! ارتباطم را از غیر تو گسستم.» پس این «عقد» و پیمان بستن، «حلّی» نیز به همراه دارد و آن گسستن از غیر خداست؛ یعنی احرام، ابتدا گسستن از غیر خدا و آنگاه پیوستن به لطف حق است. آنکه هنگام احرام بستن، از قلب نگذراند که: «خدایا! از هر چه غیر توست دست شستم و فقط به ولای تو دل بستم»، او در حقیقت به میقات نرفته و احرام نبسته است (جوادی آملی، 1388ش، صص347 ـ346). آن که لباس احرام به تن میکند و با نیت احرام از روی اخلاص تمام و با توجه به ذات بیانتهای خداوند، لبیک میگوید، نشان میدهد که به سوی خدا روی کرده از هر چه غیر اوست، روی برگردانده است.
اتصال به خداوند که وجودی بیانتها و جامع جمیع صفات نیک است و در کنار آن، دل کندن از مسائل و مواهب دنیوی و به طور کلی هر آنچه غیر خداست، دل را آرام میکند و به آدمی احساس امنیت میدهد؛ چرا که او خود را به وجودی متصل میبیند که از همه جهت در نهایت کمال قرار دارد و در کنار آن، خود را از هر چه غیر خدا است و میتواند اسباب اضطراب و نگرانی او را فراهم سازد، جدا مشاهده میکند. در این حالت، امنیت و آرامش وجود او را در بر میگیرد. دیگر نگران نیست که همسر و فرزندانم چه وضعیتی دارند یا پیدا میکنند؟ دیگر، احتمال
از دست دادن شغل و درآمد، او را مضطرب نمیسازد؛ دیگر، مشکلات مالی اسباب ناراحتی و اندوه او نیست؛ دیگر... همه این قبیل مسائل در سایة مشاهدة جلال و عظمت الهی رنگ میبازد.
طـواف
از ارکان مهم حج و از نشانههای تجسم توحید در حج، طواف است؛ زیرا طواف بر گِرد کعبه، گرچه به منزلة نماز است؛ «الطَّوَافُ بِالْبَیْتِ صَلَاةٌ» (علامة حلّی، 1982م، ص472)، لیکن آن عبادت ویژهای است که آیة (أَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله) (بقره: 115) در آن متجلی میشود.
بر اساس برخی روایات، کعبه تنزل عرش بوده و محاذی بیت معمور و عرش خدا واقع است؛ یعنی عرش به صورت بیت معمور تنزل کرده و بیت معمور هم به صورت کعبه در عالم طبیعت جلوه کرده است. پس اگر کسی آنگونه که شایسته است، کعبه را طواف کند به بیت معمور در عالم مثال صعود میکند، آنگاه اگر وظایف آن مرحله را هم ایفا کرد، به مقام عرش اله بار مییابد (جوادی آملی، 1388ش، صص 388ـ387).
طواف، قرب به خداست؛ طواف غیبت از ماسواست. طواف خانة خدا، دلها
را صیقل مىدهد و سرّ آدمى را با خدا مأنوس مىکند. طوافِ قرب، انسان را از هستىِ وابسته مىرهاند، طوافِ انس، آدمى را به معراج مىبرد، و آتش عشق به خدا را در دل انسان شعلهور مىکند. مرد خدا در حین طواف هوش از کف مىدهد
و تنها لقای حق او را به هوش مىآورد. طوافِ عشق، امیدوارى به رحمت و عفو الهى و تمناى وصال است. لذت باطنى با ظهور محبوب حقیقى در اختیار زائر قرار مىگیرد، وحشت از وجود او زایل میشود و انس و عشق به جای آن مینشیند (فعالی، 1387ش، صص363ـ 358).
نتیجه آنکه طواف کعبه از طریق نزدیک ساختن طوافکننده به خدا و ایجاد صمیمیت میان او و معبودش، انس با او را سبب میشود و دل زائر را آرامش میبخشد. او بههنگام طواف، رحمت و عفو الهی را با تمام وجودش دریافت میکند. طوافکننده، قدرت و عظمت خداوند را میبیند و خود را در پناه آن ذات بیچون احساس میکند. آنچه برای طوافکننده مهم است، آرمیدن در کنار معبود و برخورداری از آسایش در محضر اوست و چون به این مقام دست یافت دیگر نه غصهای دارد و نه مشکلی که به خاطر آن، احساس ناامنی و نگرانی کند. همة اینها به زائر امنیت میبخشند و او را از نگرانیها و دغدغههای مادی و معنوی نجات میدهند.
نماز طواف
نماز از بزرگترین و مهمترین عبادتهایی است که از سوی خداوند متعال تشریع شده است. نماز تنها مجموعهای از اذکار و حرکات نیست، بلکه در آن اسرار و رازهای معنوی بسیاری نهفته است. نماز، اعتراف به عبودیت است. نماز انسان را در مقام بندگی قرار میدهد و بندگی، انسان را به عروج و آسمان میبرد. نماز، بنده را به محضر خداوند میبرد و او را در مقابل پروردگار قرار میدهد (فعالی، 1387ش، ص407).
یکی از اعمال حج، نماز طواف است که پس از طواف، در نزد مقام ابراهیم انجام میگیرد. نماز مشاهدة اسرار عالم هستی است و نماز طواف، قلب زائر سالک را به مقام شهود حق میرساند. آنچه از نماز طواف قرار است عاید زائر خانة خدا شود عبارت است از بریدن از خلق و لذتهای دنیوی و به دست آوردن وصال دوست و رسیدن به لذتهای معنوی.
این امر، دنیا را در نظر زائر حقیر میسازد و مشکلات و مسائل آن را در نگاه او ناچیز جلوه میدهد. درک حضور حق و ادراک صفات جمال و جلال الهی به هنگام نماز طواف، باعث میشود زائر دلی آرام و قلبی مطمئن به دست آورد و از آرامش و امنیت روانی برخوردار گردد.
سعی
حجگزار باید پس از انجام نماز طواف، میان صفا و مروه سعى کند؛ یعنى از کوه صفا به مروه برود و از مروه به صفا باز گردد و این عمل را هفت بار تکرار کند. خداوند متعال در قرآن کریم، صفا و مروه را از شعائر میداند؛ (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ الله) (بقره : 125).
بهگفتة برخی، صفا اشاره است بهصفوت دل دوستان در مقام معرفت؛ و مروه،
اشاره است به مروت عارفان در راه خدمت (میبدی، 1357ش، ج1، ص430). آن صفوت
و این مروت در نهاد بشریت است و قلب آدمى از این صفا و مروت و با نور خدایى منور مىشود. سعى موجب مىشود درون آدمى پاک گردد، گناهان زایل شوند و سیاهى
از قلب انسان زدوده گردد و به دنبال آن، انوار الهى باطن زائر را فرا گیرد (طوسی،
1407ق، ج5، ص19).
از سوی دیگر، میتوان گفت داستان سعى، حکایت توکل است. ابراهیم7
بر اساس رسالت خویش، زن و فرزند را در بیابانى تفتیده، تنها رها کرد و رفت. کدام پدر و همسرى در شرایط عادی با خانواده خویش چنین مى کند؟ کجاست عاطفه پدرى و همسرى؟ اما ابراهیم7 با عمل به دستور خداوند در این باره، درس توکل در شرایط سخت و دشوار را به همگان داد.
سعی صفا و مروه همچنین یادآور تلاش و رفت و آمد هاجر میان دو کوه
برای یافتن آب برای فرزندش اسماعیل7 است. داستان هاجر حاکی از یک امر مهم است و آن اینکه دنیا جایگاه امید است. آنگاه که گرد ناامیدى بر چهره هاجر نشسته بود، خسته و نگران دست و پا زدن کودک خویش را مىنگریست، ناگاه در زیر پاى او چشمهاى با آب گوارا جوشید؛ بدین ترتیب، امیدها دقیقاً در ناامیدىها لانه کردهاند
و از اوج ناامیدى است که امید مىروید. بندة مؤمنى که به خدا اعتماد کرده و به امید او سعى مىکند، هرگز ناامید نمىشود. اساساً ناامیدى از خدا معنا ندارد.
آنچه از نتایج سعی گفته شد، دقیقا با امنیت روانی ارتباط دارد. آمرزش گناهان که از نتایج سعی شمرده شد، تأثیر بسیاری در احساس امنیت خاطر و آرامش آدمی دارد. آدمیکه از بابت بخشیده شدن خطاهایش خیالش راحت است در وجود خود احساس آرامش میکند.
همچنین گفته شد که از درسهای مهم سعی، فراگیری توکل است. انسان متوکل، کارهای خود را به خدا واگذار کرده و میداند که خداوند جز خیر برای او نمیخواهد
و آنچه برای او از سوی خداوند پیش بیاید، برایش خیر است هر چند که زندگی او را پرتلاطم سازد و او را به انواع مشکلات مبتلا سازد. از اینرو، این فرد، از آرامش و امنیت روانی خاصی برخوردار است. سختیها و مصیبتها او را از خود بیخود نمیکند و احساس امنیت او را به هم نمیزند.
درس دیگرِ سعی، یادگیری امید و افزایش انگیزه برای رسیدن به هدف است. امید انسان به گشایش الهی در مشکلات زندگی و نیز امید به او در حسابرسی روز جزا، دل را آرام میکند و از نگرانیها و دغدغههای آدمی میکاهد؛ بدین ترتیب، میتوان گفت سعی به عنوان یکی از اعمال حج، تقویت آرامش و امنیت روانی زائران خانة خدا میباشد.
وقوف در مشاعر مقدس
نخستین مرحله از مناسک حجّ تمتع، بعد از احرام آن، وقوف در مشاعر مقدس (عرفات، مشعر و منا) است؛ آنسان که خداوند مناسک حج را به حضرت ابراهیم7 ارائه و تعلیم داد و همان حج ابراهیمی را به رسول الله9 آموخت.
وقوف در عرفات برای آن است که انسان به معارف و علوم دینی واقف شود و از اسرار الهی نظام آفرینش آگاه گردد. وقوف در عرفات، همچنین برای دعا و نیایش
با خداوند است.
روز عرفه، روز دعا و نیایش است. نقش دعا در وصول به رحمت بیکران الهی را میتوان در این حدیث از امام صادق7 ملاحظه کرد که فرمود:
«الدُّعَاءُ کَهْفُ الْإِجَابَةِ کَمَا أَنَّ السَّحَابَ کَهْفُ الْمَطَرِ» (کلینی، 1407ق، ج2، ص471).
«دعا قرارگاه اجابت است؛ همانطور که ابر، قرارگاه باران است.»
چنانچه کسی با حسن ظن و خالصانه و عارفانه و به نحو عام دعا کند، خداوند
هم اجابت خواهد کرد. دعا و نیایش در صحرای عرفات نیز، در صورتیکه با
خلوص نیت و توجه کامل انجام گیرد، میتواند اجابت حق تعالی را به دنبال
داشته باشد.
دعا و راز و نیاز با خدا، تفکر در خویشتن و کنار زدن حجابها میان خود و خالق، اسباب کنار گذاشتن خودبینی و پرواز روح در عالم معنویت را فراهم میکنند؛ و همة اینها در ایام حج و بهویژه به هنگام وقوف در مشاعر مقدس؛ از جمله در عرفات قابل حصول میباشد.
اطمینان یافتن انسان به استجابت دعاها و برآورده شدن خواستهها و نیازها، از عوامل مهمی است که به آدمی امنیت خاطر و آرامش میدهد. از این گذشته، کنار رفتن حجابها میان آدمی و خدای متعال و به دنبال آن، ارتباط نزدیک و بدون پرده با او، آدمی را به فراتر از عالم ماده میبرد و این دنیا را با همة بزرگیاش در نزد او حقیر و ناچیز میگرداند. دیگر چیزی در این دنیا نظر او را به خود جلب نمیکند که باعث نگرانیاش شود و امنیت روانی او را خدشهدار کند. احساس آرامش و شعف معنویای که سراسر وجود او را فراگرفته، بر احساس امنیت او میافزاید و آرامش روانی او را مضاعف میگرداند.
سایر اعمال و مناسک حج نیز به همین ترتیب است. با کنار زدن پردههای غفلت
و گناه، از میان بنده و خدا، او را به سرچشمة هستی وصل میکنند و از لذتی معنوی برخوردار میسازند؛ بهگونهای که دنیا با همة لذتها، زیباییها و دلبستگیهایش در نظر او، ساده و کماهمیت جلوه میکند و در نتیجه نمیتواند آرامش و اطمینان قلبی او
را بر هم بزند. امنیت روانی او دیگر به نداشتن مشکل دنیوی وابسته نیست بلکه بسته
به ارتباط قلبی و روحی او به خداوند است که هیچگاه خلل نمییابد و آسایش او را خدشهدار نمیکند.
ج. اماکن حج و امنیت روانی
نقش اماکن و مشاعر مقدس در تأمین امنیت روانی حاجیان، بسیار مهم و تعیینکننده است، بهگونهایکه حاجیان به هنگام حضور در آن مکانهای مقدس در فضایی با معنویت فوقالعاده بهسر میبرند. به یقین حضور در یک مکان خاص بر روح و جان انسانها تأثیرگذار است. خداوند نیز برخی مکانها را بر برخی دیگر برتری بخشیده و آنها را از قداستی خاص بهرهمند ساخته است. حتی صرف حضور در مکانهای مقدس بر آدمی تأثیر میگذارد؛ گذشته از آنکه عبادت در اماکن خاصی توصیه نیز شده است. علامه حسنزاده آملی مینویسد:
«... بدانکه مکانها را همچون وقتها تأثیری خاص است... و روایات در این باب بسیار است؛ مثلاً در جوامع روایی آمده است که فرایض را در یک محل مخصوص و معین منزل بخوانید؛ یعنی برای خود مصلاّی خاصّی برای ادای فرایض قرار دهید و در وقت احتضار، شما را در آنجا گذارند که موجب تخفیف شداید و غمرات موت است؛ ولی نوافل را در اماکن متعدّد بخوانید که برای شما شاهد باشند...» (حسنزاده آملی، 1371ش، صص 59 ـ 58).
همچنین قاضی سعید قمی مینویسد:
«بدانکه مکانها در محبوب ساختن دل از خدا و توجه به آن حضرت مؤثرند... ؛ پس ببین در کجا نماز میگزاری و نسبت به حضرت ذوالجلال در چه مرتبهای هستی...؟» (فهری زنجانی، 1375ش، ص240).
مناسک حج در یک مکان انجام نمیگیرد بخشی از آن در درون شهر مکه در مسجدالحرام و مسعی انجام میگیرد و بخش زیادی از آن نیز در بیرون مکه در صحراهای عرفات، مشعر و منا انجام میشود. هر یک از این مکانهای مقدس نقش ویژهای در افزایش احساس آرامش و امنیت روانی زائران خانة خدا ایفا میکنند. زائران خانة خدا در این مکانها از طریق ارتباط قلبی با خدای متعال، از یک احساس رضا و خشنودی بهرهمند میگردند. لذا احساس نگرانی و اندوه به دلیل مشکلات و مسائل زندگی دنیوی برای آنان معنا ندارد. نقطه اشتراک همة آنها در اتصال زائر به خداوند و دل کندن از دنیا است که باعث میشود فرد، غم دنیا و مسائل آن را از دل بیرون کند و به دنبال آن، دغدغهها
و ناآرامیهای او زائل گردد.
از این گذشته، همانطورکه گفته شد، نفس حضور در آن مکانهای مقدس، باارزش است و در تکامل آدمی تأثیر مثبت میگذارد. به دلیل ارتباط خاص این اماکن با خدا و توجه ویژة او به آنها، حاضر شدن در آن مکانها دل آدمی را آرام میکند و بر احساس امنیت او میافزاید. حضور در مکانهای مقدس مکه دل را صفا میدهد، روح آدمی را با خدا و غیب آشنا میکند، جایگاه آنها را در وجود آدمی بالا میبرد
و ارزش مادیات را در نزد انسان کاهش میدهد. اکثر دلنگرانیها و تنیدگیهای آدمی ناشی از به خطر افتادن نعمتها و برخورداریهای مادی است. هنگامی که
با حضور در یک موقعیت و مکان خاص و مقدس، این امور در نزد آدمی کمارزش گردد، بهطور طبیعی، نگرانیها و احساس ناامنیها نیز رخت برمیبندند و آرامش
بر وجود آدمی حاکم میگردد.
در ادامه، به توضیح مختصر نقش برخی از اماکن مقدس سرزمین وحی در تأمین و افزایش امنیت روانی زائران میپردازیم:
کعبه
در میان مکانهای مقدس، کعبه از بالاترین جایگاه برخوردار است. خداوند میفرماید:
(إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمین).
«نخستین خانهاى که براى مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه واقع شده، که پر برکت و مایة هدایت جهانیان است» (آلعمران : 96).
بنیانگذاری و تعیین ابعاد و شکل کعبه به هدایت الهی بود. خداوند در این باره میفرماید: (وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئاً) (حج : 26). جایگاه کعبه و تعیین مکان و هندسة تأسیس آن بر مبنای توحید محض است که هیچ شرکی؛ اعم از شرک جلیّ، مانند بتپرستی، و شرک خفی مانند ریا، آن را آلوده نمیسازد. تبلور توحید در یک مکان مقدس، امنیتآور است و حاضران در آن را از احساس امنیت برخوردار می کند.
حضور در کنار کعبه و نیز نگاه به آن، از عبادات است (کلینی، 1407ق، ج4، ص240). همچنین داخل شدن در کعبه از مستحبات است (محمدی ریشهری، 1376ش، ص82 ـ 78). این کار بهویژه برای کسیکه برای نخستین بار به حج مشرف شده، مستحب میباشد (شیخ صدوق، 1413ق، ج2، ص238). ورود به کعبه، ورود به رحمت و الطاف خداوند، و خروج از آن، خارج شدن از گناهان است (همان، ص78). نگاه به خانة خدا و حضور در درون کعبه، احساس حضور در محضر خداوند و قرار گرفتن در سایة رحمت الهی را به زائر میدهد؛ در نتیجه، او از آرامش و امنیت خاطر بالایی برخوردار میشود.
مسجدالحرام
پس از خانة کعبه، مسجدالحرام است که بافضیلتترین مکان در نزد خداوند میباشد. در حدیثی از رسول الله9 میخوانیم:
«أعظَمُ المَساجِدِ حُرمَةً وَأحَبُّها إلَى الله وَأکرَمُها عَلَىالله تَعالى، المَسجِدُ الحَرامُ».
«محترمترین، محبوبترین و گرامىترینِ مساجد نزد خداوند متعال، مسجدالحرام است» (محمدی ریشهری، 1376ش، ص61).
حتی بعضی از اماکن در درون مسجدالحرام، مثل فاصله بین رکن (ضلع حجر الأسود) تا مقام ابراهیم یا رکن یمانی نیز از جایگاه ویژهای برخوردار میباشند و عبادت و دعا
در آن مکانها ارزش بیشتری دارد (شیخ صدوق، 1413، ج2، ص245؛ کلینی، 1407،
ج4، ص409).
بدین ترتیب، مسجدالحرام، با فضیلتترین مسجد است. حضور در مساجد بهطور کلی مورد توصیة اهل بیت: است. این عمل، گذشته از آنکه عبادتی ارزشمند است و باعث تقرب به خداوند میشود، تأثیر قابل توجهی در احساس آرامش و امنیت خاطر افراد ایفا میکند. در حدیثی از پیامبرخدا9 آمده است: «مساجد خانههای پارسایاناند و کسیکه مسجد خانة او باشد، خداوند برای او راحتی و آسایش و عبور از صراط را تضمین میکند.» (نوری، 1408ق، ج3، ص362).
فضای مسجدالحرام از معنویت و نورانیت خاصی برخوردار است که در هر جا مشاهده نمیشود. حضور در این مسجد، احساس حضور در محضر خداوند در بالاترین وجه آن را به آدمی میدهد، وجود آدمی را حالهای معنوی و نورانی فرا میگیرد که
در نتیجه آن، فرد از لذتی بهرهمند میشود که همه غمها و مشکلات و نگرانیهای دنیوی در برابر آن، ناچیز جلوه میکند. نتیجه این امر، آرامش و امنیت خاطری است که نصیب زائر خانه خدا میگردد.
مسعی
مطابق آیات قرآنکریم و روایات معصومین: ، صفا و مروه و محل سعی نیز از مکانهای پرفضیلت است؛
(إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما...).
«صفا و مروه، از شعائر (و نشانههاى) خداست! بنابراین، کسانىکه حج خانة خدا و یا عمره انجام مىدهند، مانعى نیست که بر آن دو طواف کنند (و سعىِ صفا و مروه انجام دهند...)، (بقره : 158)
مسعی از مکانهای مقدس و مورد توجه و عنایت خداوند است که حاضران در آن و انجام دهندگان سعی صفا و مروه نیز در ظل عنایات الهی قرار دارند. مسعی خود محبوب خداوند است، به این دلیل که زورگویان و گردنکشان در آن، ذلیل و سرشکسته میشوند (کلینی، 1407ق، ج4، ص434). حضور در مسعی زمینهساز یاد خدا و پرواز روح در عالم ملکوت است. حاضر شدن در مسعی برای عمل سعی، موجبات نازل شدن نعمتها و الطاف الهی بر زائر و آمرزش گناهان او میشود. نورانیت به دست آمده در این مکان مقدس، بندگی خدا را محبوب آدمی میگرداند و محبت دنیا و مظاهر آن را در دل آدمی ضعیف میسازد. با کاهش علاقة انسان به دنیا، نگرانیهای او دربارة دنیا و مال و منال و دیگر نمودهای آن، زایل میگردد و احساس آرامش و امنیت روانی بر وجود او حاکم میگردد.
مکـه
در سطحی گستردهتر، شهر مکه قرار دارد که مسجدالحرام و مسعی را دربر گرفته است. روایات بسیاری دربارة جایگاه والای کعبه و فضیلت عبادت در آن وارد شده است. امام صادق7 شهر مکه و خاک سنگ و درخت و کوه و آب آن را محبوبترین زمین در نزد خدای متعال معرفی میکند (شیخ صدوق، 1413ق، ج2، ص243)، نماز (کلینی، 1407، ج4، ص586)، تلاوت قرآن (شیخ صدوق، 1413، ج2، ص227)، تسبیح و تقدیس خداوند (همان) و سجده در برابر او (شیخ صدوق، 1413، ج2، ص228) در مکه از مواردی است که در روایات به آنها پرداخته شده است. حتی خوابیدن در مکه عبادت محسوب میشود (همان).
شهر مکه در محدوده حرم ابراهیمی قرار گرفته و از امنیت خاص برخوردار است. در کنار آن، محبوبیت آن و توجه ویژه خداوند به آن و حاضران در آن، مایه نورانیت
و آرامش فوق العاده افراد در آن میگردد. امید به خداوند در آن مکان مقدس و الطاف بینهایت او بر بندگان خود از جمله بر گنهکاران، به آنان آرامش میدهد، آنان را نسبت به آمرزش گناهانشان و قرار گرفتن در سایه رحمت او امیدوار میسازد. اینها همه مایة آرامش، آسایش و امنیت روانی افراد خواهد شد.
مواقف
وقوف در عرفات و مشعر و منا از اعمال بزرگ و عبادات ارزشمند در حج است. مواقف جایگاه برخوردار شدن از معرفت بالا و شعور مضاعف و رسیدن به آرزوهای واقعی از سوی خداوند است.
یکی از مواقف مهم که زائران خانة خدا بعد از ظهر روز نهم ذیالحجه را در آنجا سپری میکنند، عرفات است. عرفات، سرزمین بسیار مقدسى است که خداوند کریم، آنجا را براى ضیافت و پذیرایى از میهمانان خود، مقرر فرموده و سفره خاص انعام
و اکرامش را در دامن «کوه رحمت» گسترانیده و از کافة میهمانان و واردین، دعوت کرده است تا در ساعتى معین، همه با هم بر گرد خوان نعمت بىدریغش بنشینند و از بحر موّاج کرم و رحمت بىکرانش، هر یک به قدر ظرفیت و استعداد خویش برخوردار شوند (ضیاءآبادی، 1386ش، ص126). در برخی از روایات، حج با حضور در عرفات برابر دانسته شده است؛ به عنوان مثال، پیامبرخدا9 فرمود: «الْحَجُ عَرَفَاتٌ»؛ «حج عرفات است» و این جمله را سه بار تکرار کرد (ترمذی، 1419ق، ج5، ص57). مواقف دیگر؛ یعنی مشعر و منا نیز از جایگاه والایی برخوردارند و بر زائران بیتالله الحرام، تقرب به خداوند و بهرهمندی از الطاف او را نوید میدهند.
شناخت خدا و اسرار الهی درکنار بهرهمندی از تقوای الهی، دیدگان زائر بیتالله الحرام را به سوی ماورای جهان مادی میگشاید و او را در ساحل امن خداوند قرار میدهد. صفا و آرامشی که حاجی در آن لحظات و ساعات دریافت میکند، با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست. در این حال است که زائر با ورود به منا و راز و نیاز با خدا و انجام اعمال آن؛ یعنی قربانی، حلق و رمی جمرات، در جستجوی آرزوهای خود است. این اعمال و جستوجوی این خواستهها جز در سایة برخورداری از آرامش درون و امنیت روانی ممکن نیست.
د. اوقات حج و امنیت روانی
زمان انجام حج نیز میتواند در تأمین امنیت روانی حاجیان تأثیر قابل توجهی داشته باشد. در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
الف؛ میدانیم که قسمت زیادی از اعمال حج، در دهة اول ذیالحجه انجام میگیرد. این امر بر جلالت جایگاه این دهه دلالت میکند. مطابق برخی روایات، هیچ زمانى نزد خداى سبحان، بهتر و پُربرکتتر و به لحاظ پاداشدهى بر کار خیر، برتر و پُراجرتر و براى انجام عمل صالح، محبوبتر از ده روز نخست ذىحجه نیست (حرّ عاملی، 1409ق، ج10، ص221). به هر حال، به دلیل جایگاه والای این ایام در نزد خداوند، حج نیز در این ایام قرار داده شده است (همان، ج11، ص232).
ب؛ زمان برگزاری حج، ماههای شوال، ذیقعده و ذیحجه است که «اشهر حج» نامیده میشود (کلینی، 1407ق، ج4، ص289). البته این ماههای شروع حج است وگرنه عمده اعمـال حج در دهـة اول ذیالحجه ـ بهویـژه روزهـای نهم تا دوازدهم ـ انجام میشود.
دهة اول ذیحجه و ایام حج، در دل ماههای حرام قرار گرفته است؛ چون ماه ذیقعده و ذیحجه و محرم از ماههای حرام است و دهة ذیحجه، چهارمین دهه ماههای حرام است. حاجی با حضور در حرم الهی، در بستر زمان حرام و دارای حرمت ویژه نیز قرار میگیرد. در ماههای حرام آغاز جنگ حرام است و بر مُحرم نیز حمل سلاح و جدال تحریم شده است (بقره: 217؛ مائده: 2).
میتوان گفت یکی از اهداف اصلی قرار گرفتن ایام حج در ماههای حرام، تأمین امنیت زائران خانة خداست تا در فضایی امن و بیدغدغه به عبادت و راز و نیاز
با خدای متعال بپردازند؛ چرا که با تأمین امنیت روانی است که آدمی میتواند
با خاطری آسوده با خداوند ارتباط برقرار کند. تشریع مناسک حج در ماههای حرام، اوج امنیت و تأمین فکری و ایجاد فرصت و فراغت روحی، برای پرداختن به عبادت و تأمین اهداف حج است تا حاجیان از مسائل ابتدایی نیازهای آغازین، فارغ شده و به موضوعات و نیازهای متعالی بپردازند (معاونت امور روحانیون، 1385ش، ص89).
نتیجهگیری
در پایان این نوشتار میتوان چنین نتیجه گرفت که زائران خانة خدا به هنگام ادای مناسک، از جهات مختلف از آرامش و امنیت روانی برخوردار میشوند. از سویی، خداوند محدودة حرم را مکان امن اعلام نموده و از هرگونه قتل و خونریزی منع کرده است؛ و از سوی دیگر، خود مناسک حج، حضور در اماکن مقدس و قرار گرفتن حج در ایام خاص و ماههای حرام، بر امنیت روانی زائران میافزاید. البته همة اینها برای آن است که زائران بتوانند با خاطری آسوده و بدون دغدغه، بالاترین بهره را از عمل خود ببرند. در عین حال، هرچند موقعیت حرم ابراهیمی مختص همان مکان است، با این حال، سایر مؤلفهها؛ بهویژه برقراری ارتباط خاص با خداوند و قرار گرفتن در سایة امن الهی در همة مکانها و زمانها مقدور میباشد. از اینرو، بهرهمندی از امنیت روانی
در ایام حج میتواند مقدمهای برای برخورداری از آن، در طول عمر و پس از بازگشت از سفر حج در نظر گرفته شود.