نوع مقاله : فقه حج
نویسنده
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
مقدمه
مذهب و معنویت تأثیر شایانی در سیاست، رسانهها و گفتمان هر روزة بسیاری از افراد در کشورهای مختلف جهان دارد. در دنیای سیاست، هنوز هم شاهد آن هستیم که بسیاری از کاندیداهای سیاسی بر تأثیر مذهب در زندگی آنها و نیز آثار مذهب بر رویکرد آنها در ادارة امور سخن میگویند. شواهد بسیاری از حضور این کاندیداها در نمازهای جماعت، مراسم مذهبی مدارس و غیره وجود دارد. سیاستمداران بارها به نقش کلیدی نهادها و ایمان مذهبی در درمان بیماریهای اجتماعی؛ مانند اعتیاد اشاره کردهاند.
پرستش و تقدّس نیز از دیرباز در میان اقوام مختلف وجود داشته و عبادت، جایگاه ویژهای در بین ادیان و مذاهب به خود اختصاص داده است. دین اسلام نیز در این خصوص مستثنی نبوده و در این بین زیارت قبور، توسل نمودن و شفاعت خواستن از اهم امور دینی تلقی میگردد. مزارات و زیارتگاهها با پذیرفتن شمار عظیمی از علاقهمندان و مریدان، تأثیرات بسیاری را در زندگی مردم مسلمان گذاشته و تحولات سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی را سبب گشتهاند. اماکن مقدسی که قدرت تأثیر گذاری در ابعاد مختلف زندگی، حتی به لحاظ روحی و روانی میتواند داشته باشد. محلّ دفن یک شخصیت مذهبی ـ تاریخی، توسعة عمرانی را به همراه داشته و با جذب زائر و جهانگرد، منبع درآمدزایی برای اهالی آن دیار به شمار میرود. گر چه عُلقههای مذهبی و اعتقادات و باورهای مردم، تعامل خاصی را میان آنها و جایگاههای مقدس اسلامی رقم زده و دلبستگیهای موجود را بیش از پیش نمایانتر میسازد. (یوسفی جولندان، 1387).
از بارزترین نمودهای پرستش که در دین مبین اسلام بدان تأکید شده، سفر حج است. حج، آمیزهای از کنشهای فیزیکی انسانها در جغرافیای کعبه است که به قصد قربت به پروردگار جهانیان انجام میگیرد (رهبری، 1380)
مناسک حج
به باور برخی از دانشمندان، همة اعمالی که از تجربة دینی مایه گرفتهاند یا با تجربة دینی تبیین میشوند، در حکم بیانِ عملی مناسک هستند؛ به معنا و تعبیر دیگر، مناسک، عمل یا اَعمال پرستش انسان دیندار است (واخ، نقل در آزادگان، 1380، ص26).
تاریخ مناسک دینی نشان دهندة تأثیرات متقابل و مستمر میان اِجبار سنت از یک طرف و کششِ دائم برای آزادی فرد، ایجاد انگیزههای تازه و بروز فعالیت خلاّقِ انسانِ دیندار از طرف دیگر است که در سیر تکاملی الگوهای فکری بشری، ملاحظه میکنیم (واخ، نقل در آزادگان، 1380، ص27).
از سویی، «دورکیم» باور دارد: همین مناسک است که احساسات مذهبی را ایجاد، تقویت و تجدید میکند. حس وابستگی به یک قدرت خارجیِ روحانی و اخلاقی را ـ که در واقع همان جامعه است ـ تشدید مینماید. همین مناسک و ماهیت جمعیِ چنین گردهماییهاست که این همه شور و شوق بر میانگیزد و شرکت کنندگان را به اهمیت گروه و جامعه در قالب آیینهای مذهبی آگاه میسازد. بدینسان مناسک، همبستگی و انسجام اجتماعی را ایجاد و حفظ میکند (رهبری، ص155، 1380).
«ردکلیف براون» معتقد است مناسک دارای کارکرد اجتماعی ویژهای است که ضمن حفظ احساساتیکه مبنای ساختمان را تشکیل میدهد، آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکند (رهبری، ص155، 1380).
به عقیدة «گیرتس»، مناسک همان ساز وکاری است که منجر به ایمان میشود. ایمان مذهبی در جریان مناسک مذهبی ایجاد میشود. دینِ زنده با ماهیتی که دارد، باید رابطة اجتماعی را خلق و از آن نگهداری کند. (رهبری، ص156، 1380).
بنابراین، به طور کلی میتوان گفت: حج مهمترین مناسک دینی در آیین مقدس اسلام است که سالانه میلیونها نفر از مسلمانان سراسر جهان را در اجتماعی بزرگ گرد هم میآورد. پرداختن به کارکردهای این مهم، میتواند ما را در شناخت کامل این پدیدة چند وجهی یاری رساند.
کارکردهای حج
نویسندگان و پژوهشگران بسیاری در تلاش بودهاند تا کارکردهای مهم حج را از دیدگاههای گوناگون بنمایانند. در این بخش، بیشتر بهکارکردهایی اشاره شدهکه درآثار محققان تبلور یافته است. گفتنی است، این کارکردها، جامع و مانع نیستند و به دلیل فزونی و تنوع چشماندازها و بینشهای افراد مختلف، این کارکردها نیز میتوانند متفاوت باشند.
* مبلّغی (1388)1 از جمله پژوهشگرانی است که به تبیین کارکردهای حج پرداخته است.
کارکردهای حج از دیدگاه وی عبارتاند از:
1. حج و جهان شمولی
حج، در قرآن کریم، باکلمة «ناس» و مردم مشخص شده است. بنابراین، چون مخاطب آن، عامة مردم بوده، همة افراد بشر را در بر میگیرد و بنابراین، برنامة حج، برنامهای فراگیر است. مبلّغی (1388) ضمن تشریح زوایای مختلف برنامة حج، آن را فرا زمانی و فرا مکانی میخواند. به عقیدة وی، فرا زمانی بودن حج، به معنای عدم اختصاص آن به یک نسل است و هر نسلی از بشر که پا به عرصة وجود گذاشته و یا خواهد گذاشت، با حج و فرصت حج روبهرو است. بنابراین، حج فرا زمانی است؛ یعنی در بارة همة نسلها مصداق دارد و حتی پیش از حضرت ابراهیم(علیه السلام) حج وجود داشته و از ابتدای خلقت ـ که انسان آفریده شده ـ این خانه برای مردم قرار داده شده است.
حج برای تمام جهان انسانیت است. همة انسانها در همة عرصهها و همة انسانها در همة مکانها با فرصت بزرگی به نام حج روبهرو هستند و ضرورت داردکه این برنامه را احیا کنند و در قالب آن خویشتن را حاضر و تعریف کنند و زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خویش را در قالب این برنامة عظیم بازسازی نمایند.
مبلغی میافزاید: حج فرا مکانی است؛ یعنی اختصاص به منطقه، مکان و یا جغرافیای خاصی ندارد. همة انسانها در هر جای این کرة خاکی که هستند، باید ارتباط معنوی خود را با حج و خانة خدا تعریف کنند و استحکام ببخشند، از فیض معنوی و حتی برنامهریزیها و منافع اقتصادی، سیاسیِ این سفر منتفع شوند و این، نشان دهندة فرا مکانی بودن آن است. جهان شمولی حج را باید به این دو معنا؛ یعنی فرا زمانی و فرا مکانی گرفت؛ یعنی حج برای تمام جهان انسانیت است. همة انسانها در همة عرصهها و همة انسانها در همة مکانها با فرصت بزرگی به نام حج روبهرو هستند و ضرورت داردکه این برنامه را احیا کنند و در قالب آن خویشتن را حاضر و تعریف کنند و زندگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خویش را در قالب این برنامة عظیم بازسازی نمایند.
2. حج و صبغة شعائر الهی
(إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ)
«صفا و مروه، از شعایر خداست (که یادآور اوست). پس هرکه خانه (خدا) را حج کند یا عمره گزارد، بر او گناهی نیست که میان آن دو سعی به جا آورد و هرکه افزون بر فریضه، کار نیکی کند، خداوند حق شناس و داناست.»
بنابراین، کارکرد دیگر حج این است که جنبة شعائر الهی دارد و این جنبه، دم به دم، اندیشة خدایی داشتن را به جامعه تزریق میکند. توجه به کرامتها و عنایتهای خداوند و مغفرت و بخشش الهی و به تعبیر دیگر، لمس کردن خدا در حج اتفاق میافتد.
3. حج و گذار از مادیت به معنویت
کارکرد دیگر حج این است که به صورت نمادین و رمزگونه، حیات بشری را در ارتباط با وظایف دینی شکل و شمایل میدهد و به صورت عینی و عملی، انسان را از دنیای ماده به دنیای معنویت منتقل میکند. این غیر از جنبة شعائری است؛ جنبة شعائری این است که خود به خود برانسان تأثیر بگذارد، اما درکارکرد دوم، بحث در مورد قراردادها و برنامههای حج به صورت جزئیتر است؛ هرکدام از برنامههای حج، به صورت رمزگونه و نمادین شکل گرفتهاند و این نماد و رمز، امکان انتقال سریع و پرشتاب انسان از فضاهای مادی به فضاهای معنوی و گرهزدن این فضاها به هم را ایفا میکند.
4. حج ، دارای جنبة متافیزیکی
در حج، فرصتهای متافیزیکیِ ویژه قرار داده شده است؛ به این معناکه از فرصتهای عادی و معمولی فراتر میباشد. نمونهای از مراسم حج، ماه رمضان است. ماه رمضان یک فرصت متافیزیکی است؛ به این معنا که انسانها فراتر از یک روند عادی به عبادت میپردازند.
از نمونههای این جنبه از مناسک در زندگی، میتوان به آخرین ساختة سینمایی «جیمزکامرون»2 با نام «آواتار»3 اشاره کرد که در سال 2010 جایزة بهترین فیلم و کارگردانی را از «گلدن گلاب»4 برای وی به ارمغان آورد. در سراسر این فیلم میتوان اعتقاد به نیروی متافیزیکی که ریشههای آن در زندگی بشر نمود یافته است، اشاره کرد. ارتباطهای معنویکه در این فیلم با خالق متافیزیکی بشر برقرار میشود، به گونهای یک مناسک مذهبی را به تصویر میکشد که همة افراد یک سرزمین دور هم گِرد آمدهاند تا برای شفای بیماری و نیز برای رهایی سرزمین خویش از دست بیگانگان دعا نمایند.
5. صبغة سیاسی در حج
حج دارای کارکردی است که فرد سیاسی و غیر سیاسی را در یک گروه قرار میدهد. اگر به درستی عمل شود و قدرتمند و حاکم در کنار مردم عادی و شهروندان دیگر در کنار هم و در یک صف قرار گیرند، حج دارای این توانایی هست که به همه صبغة معنوی بدهد (و این صبغه، همان بندگی است) و بندگی را خاستگاه تزریق سیاست به جامعه قرار دهد.
از جنبههای سیاسی دیگرِ حج آن است که وقتی برگِرد خانه میگردیم و بندگی او را تنها و به طور انحصار در حج تمرین و تجربه و تکرار میکنیم و کلمة «وحده» و «لبیک» در آنجا بیشترین و تنهاترین ادبیات را شکل میدهد، طبیعی است که باید با دشمنان و کسانیکه آن راه را نمیپسندند و موانعی بر سر این راه هستند با آنها هم از سر ستیز احیاناً و مقاومت در برابرشان برخاست.
* از دیگر پژوهشگرانی که به کارکردهای اجتماعی و فرهنگی حج اشاره کردهاند، میتوان از حسینی (1386)5 نام برد. کارکردهای حج از دیدگاه وی عبارتاند از:
1. آمرزش گناهان
آمرزش همة گناهان، از مهمترین دستاوردهای حجّ کامل است. خداوند با تأکید بر این مسأله، مردمان را برای انجام آیینهای حج ترغیب و تشویق میکند. در آیة 203 سورة بقره، با به کارگیری «لا» نفی جنس، انجام کامل حج را علّت آمرزش گناهان حاجی (فردِ به حج رونده) برمیشمارد و میفرماید: (وَ اذْکُرُوا اللهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقى وَ اتَّقُوا اللهَ) در این آیه نفی گناهان به چیزی جز انجام کامل مناسک حج و تقوای الهی مشروط نشده است. بنابراین، مقصود این استکه هرکس اعمال حج را کامل به جا آورد، آمرزیده میشود و دیگر گناهی بر وی نیست تا در قیامت بازخواست شود؛ خواه دو روز در منا بماند و خواه سه روز. این بدان معنا خواهد بود که شخص اگر در ایام تشریق از دنیا برود بیگناه از دنیا رفته است.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که حجگزار کامل، از حج خود باز میگردد در حالی که گناهی بر او نیست.6 به هرحال از مهمترین آثاری که میتوان برای حج کامل برشمرد، آمرزش گناهان حاجی و پاک شدن از آنها است؛ بهگونهایکه گویی گناهی را در عمر خویش مرتکب نشده است.
2. توشة آخرت
انسان برای سفر دور و دراز آخرت، نیازمند رهتوشه است؛ ازآنجاکه حجگزار واقعی خود را از بارِ گناهان پیشین رهانیده و سبکبال گشته است، میتواند از همانجا اعمال خیر را جایگزین کند و رهتوشة نیکو برای سفر آخرت خویش بردارد. هر یک از اعمال، افزون بر این که او را از گناهان پیشین میرهاند، خیر و برکتی است که همراه وی میشود تا او را در بقیة راه یاری رساند. خداوند در آیه 197 سورة بقره، هر آیین از آیینهای حج را «خیر» شمرده و از مردمان میخواهد که آن را زادِ راه و توشة رستاخیز خویش کنند. در تحلیل قرآنی، هر یک از این اعمال و آیینها به معنای حفظ حریم و پیش گرفتن تقوای الهی است. از این رو، به عنوان مهمترین رهتوشه مورد تأکید و ترغیب قرار میگیرد؛ رهتوشهای معنوی که همواره با آدمی خواهد ماند و همانند رهتوشههای مادی، آدمی را گرفتار نمیکند و باری سنگین بر دوش او بشمار نمیرود.7
3. رضایت و خشنودی خدا
آدمی همواره میکوشد تا رضایت خدا را به دست آورد؛ خدایی که قدرت کامل و مدیر و مدبّر هستی است و هیچ چیز از دایرة قدرت و حکومت او بیرون نیست. شناخت راههای خشنودی خداوند همواره از دغدغههای بشر بوده؛ زیرا میدانسته که قدرتی فراتر از طبیعت وجود دارد که جهان را تدبیر میکند و موجبات (به عنوان فاعل و منشأ) بلایای طبیعی و مصیبتهای بسیاری است که بر آدمی و طبیعت جاری میشود. قربانی کردن برای خدایان و ربّ الانواع از نمونههای رضایتجویی بشر است. قرآن بیان میکند که یکی از بهترین ساز و کارها برای جلب رضایت خدا، انجام آیینهای حج است. کسی که در جست و جوی فضل و رحمت فزونتری از خداوند است و میخواهد به خشنودی خداوند دست یابد، میبایست حجّ کامل و واقعی را بهجا آورد.8
4. تقویت دین
از نقشهایی که قرآن برای حج واقعی و کامل بر میشمارد، تقویت دین است. خداوند کعبه و خانة خدا را مرکزی قرار داده است تا تودة مردم بدانجا آمده و با ارتباط مستقیم با خدا باورهای دینی خود را تقویت کنند. جاذبههای معنوی این مکان بهگونهای است که نه تنها مؤمنان و مسلمانان، بلکه هر انسانی را به خود جذب میکند؛ از این روست که در آیة 97 سورة مائده به جای به کارگیری واژگانی چون مؤمن و یا مسلمانان، کعبه را مرکزی برای تودة مردم از مؤمن و غیر مؤمن ـ البته کسانی که کافر و مشرک نیستند بلکه کسانیکه هنوز راهی را بر نگزیدهاند ـ دانسته است که میتوانند با حضور در آنجا خود را به کمال برسانند.
در آیة 125سورة بقره نیز تأکید بر واژة «ناس» به معنای تودة مردم شده است.
حضور مردم پیرامون کعبه و اجرای مناسک و آیینهای حج، باورهای مردم را به دین و خدا تقویت میکند و آنان را برای ادامه راه پیامبران استوار و دلگرم میسازد. از این رو است که امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه میفرماید: «خداوند حج را موجب تقویت دین مردم قرار داده است.»9
این کارکرد و نقش، افزون بر نقش عبادی، بیانگر کارکرد اجتماعی حج نیز میباشد؛ زیرا تقویت دینِ مردم به معنای افزایش همبستگی اعتقادی و هدفی مردم است وکسانیکه به حج میروند، حضورشان در این دیار موجب میشود که روابط عاطفی و عقلی در آنان افزایش یابد و در راستای امتسازی حرکت کنند. هماهنگی در قصد و برنامه و اجرا و روش، باعث میشود تا ناخواسته نوعی وحدت اجتماعی در میان آنان تقویت شود و یگانگی در هدف و روش و عمل را در خود بهوجود آورند.
5. لغو امتیازهای گروهی، طایفهای و...
حج از نقشهایی که دارد، آن است که میتوان امتیازات گروهی، طایفهای و مانند آن را لغو سازد. کاربرد واژة «ناس» (تودة مردم) و اینکه کسی را بر کسی فضیلتی نیست و همگان از مکیها و دیگران در بهرهگیری از خانهها و امکانات مکه مساوی هستند و میان شهری و روستایی و آشنا و بیگانه و بیابانی و صاحبان مقام و منصب اجتماعیِ شهری تفاوتی نیست، بدان معنا است که در حج هرگونه امتیازات لغو میشود تا زمینه برای همبستگی اجتماعی و سیاسی افزایش یابد.
عدم تفاوتها و برداشتن امتیازات، حتی برای مقطعی کوتاه از زمان، به معنای برابری انسانی است و این مسأله موجب میشود تا اندیشة برابری انسانی و عدم تفاوتهای برخاسته از مال و مکنت و منصب در میان مردم به عنوان یک اصل، جایگزین اندیشة تفاوتهای نژادی و یا برتری بر پایة اعتباریات شود. اینگونه است که شاه و گدا و امیر و رعیت، برابری خود را با دیگری نشان میدهد تا تنها معیار برتری، نه در دنیا بلکه آخرت، تقوا قرار گیرد؛ زیرا تقوا امری نیست که بتوان بر پایة آن خود را بر دیگری برتری داد و مدعی شد که چون من از نظر تقوا برتر از دیگری هستم، پس بر او مقدم میباشم؛ چون این تفکر خود ضد تقوا است و اینگونه است که هیچ کس در کنار دیگری احساس برتری نمیکند و همة اعتبارات و امتیازات ظاهری از میان میرود.
آیات 125 سورة بقره و نیز 199 همان سوره و آیات: 25، 27 و 28 سورة حج میکوشد تا هرگونه امتیازی را در حج از میان بردارد و زمینة اتحاد و یگانگی بشری را فراهم آورد.
6. منافع متنوع اقتصادی، فرهنگی و علمی
از آثار حج، افزایش تعاملات اقتصادی و بهرهوری در این حوزه است. بیگمان درآمد اقتصادی از راه گردشگری و جابهجایی انسانی، به همراه زاد و توشه و کالا، موجب شکوفایی و بهرهوری بیشتر میشود.
از آنجاکه انسانها از مکانها و سرزمینهای مختلف با تنوّع تمدّنی و آب و هوایی و رشد و توسعة اقتصادی به سرزمین مکه وارد میشوند، افزون بر تبادل اطلاعات فرهنگی و صنعتی و مهندسی و کشاورزی، تبادلات کالا و دانش نیز صورت میگیرد که برای همگان دارای بهره و فایده است.
درگذشته، بر این باور بودهاند که منافع اقتصادی بیشتر به اهل مکه میرسد تا به دیگر کسانی که از راههای دور به این سرزمین میآیند ولی با توجه به کارکردهای گردشگری و تأثیرات آن در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، علمی، صنعتی و اقتصادی میتوان به این مسأله یقین کرد که عنصر گردشگری در حج، منافع مادی و معنوی زیادی برای همگان (توده مردم) خواهد داشت. از این رو، هرکس در هر مقام و علم و کاری باشد، بهگونهای، از منافع حج در این دنیا بهرهمند خواهد شد.
این کارکرد را میتوان کارکردی فراگیر دانست که همة حوزهها را در بر میگیرد و چیزی را فروگذار نمیکند. در آیات مختلف قرآنی، به مسألة دستگیری تنگدستان10 و منافع بسیاری که برای مردمان است11 و نیز رشد و رونق کسب و کار12 و افزایش تجارت13 و تقویت پایة فرهنگ جامعه پذیری و قوام جوامع و همبستگی اجتماعی14 و برخورداری از برکات و منافع کوتاه و بلند مدت15 و رهایی از تحریمهای دشمنان با افزایش تبادل اطلاعات علمی و اقتصادی و تولید علم16 و تنظیم امور اساسی جامعه، حتی در حوزة فردی و شخصی17 و مانند آن اشاره شده است.
7. افزایش تعاون
یکی دیگر از کارکردهای اجتماعی حج را میتوان مسألة تعاون و همکاریهای مختلف در حوزههای متعددِ زندگی برشمرد. حج بهگونهای تنظیم شده و آیینهای آن دارای اموری است که مسألة تعاون و همکاری را تقویت میکند و موجب اجرای کارهای شایسته و احسان و نیکوکاری میشود.
بخشش و قربانی و تقسیم آن در میان مردم؛ به ویژه تنگدستان، به معنای دستگیری و تعاون است. وقتی در مهمترین عمل حج، مؤمن موظف میشود تا حیوانی سالم و کامل را ذبح کند و گوشت آن را به بینوایان دهد؛ این اندیشه در وی تقویت میشود که تنها نباید در مقطع کوتاهی و برای رهایی از گرسنگی به او کمک کرد، باید کاری کرد که از فقر و فاقه درآید. اینگونه است که فکر تعاون و همکاری اجتماعی برای از میان بردن فقر در انسان تقویت میشود. اندیشه برای بینوایان در کوتاه مدت (سیر کردن شکم) موجب میشود تا در اندیشة رهایی او از فقر برآید. اینگونه است که تعاون و همبستگی اجتماعی در اعمال خیر و نیکوکاری در میان مردمان افزایش مییابد.18
* پوریا (1387)19 نیز در زمرة پژوهشگرانی است که برای حج کارکردهایی منظور کرده است. کارکردهای حج از دیدگاه وی عبارتاند از:
1. ذکر و یاد خدا
آموزههای دینی بهگونهای طراحی گردیده و سامان یافته است که مردم را به سوی خدا توجه دهد و در مسیر کمال و تقرّب بیندازد. براین اساس، میتوان گفت که همة آموزههای وحیانی در یک نظر کلّی و جامع، آموزههایی هستند که موجبات ذکر الله و یادکردِ وی را در دلها فراهم میآورند و از غفلت وفراموشیِ انسان باز میدارند. با این همه، به سبب تنوعِ کارکرد و آثار هر یک از آموزههای وحیانی میتوان آنها را درجهبندی کرد و هر یک را در سطح خاصی قرار داد. برخی از آنها در این امر از کارکردی قویتر و تقرّبزایی بیشتری برخوردار هستند و برخی دیگر از توجه کمتری نسبت به ذکر الله بهرهمند میباشند. در میان آموزههای وحیانی و اعمال و مناسک دینی، حج همانند قرآن و نماز از مقام ذکر اللّهی بیشتری برخوردار است و آدمی را به شکل مستقیم با خداوند و یاد کرد او ارتباط میدهد. از این روست که از آن با تعبیر «ذکر الله» یاد میشود؛ چنانکه از قرآن و نماز نیز با عنوان ذکر الله یاد میشود. به سخن دیگر، در کنار قرآن و نماز، حج را نیز ذکر الله گفتهاند و شائبة امر دیگری در آن نمیرود. اگر امور دیگر دینی و آموزههای وحیانی؛ مانند انفاق و احسان و اموری از این دست، میتواند با توجه به دیگری (غیر خدا) انجام پذیرد، حج و قرآن و نماز نمیتواند از ذکر الله فارغ باشد و امری است که ذکر الله و یادکرد خداوند در ماهیت آنها دیده شده است. براین اساس است که خداوند از حج به عنوان «ذکر الله» یاد میکند و حضور مردمان را در این اعمال به معنای حضور در مراسم و آیینی میشمارد که عین یاد کرد خداوند است.
2. قیام همگانی
یکی از اهداف و انگیزههای فرستادنِ رسولان و کتابهای آسمانی، فراهم آوردنِ موقعیت برای قیام عمومی و نهضت فراگیر و جهانیِ تودة مردم است. خداوند در آیة 25 سورة حدید، بیان میدارد که هدف از فرستادن کتابهای آسمانی و پیامبران آن است که مردم را با حقوق طبیعی و قانونی خویش آشنا سازد و آنان در یک فرآیند به جایگاه و مقامی دست یابند که بتوانند خود به شکل نهضت عمومی و جنبشی فراگیر، حقوق خویش را مطالبه کنند. روشنگری و آشناسازی افکار عمومی با حقوق، وظایف و تکالیف خود و دیگران، موجب میشود مطالبات مردمی افزایش یابد و آنها خواهان دستیابی به اهداف و اموری شوند که پیش از آن یا ناشناخته بوده و یا آن حقوق را به عنوان حقوق خویش نمیشناختند. با آشناییِ تودة مردم با حقوق خویش، درجة مطالبات افزایش مییابد.
به سخن دیگر، روشنگری موجب افزایش آگاهی تودة مردم نسبت به حقوق خویش میشود که همین آگاهی و آشنایی با حقوق، موجب افزایش مطالبات مردمی و جنبش فراگیر تودهای میشود تا حق خویش را استیفا کنند.
اینگونه است که جنبشهای فراگیر تودهای راه میافتد. این مطلب در آیة 25 سورة حدید، اینگونه بیان میشود: (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ).
قیام تودة مردم و جنبش فراگیر تودهای برای دستیابی به قسط؛ یعنی عدالت مشهود، موجب میشود برخی از کسانیکه تاکنون از ناآگاهی مردم سوء استفاده کردهاند، در مقابل دین و روشنگریهای پیامبران قرار گیرند. از این رو، یکی از مهمترین کسانی که در طول تاریخ بشری در مقابل آموزههای وحیانی و پیامبران قرار گرفتهاند، همان ملأ، اشراف، مترفان و صاحبان زر و زور و تزویر بودهاند. آنان میکوشند تا با دینسازی، در کنار حقایق وحیانی، حقوق مردم را به کمترین سطح تنزل دهند و آنان را به سوی محدودیتهای حقوقی و مطالباتی بکشانند. اینگونه استکه زر و زور و تزویر همواره در کنار هم بودهاند تا پایههای یکدیگر را تقویت کنند و از مطالبات مردم بکاهند و یا نابود کنند و آنان را در کمترین و یا بدترین موقعیت حقوقی قرار دهند.
در قرآن آمده استکه برخی از اشراف و صاحبان زر و زور میکوشیدند مانع از روشنگری پیامبران شوند و سعی داشتند به مردمان و طبقات پست و پایین جامعه اجازه ندهند نسبت به حقوق انسانیِ خویش آگاه شوند و حقوق بشری خویش را از اشراف مطالبه کنند.
خداوند در آیة 27 سورة هود، از برخی اشراف و صاحبان زر و زور نقل میکند که علت مخالفت آنان همین آگاهی بخشی و روشنگری بوده است که افکار عمومی توده را به شکل دیگری علیه ایشان میشورانید و حقوق ایشان را یادآور میشد و آنان را به قیام و جنبش عمومی در برابر ایشان میکشاند: (فَقالَ الْمَلأَُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراکَ إِلاَّ بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراکَ اتَّبَعَکَ إِلاَّ الَّذِینَ هُمْ أَراذِلُنا بادِیَ الرَّأْیِ وَ ما نَرى لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کاذِبِینَ).
به هر حال، از آیات و آموزههای قرآنی و روایات، به دست میآید که از مهمترین اهداف و فلسفة وجودی دین و کتب آسمانی و فرستادن پیامبران آن بوده است که مردمان را با حقوق خویش آشنا سازند و نسبت به هستی و جهان و نقش پروردگاری خداوند و خلافت عمومی بشر آگاهی دهند و به مسیر تعالی و کمال بیندازند و قید و بندهای اسارت درون و بیرون یعنی صاحبان زر و زور و تزویر را از گردن و عقل و تن و جانشان بزدایند.20
3. اجتماع عظیم امت اسلامی
از نظر قرآن، یکی از کارکردهای اصلی؛ یعنی فلسفة وجودی و وجوبی آیین و مناسک حج آن است که بستری برای قیام تودهها فراهم آورد تا آنان بتوانند با حضور در مکه و اجتماع عظیم و بزرگ آن، به حقوق خویش آگاه شوند و در نهایت بتوانند با یافتن روحیه و انگیزة مضاعف از راه حضور در اجتماعات بزرگ آن، خود را برای مبارزه و جنبش تودهای آماده سازند.
از اینروست که خداوند در آیة 3 سورة توبه، موسم حج را فرصتی مناسب برای اعلان مواضع بر شمرده که مردمان سراسر جهان با حضور در این موسم علمی و عملی، میتوانند با حقوق و تکالیف راستین خویش آشنا شوند و زمینة قیام و جنبش عمومی و تودهای را علیه هرگونه ظلم و ستم و تجاوزگری فراهم آورند و خود برای دستیابی به قسط و عدالتِ مشهود قیام کنند.
خداوند متعال در آیة 97 سوره حج، دربارة فلسفة وجودی خانة خدا و فلسفة وجوبی حج و برپایی این کنگره و همایش عظیم عمومی میفرماید: (جَعَلَ اللهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْیَ وَ الْقَلائِدَ ذلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَْرْضِ وَ أَنَّ اللهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ).
همچنین در آیة 26 و 27 سورة حج، در بیان دستور بازسازی خانة خدا و نیز دعوت مردم برای حضور در این مکان، میفرماید: ابراهیم(علیه السلام) مکلف بود مردمان را از سراسر جهان؛ از شهرها و رستاها و نیز دور و نزدیک به این مکان فرا بخواند و آنان با حضور در این مکان، مراسم و آیینی را انجام دهند که دارای وحدت رویه و حرکت و هدف است.
این حضور تودهای، زمینهای را فراهم میآورد که مردمان در یک محیط و دورهای آموزشی ـ علمی، با حقوق خویش آشنا شوند و به تبادل اطلاعات بپردازند و یکدیگر را برای تحوّل و تغییر فراگیر کمک کنند تا بتوانند حقوق خویش را باز پس گیرند.
به همین خاطر است که خداوند در آیة 97 سورة مائده، بهجا آوردن و حضور تودههای مردم در این اجتماع را به عنوان عامل و سبب تقویت دین میشمارد. به این معنا که: اگر دین برای بیان حقوق و وظایف و آشنایی مردم با هستی و خلافت انسانی و مانند آن وارد شده است تا مردم را به آگاهی بخشی وادار و به قیام و جنبش عمومی و تودهوار تحریک نماید، در حقیقت آشنایی با دین و اهداف و انگیزههای آن چیزی جز آمادهسازی مردم برای جنبشهای فراگیر تودهای نیست. این همان چیزی است که نخبگان جامعه و اشراف و سران زر و زور و تزویر را به خشم میآورد.
همچنین، خداوند در آیة 125 سوره بقره میفرماید: حضور تودههای مردم در اجتماع فراگیر حج، در حالی انجام میپذیرد که هرگونه امتیازات گروهی و طایفهای و مانند آنان، حذف و سلب شده است و همگان به عنوان انسان در این اجتماع حضور مییابند. در حقیقت آن چه ملاک حضور در حج است؛ «ناس» یعنی مردم است. این ناس و مردم؛ یعنی حضور انسانیت، بیهیچ تفاوت اعتباری که برخی برای خود در نظر گرفتهاند. این گونه است که مردم با یکسان بودن انسانها آگاه میشوند و در مییابند که هیچ تفاوتی میان انسان با انسان دیگری جز به تقوا؛ یعنی دوری از پلشتیها و زشتیها نیست. بنابراین، انسان در این کارگاه در مییابد که برخی به ظلم و جور و ستم برای خود امتیازاتی را وضع و جعل کرده و حقوق ایشان را ضایع و تباه نمودهاند.
از سوی دیگر، تأکید خداوند بر«ناس» در آیاتی چون 97 و 199 سورة بقره و آیة 97 سورة مائده نشان میدهد که در حج، تنها بیامتیازیِ مردمان مهم است. براین اساس، خانة خدا، خانهای برای مردم و تودههای آن دانسته میشود و اعمال حج، شیوة عملی برای قیام عمومی و تودهای است که در یک مسیر ویک هدف واحد حرکت کنند و همچون سیل، هرگونه ظلم و بیعدالتی را از میان ببرند و قسط و عدالت مشهود خویش را از دیگران مطالبه کنند.
4. تأثیر بر افکار عمومی
حج افکار عمومی را متحوّل میکند و مردمان را از تواناییهای ذاتی و فرصتهای برابر برای دستیابی به کمالات، آگاه میسازد و در یک نمایش عمومی نشان میدهد که چگونه دستهای خالی و بیسلاح میتواند هر چیزی را دگرگون سازد و حقوق ایشان را به آنان بازگرداند.
تودههای مردم در حج و در کنار خانة مردم (که همان خانة خدا است) با لزوم همکاری و تعاون و همدلی آشنا میشوند و مییابند که چگونه از اموال دنیوی؛ مانند گوشت قربانی به یکدیگر کمک کنند و در تغذیه یکدیگر نقش داشته باشند.21
تکبیر گوییِ همزمان و آموزشهای دقیق آن، موجب میشود که صدا و فریاد خویش را هم چون تظاهرات عمومی، یگانه و واحد سازند22 و با آبرسانی23 به دیگران، نقش امدادرسانی را ایفا کنند.
لزوم احترام به یکدیگر و امنیت بخشی به آن24 و اموری از این دست، همه در راستای آن است که مردم با شیوة مبارزههای عمومی و قیامهای دست جمعی آشنا شوند و از آن برای دست یابی به مطالبات و قسط و عدالت سود برند.
* از دیگر کارکردها و نقشهایی که میتوان برای حج تبیین کرد، موارد زیر است:
1. نقش حج در سرمایة اجتماعی
همانگونه که «کولودینسکی»25 و همکارانش (2003) اذعان میکنند: سازمانها و خدمات اجتماعی مذهبی تأثیر شایانی بر شکلگیری سرمایة اجتماعی دارند. امکان جامعهپذیری و مدنیت با فرایند داوطلبانگی افراد افزایش مییابد. خانوادههای دو ـ والدینی بیش از خانوادههای تک ـ والدینی بیشتر احساس همسازی با جامعه و مدنیت میکنند. این نتایج با مدارک مستحکمی دال بر کاهش سرمایة اجتماعی در ایالات متحده سازگاری دارد؛ به این معنا که با کاهش شکلگیری سرمایة اجتماعی در سطح اجتماع، تمایلات مذهبی نیز به تبع کاهش مییابد. در مقابل، افراد با درگیری در فعالیتهای داوطلبانه مطلوبیت اجتماعی و مدنی خویش را بهبود میبخشد. از سویی، با مشاهدة شواهدی مبنی بر کاهش عضویت در گروههای اجتماعی و فعالیت اجتماعی از اواخر دهة 1950 میلادی، ارتباط منطقی میان این متغیّرها توسط «پوتنام»26 (2000 ـ 1993) و بسیاری از پژوهشگران دیگر در حوزة مدیریت شهری برقرار شد. نتایج بیانگر آن است که بسیاری از گونههای سرمایة اجتماعی؛ مانند شبکهها و هنجارهای اجتماعیکه فعالیت جمعی را تسهیل مینمایند نیز با کاهش هنجارهای مذهبی تنزل یافته است. از سوی دیگر، «ووِلن بَک»27 (2002) با استفاده از دادههایی از یک پیمایش در خانوارهای نروژی، به این نتیجه رسید که مشارکت در انجمنهای داوطلب، به شکلگیری سرمایة اجتماعی کمک میکند. بنابراین، میتوان داوطلبانگی و شکلگیری سرمایة اجتماعی را نیز از کارکردهای مذهب، و به تبع آن از کارکردهای حج به شمار آورد.
2. نمایاندن جایگاه انسان و پیبردن به جایگاه رفیع خداوند
خداوند در سورة حج، آیة 36 فرموده است: «و شتران فربه را (در مراسم حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم. در آنها برای شما خیر (و برکت) است. نام خدا را در حالی که (برای قربانی) به صف ایستادهاید، بر آنها ببرید و هنگامی که پهلوهایشان به زمین رسید، از گوشت آنها بخورید و مستمندان قانع و نداران را نیز از آن اطعام کنید. این گونه ما آنها را مسخّرتان ساختیم تا شکر خدا را بهجا آورید.»
و همچنین در بخشی از آیة 37 بار دیگر، به مسخّر کردن حیوانات و جانداران برای تکریم جایگاه انسان و نیز پیبردن به جایگاه عظیم و یکتایی خداوند، اشاره شده است.
3. توسعة شبکهها، ارتباطات علمی و انتقال دانش و تجارب افراد
در بسیاری از سفرهای حج، حاجیان با گروههای علمی و مذهبیِ سایر کشورهای جهان آشنا میگردند و این آشنایی در برخی موارد، پس از اتمام سفر حج نیز ادامه مییابد. از سویی این شبکهها که دارای انواع مختلف علمی، مذهبی، اجتماعی، قومی و غیره است، باعث میگردد تا افراد با بهرهگیریِ تجارب دیگر حاجیان، به تکامل علمی و شخصیتی خویش کمک نمایند.
4. دگردیسی در شخصیت، رفتار و منِش افراد
بسیاری از افرادیکه به زیارت خانة خداوند میروند، در بازگشت از سفر، بسیاری از رفتارهای ناپسند (احتمالی) و نیز عادات ناشایست خویش را به تدریج کنار میگذارند. آنها دگردیسی عمدهای در رفتار خویش ایجاد میکنند وبازگشت ازکعبه را نقطة آغاز و تولّدی دوباره برای خویش میدانند؛ همانگونه که در آیات و احادیث زیادی نیز اشاره شده، گناهان افراد حاجی بخشیده میشود و میل به نیکوکاری و نیز دوام آن پس از بازگشت از حج در حاجیان، بسیار مشاهده شده است.
جمع بندی
کارکردهای تبیین شده برای حج را میتوان به گونهای که در جدول آمده است دستهبندی کرد؛ همانگونه که در این جدول دیده میشود، کارکردهایی که در متون موجود برای حج منظور شدهاند، در شش بُعدِ فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تصویر گشتهاند. پرداختن به هر یک از این ابعاد نیازمند پژوهش مفصلتری است.
انواع کارکردهای حج
فهرست منابع
پوریا، علی، 1387، حج؛ کنگره عظیم امت اسلام. خبرگزاری سحر، سه شنبه، 14 آبان 1387 دسترسی در http:// saharnews. net/ view. Php? Newsid= 2051
حسینی، کریم، 1386، کارکردهای سیاسی و اجتماعی حج، روزنامه کیهان، تاریخ 27/8/1386
رهبری، حسن 1380، مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت. تهران: دبیرخانه کانونهای فرهنگی هنری مساجد.
مبلغی، احمد. 1388. مبانی و مفاهیم قرآنی، ابعاد و جهات حج. خبرگزاری قرآنی ایران، چهارشنبه 13 آبان 1388. شماره خبر: 486874
واخ، یوآخیم. جامعه شناسی دین. ترجمه جمشید آزادگان. 1380 تهران. سمت.
یوسفی جولندان، منصور 1387 کارکرد مزارات و زیارتگاهها. کتابخانة تخصصی حج، اعتقادات و پاسخ به شبهات، مجموعه مقالات هماندیشی زیارت ـ جلد دوم.
Putnam, r. 1993. Marking democracy work: cvic traditions in modern Italy. Princeton: Princeton university press.
Putnam, R.2000. Bowling Alone: The Collapse and Revival of American.
Community. New York: Simon and Schuster.
Wollenbaek, Dag and Per Selle. 2002 “Does Participation in Voluntary
Associations Contribute to Social Capital: The Impact of Intensity, Scope,
And Type.:” Nonprofit and Voluntaty Sevtor Quarterly. 31 (1): 32-61.
پینوشتها:
1. منابع استناد شده در این بخش عیناً از وی نقل شدهاند.
2 . james cameron
3 . Avatar
4 .Golden Globe
5. منابع استناد شده در این بخش عیناً از وی نقل شدهاند.
6. کافی، ج4، ص337، ح1
7. بقره : 197
8. مائده : 2
9. تفسیر عیاشی، ج1، ص346، حدیث211
10. حج : 28
11. حج : 27 و 28
12. بقره : 197 و 198
13. بقره : 197 و 198؛ مائده : 2
14. مائده : 97
15 . حج : 27 و 28
16 . توبه : 28
17 . قصص : 27
18 . مائده : 2
19 . منابع استناد شده در این بخش عیناً از وی نقل شدهاند.
20. اعراف : 156
21. مائده : 2
22. حج : 28
23. توبه : 19
24. مائده : 2
25 . Kolodinsky
26 . putnam
27 . Wollenbaek